رعایت آداب اجتماعی و احترام به سنتها و سلام شعار مسلمانی

«حق رعایت آداب اجتماعی، ادب مرد به ز دولت اوست»
از زمره حقوقی که در کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای فرد مسلمان قرار داده شده، آن است که اگر عطسه کرد، دیگران در حق او دعا کنند. «تسمیت العاطس»،به معنای آن است که وقتی کسی عطسه کرد، به او بگویند خدا رحمت خود را بر تو فرو فرستد (یرحمک الله) و یا به نوعی در حق او دعای خیر کنند. در این باره باید توجه
داشت که این امر از زمره آداب اجتماعی در روزگار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بوده است. تأکید روایات بسیار[۱] بر این امر به نوعی تأکید بر بجای آوردن سنت های رایج و خوبی است که در جامعه رواج دارد. سنت هایی که بجای نیاوردن آن ها بی احترامی به طرف مقابل به حساب می آید.

در روایات مختلف می خوانیم که بزرگان دین همواره به اداب اجتماعی پای بند بوده اند و مسلمانان را به رعایت ادب _حتی در مواردی که ان امر از زمره احکام الهی نبوده است_  تشویق میکرده اند. در روایت
با ارزشی می خوانیم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجد به تنهایی نشسته بودند، مردی وارد شد، رسول خدا برای حفظ حرمت او، خود را جا به جا کرد. آن مرد عرض کرد: ای رسول خدا، جا زیاد است. پیامبر فرمودند: حق مسلمان بر مسلمان آن است که وقتی ملاحظه کرد می خواهد کنار او بنشینند، خود را برای او جا به جا کند.[۲]از این روایت به خوبی تقیّد پیامبر صلی الله علیه و آله به آداب اجتماعی مشاهده می شود. پیامبری که خود می فرماید: «خداوند مرا تربیت کرد و خوب هم تربیت کرد.»[۳] یا آن که می خوانیم پیامبر خدا می فرمایند: «هرگاه گروهی در مجلسی نشسته باشند و کسی وارد شود؛ اگر از میان آن جمع کسی، برای فرد وارد شده، جا باز کرد و او را به کنار خود دعوت کرد، «وارد شده» باید دعوت او را بپذیرد و پهلوی او برود، چراکه دعوت کننده به او احترام گذاشته است، ولی اگر کسی برای او جا باز نکرد، نگاه کند تا هر جا که بیشتر جا بود، همان جا بنشیند.» [۴] و یا آن که حضرت رسول درباره آداب سلام تأکید کرده و می فرمایند: «هرگاه به هم رسیدید سلام کنید و با هم دست دهید و وقتی می خواهید از هم جدا شوید، طلب آمرزش کنید.» [۵]
امیر مؤمنان علیه السلام درباره رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هرگز دیده نشد که آن حضرت در حضور هم نشین خود، پای مبارک خویش را دراز کند.» [۶]پس تقیّد آن حضرت به آن چه آداب و سنت های پسندیده جامعه بوده، می تواند نشانگر اهمیت پای بندی به ادب در حوزه رفتارهای ما باشد.در این جا توجه به این امر حایز اهمیت است که هیچ یک از این موارد از زمره واجبات و یا مستحبات شرعی نیست و رعایت انها تنها به سبب احترام به سنت های خوب جامعه است.
نکته: هرکس در جامعه ای زندگی می کند که علاوه بر سنت های اسلامی، دارای سنت های خاص خود است. این سنت ها گاه ریشه دینی ندارد و از فرهنگ های هر محیط سرچشمه می گیرد. مثلاً در برخی از جوامع، وقتی مردم با همدیگر مواجه می شوند، کلاه از سر بر می دارند، در حالی که این امر در فرهنگی دیگر، رایج نیست و یا به عنوان مثال، در برخی فرهنگ های آسیایی، برای احترام به دیگران، فرد باید دو زانو بنشیند و سر خویش را به پای خود نزدیک کند. اسلام جز آن سنت هایی که مذموم است و از آن ها نهی کرده، نسبت به سنت ها و آداب اجتماعی در محیط های مختلف ـ که نشانه ادب و احترام به فرد و جامعه است ـ نه تنها مخالفتی ندارد، بلکه به جای آوردن آنها را توصیه می کند. ادب در هر محیط با پذیرش سنت های مشروع آن جامعه تعریف می شود و متون دینی ما، ادب فردی و اجتماعی را مورد نظر قرار داده است. پس میتوان گفت اصل احترام به دیگران اگر چه یک مستحب دینی است ولی نحوه به جای اوردن ان بستگی به فرهنگ هر جامعه دارد و یک مسلمان باید نسبت به مواردی که در یک فرهنگ از جمله اداب اخلاقی دانسته می شود پای بند باشد.
امیر مؤمنان علیه السلام می فرمایند: «ادب کمال آدمی است.» [۷] و «مردمان به ادب نیازمندترند تا به زر و سیم.» [۸] و «ادب برترین شرافت است.» [۹] و جالب آنکه وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله نماینده ای را به یمن می فرستند، به او می گویند تا به مردم یمن کتاب خدا و ادب شایسته بیاموزد. [۱۰] یعنی ادب را هم پای با کتاب خدا می سازد. چنانکه امیرمؤمنان علیه السلام نیز می فرمایند: «دین و ادب زاییده عقل و خرد است.» [۱۱] هم ایشان می فرمایند: «هرکس ادبش کم باشد، بدیهایش زیاد است.» [۱۲] و می فرمایند: «به انسان امر شده تا به ادب نیکو پای بند باشد.» [۱۳] و می فرمایند: «اگر کسی به ادب پای بند باشد، بدی هایش کم می شود.»[۱۴]
پس وقتی ما در جامعه ای زندگی می کنیم، باید به آداب آن جامعه پای بند باشیم و تا وقتی آن آداب، مورد نهی خدای سبحان واقع نشده است، آن ها را به جای آوریم و اگر سنت های آن جامعه را نمی پسندیم، سعی کنیم به گونه ای که خلاف اخلاق و آداب آن جامعه نباشد، به اصلاح آن ها اقدام کنیم. دقت در امر اصلاح و تربیت و دوری از خشونت های بی جا، تا به آن جا از اهمیت برخوردار است که حتی در تأدیب فرزندان کوچک نیز، مورد اشاره قرار گرفته است. چنانکه وقتی کسی از امام کاظم علیه السلام سؤال می کند و درباره اخلاق بد فرزند خویش از آن حضرت مشورت می خواهد، حضرت می فرمایند: «او را نزن و برای مدتی کوتاه با او قهر کن.» [۱۵] و جالب اینجاست که امیر مؤمنان علیه السلام در تفاوت بین انسان ