آیین مسلمانی حقوق رعایت تعهدات آیین جوانمردی و عیادت بیماران

از زمره حقوق مسلمان بر دیگر مسلمانان، آن است که اگر با او تعهدی بستند، آن را پاس بدارند و آن تعهد را رعایت کنند. این امر که مورد توجه قرآن نیز بوده است، در آیات متعددی مورد اشاره قرار گرفته است.[۱] خداوند سبحان در سوره بقره آیه ۱۷۷ در بیان خوبی ها و صفات مؤمنین می فرماید: کسانی که چون عهدی می بندند، به آن وفا می کنند.» و روایتی مشهور از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وارد شده است که می فرمایند: «مسلمانان و مؤمنان بر سر پیمان خویش باقی اند و به آن وفا دارند.» [۲]
در اینجا مناسب است به فرازی از نامه مشهور امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک اشتر اشاره کنیم که می نویسند: «اگر با دشمنت پیمانی بستی، یا به او امان دادی، به پیمان خود وفادار باش و در امانی که داده ای امانت دار باش و خود را سپر پیمان و زنهاری که داده ای، قرار ده؛ زیرا که هیچ یک از فرایض خداوند مثل وفای به عهد نیست که مردم، با وجود داشتن خواهش های گوناگون و آراء و اندیشه های متفاوت، در بزرگداشت آن یکدل باشند. مشرکان هم، پیش از مسلمانان، وفای به عهد را در میان خود لازم می دانستند؛ زیرا عواقب پیمان شکنی را بد و ناگوار می دیدند. بنابراین، به زنهار خود خیانت مکن و پیمانت را مشکن و دشمنت را مفریب.» [۳]

و بالاتر روایتی است از نبی اسلام صلی الله علیه و آله که: «کسی که به پیمان خویش وفادار نباشد، دین ندارد.» [۴]
پس چنانکه از فرموده حضرت امیر علیه السلام دانستیم، پاس داشتن پیمان از زمره فطریات بشر است و پیمان شکنی حتی در میان مشرکین نیز امری قبیح و ناپسند بوده است.
امیرالمؤمنین هم چنین می فرمایند: «پیمان شکنی زشت ترین خیانت هاست.» [۵] و «خصلت فرومایگان و انسان های پست است.» [۶] و «گناهان را دو چندان می کند.» [۷] و
هم ایشان پیمان شکن را نزد خداوند بی مقدار و بی ارزش معرفی کرده است. [۸]
نکته جالب آن است که امام صادق علیه السلام در روایتی که کلینی از ایشان نقل کرده است، به قدری پیمان شکنی را زشت می شمارند که حتی در جایی که کفار به پیمان شکنی با یکدیگر روی می آورند و می خواهند به مسلمانان کمک کنند، از این امر نهی می فرمایند. روایت مذکور چنین است: «به امام صادق علیه السلام عرض شد: دو سرزمین
است که هر دو از کفار حربی هستند و هر یک برای خود فرمانروایی دارد. این دو سرزمین با هم می جنگند و سپس پیمان صلح می بندند. اما یکی از دو فرمانروا به همتای خود خیانت می کند و نزد مسلمانان می آید و با آنان پیمان می بندد که در کنارشان با آن سرزمین دیگر بجنگند. حضرت فرمود: مسلمانان نباید پیمان شکنی کنند، یا به پیمان شکنی تشویق نمایند، یا در کنار پیمان شکنان بجنگند.» [۹]
نکته: بعضی گمان می کنند ـ و متأسفانه این تفکر رواج نیز یافته است ـ که به اسم سیاست ورزی و یا زیرکی و زرنگی، می توان دست به پیمان شکنی زد. این شبهه ای است که یاران امیرالمؤمنین علیه السلام نیز داشته اند و بعضی از ایشان، معاویه را از حضرت علی علیه السلام باهوش تر و سیاست مدارتر بر می شمردند و بر این امر چنین استدلال می کرده اند که معاویه در امر حکومت توفیق ظاهری بیشتری دارد. حضرت در نهج البلاغه در جواب به ایشان ـ با کلامی که لحن سوزناکی یافته است ـ چنین میفرمایند: «ای مردم! وفاداری همزاد راستی و صداقت است و من سپری محافظ تر از آن نمی شناسم.
کسی که بداند در آخرت چه سرنوشتی در انتظار پیمان شکنان است، پیمان شکنی نمی کند. اکنون ما در زمانه ای به سر می بریم که بیشتر مردم آن پیمان شکنی را زیرکی می دانند و مردمان بی خبر و نادان هم این پیمان شکنان را به خوش فکری و زرنگی نسبت می دهند. آنان را چه می شود؟ خدا بکشدشان! شخص با بصیرت و آشنا به زیر و بم کارها، برای هر کار حیله و راه چاره ای می داند اما اوامر و نواهی خدا مانع از به کار بستن آن حیله و راه چاره می شود.
او با آن که این حیله ها و نیرنگ ها را می داند و توانایی به کار بستن آن ها را نیز دارد، به کارشان نمی بندد
ولی کسی که در دین از هیچ گناهی پروا ندارد، در هر فرصتی که پیدا کند، دست به حیله می زند. به خدا سوگند که معاویه از من زیرک تر نیست، اما او دست به پیمانشکنی و معصیت می آلاید. و اگر نبود که خیانت و عهدشکنی زشت و نارواست، بی گمان من زیرکترین مردمان بودم. اما هر خیانتی گناه است و هر گناهی نوعی کفر و در روز رستاخیز هر پیمان شکنی را پرچمی است که با آن شناخته می شود. به خدا سوگند من غافلگیر نیرنگ معاویه و امثال او نمی شوم و در برابر شداید ناتوان نمی گردم.» [۱۰]
پس مسلمانان نباید پیمان شکنی کنند و اگر کسی پیمان شکنی کرد او را همراهی نکنند و هرگز پیمان شکنی را زکاوت به حساب نیاورند.
در فرهنگ ما، واژه ای به نام جوانمردی، سابقه ای طولانی دارد. بخش زیادی از آن چه از جوانمردان به عنوان مردانگی در یادها مانده است، مربوط به مواردی است که کسی به دیگری قول می دهد و با وی پیمان می بندد، و بعدها حتی اگر هزاران مصیبت و سختی بر وی مستولی شود، از پیمان و عهد خویش باز نمی گردد. و این دقیقاً گفته رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است که می فرمایند: «حق مسلمان است که اگر با دیگران پیمان بست، آن ها پیمان و عهد او را پاس دارند.» پس چه در صورتی که این پیمان و عهد میان یک مسلمان با یک نفر دیگر برقرار باشد، و یا در جایی که میان گروه های مختلف و یا میان مسلمانان با حاکمیت اسلامی عهدی برقرار باشد، همواره باید این عهد و پیمان را پاس داشت و پیمان شکنان و ناجوانمردان را مؤاخذه کرد و ایشان را از عمل خویش بازداشت.[۸] . البته این فراز روایت را به گونه ای دیگر نیز می توان معنی کرد و آن را به معنای «پای‌بندی جامعه اسلامی به هرگونه امان و تعهدی که یک نفر مسلمان می بندد» دانست.
این مسئله که خود عنوانی فقهی است، دارای ردّپای مشخصی در تاریخ اسلام نیز می باشد. چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله در داستان فتح مکه، امان ام هانی ـ خواهر امیرالمؤمنین علیه السلام ـ را محترم شمرده و همه مسلمانان را نسبت به آن، مکلّف نمودند.
[۲[. بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۶۵ / کنز العمال، ۱۰۹۱۷٫
[۳] . نهج البلاغه، نامه ۵۳ / ترجمه میزان الحکمه، ج۹، ص۴۱۰۳٫
[۴] . نوادر، راوندی، ص۵٫
[۵] . غرر الحکم، ح۱۶۹۰٫
[۶] . همان، ح۲۹۱٫
[۷] . همان، ح۶۲۳٫
[۸] . همان، ح۲۶۶۴٫
[۹] . کافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۳۳۷٫
[۱۰] . نهج البلاغه، خطبه ۲۰۰ و خطبه ۴۱ / ترجمه میزان الحکمه، ج۹، ص۴۲۶۳٫ 
از زمره حقوق مسلمانان بر یکدیگر آن است که هرگاه که یکی از مسلمانان بیمار شد، دیگران از او عیادت کنند.
پیش از بیان این حق، بی مناسبت نیست که یادآور شویم که بیماری و سختی از اموری است که خدای سبحان بر بندگان خویش وارد می کند، تا اجر و ثوابی نصیب بنده شود
و از امتحان الهی سربلند بیرون آید. حضرت صادق علیه السلام می فرماید:
«بزرگی فرد در بزرگی بلاست. و خدای سبحان دوست نمی دارد قومی را مگر اینکه آن ها را مبتلامی نماید.» [۱] و چنین است که عیادت بیمار، حضور بر بالین کسی است که به امتحان الهی وارد شده است.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در بیان ثواب این امر می فرمایند: «عیادت کننده بیمار در رحمت خداوند غوطه ور است.»[۲] و باز از ایشان روایت شده که: «هرگاه کسی به عیادت برادر بیمارش رود، چنان است که گویی از نخلستان بهشت میوه می چیند.» [۳] همچنین روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که می فرمایند:
«خدای عزوجل در روز قیامت می فرماید: ای پسر آدم! من بیمار شدم اما عیادتم نکردی؟ عرض می کند: پروردگارا، چگونه تو را عیادت کنم حال آن که تو پروردگار جهانیان هستی؟ می فرماید: مگر ندانستی که فلان بنده ام بیمار شد و عیادتش نکردی، مگر نمی دانستی که اگر به عیادتش روی، مرا نزد او می یابی؟»[۴]
نکته: یکی از عللی که انسان ها به عیادت بیمار ترغیب شده اند، آن است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند:«به عیادت بیمار بروید و در تشییع جنازه شرکت کنید، چراکه شما را به یاد آخرت می اندازد.» [۵] و فراموش نکنیم که به فرموده نبی مکرّم صلی الله علیه و آله اگر سه چیز در فرزندان آدم نبود، سر خویش را به هیچ چیز فرو نمی آوردند. این سه چیز عبارت است از مرض، فقر و مرگ
که هر سه با انسان تا موقع بازگشت، همراه است.» [۶] پس عیادت بیمار ما را با این واقعیت مواجه می سازد که
چه مقدار ضعیف هستیم و چه مقدار در معرض آسیب های پیرامونی قرار داریم و اگر لطف خداوند و نعمت سلامتی را اینک همراه داریم، باید شکرگزار او باشیم.
در اینجا می توان به حکمتی دیگر برای «لزوم عیادت از مریض» نیز اشاره کرد. آدمی بیش از هر زمان دیگر، در لحظه های عسرت و سختی به همدم نیاز دارد.
انسان موجودی مدنی است و تنهایی برای او طاقت فرساست. و این یکی از بزرگترین تفاوت های انسان با حیوانات دیگر است. اینکه قرآن، همسر را عامل آرامش دانسته است، چنانکه میفرماید: «و از جمله نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید.»[۷] و این که دیدار و رفت و آمد بین مسلمانان، آن مقدار در دستورات اسلامی مورد سفارش واقع شده است، خود دلیلی است بر این که انسان محتاج همراهی و همصحبتی و همدلی است. و این احتیاج آنگاه بیشتر می شود که انسان در سختی و مشکلات بیشتری است و به همین جهت نیز به تسلّی و مؤانست دوستان خود محتاج تر است و همهما در زندگی خویش، این مطلب را به نوعی لمس کرده ایم که مؤانست با دوستان چه مقدار در کاهش آلام و سختی ها مؤثر است. ضمن آن که رفت و آمد و دید و بازدید به فرموده پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بذر محبت را در دل ها می رویاند. [۸] و به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام عامل آبادانی دل هاست. [۹]
فراموش نکنیم که جامعه انسانی بر احتیاج متقابل انسان ها به هم شکل گرفته است. پس اگر شما به احتیاج دیگران به موقع و به بهترین وجه پاسخ گویید، این امر باعث پیدایش فرهنگ انسانی در جامعه می شود و طبیعتاً در موقعی که لازم است، احتیاجات شما به نحو مطلوب پاسخ داده می شود. تأکیدات شدید اسلام بر مراودات مسلمانان
با یکدیگر تلاش مؤثری است که جامعه ای مبتنی بر عاطفه و همدلی و همیاری ساخته شود. لذاست که می بینیم امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هیچ مسلمانی نیست که برای خدا به دیدن برادر مسلمانش برود، مگر آنکه خدای سبحان او را ندا می دهد که ای دیدار کننده! رستگار شدی، بهشت گوارایت باد.» [۱۰]
نکته جالب دیگری که از احادیث معصومین علیهم السلام استفاده می شود، آن است که از نظر ایشان این رفت و آمدها، همانطور که باعث زنده شدن دل ها می شود، باعث میشود احادیث اهل بیت علیهم السلام در میان مردمان شیوع یابد. و این احادیث نیز عاملی می شوند که ما با هم مهربان تر باشیم.» [۱۱]
از این روایت به خوبی استفاده می شود که مهربانی و همدلی، در نگاه امام صادق علیه السلام باید نتیجه خواندن معارف اسلامی و ثمره مراودات ما باشد و گویی حضرت با شیواترین زبان می فرمایند: «آن گاه که دین آسمانی حقوق شما را به شما یادآوری کرد و شما در اثر همراهی و همدلی نسبت به آن توجه پیدا کردید، جامعه ای مهربان
تر و بهتر می یابید.»پایان سخن، فرموده رسول مهربانی حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله که: بهترین مردمان کسی است که مؤمنان با او الفت می گیرند و در کسی که الفتی با دیگران ندارد و دیگران نیز الفتی با او ندارند،
خیری نیست.» [۱۲] و «فردای قیامت نزدیک ترین شما به من کسی است که خوش خوتر و به مردم نزدیک تر است.» [۱۳]
[۱] . کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۲۵۲٫
[۲] . کنز العمال، هندی، ۲۵۱۴۱٫
[۳] . النهایه، ج۲، ص۲۴٫
[۴] . ترجمه میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۵۳۱٫
[۵] . کنز العمال، هندی، ۲۵۱۴۳٫
[۶] . الخصال، شیخ صدوق، ص۱۱۳٫
[۷] . سوره روم، آیه ۲۱٫
[۸] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۴، ص۳۵۵٫
[۹] . همان، ج۷۷، ص۲۰۸٫
[۱۰] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۴، ص۳۴۷٫
[۱۱] . کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۱۸۶٫
[۱۲] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۵، ص۲۶۵٫
[۱۳] . همان، ج۷۷، ص۱۵۰٫

درباره ثنا

به نام الله مهربان خدایی که با نهایت لطف و رحمتش زندگی بخشید و قطعه ای از پازل هستی قرارم داد امید که آنی بشوم که او دوست دارد. همو که راههای تازه و درهای پیروزی را با کلیدهای طلایی مهرش میگشاید و آدمی را با دوستی مهربانی تلاش در راهش و توکل به خود به موفقیتهای چشمگیر میرساند.لیلا غلامی هستم ساکن شهرستان دوست داشتنی و خوب جهرم نابینا لیسانس روانشناسی و در مسیر موفقیتم با تکیه بر خدای بزرگ که درسهایی به من داد که متوجه بشم بهترینم خودش هست و عالیترین زندگی برام در دست خودش و من هرچه از او درس میگیرم بیشتر از نعمت هاش و زندگی لذت میبرم.خدایی که با همه وجود فهمیدم اگر قدمی برداری و حرکتی کنی قدمهای پر برکتش رو برات بر خواهد داشت و اگر دریچه ای از سمت نور رو گشودی درهای رحمتش رو پیاپی به سمتت باز خواهد کرد.جستجوگر و حقیقت طلبم دغدغه های من روشن شدن حق نابودی باطل در همه ابعاد زندگی و علم و پیروزی حقیقت و راستیهاست.برخی فعالیتها علایق و افتخارات مهم:انتقال پیامهای مهم در جهت هدفی مهمتر.فعالیتهای قرآنی و فرهنگی مجازی و بیرونی.شناخت مبانی روانشناسی حقیقی مهدویت طب سنتی اسلامی و خودشناسی.استفاده از رسانه های جمعی منور کتابها و مقالات و برنامه های متنوع و مفید.و مهمتر اینکه یادگار شهیدم داییهایی که دوستان قدیمی و تازه من هستند آشنایانی مهربون و خانواده ای با درک هوادار و دلسوزی دارم و امامی که همه جا و همه وقت در نهایت محبت مرا میفهمد و اگر چشمهای زخم خورده از تیر خطاهای خود و بیگانه به سمتمان را از این آلودگی پاک کنیم میفهمیم که او و خاندان پاکش و کلام خدایش با تک تک ما چنینند...
این نوشته در کتاب, مذهبی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 دیدگاه دربارهٔ «آیین مسلمانی حقوق رعایت تعهدات آیین جوانمردی و عیادت بیماران»

  1. عطا می‌گوید:

    درود بر بانو ثنا گرامی و محترم.
    چه خوب بود و استفاده کرده و آرزو میکنیم تا توفیق عمل نیز از حضرتش عطا گردد.
    تشکر از زحمت سرکار.
    و سپاس.

  2. سلام واقعا چیزی نمیتونم بگم جز اینکه بگم دستتان درد نکنه

  3. ثنا می‌گوید:

    سلام مرسی انشا الله مورد استفاده همگان واقع بشه موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *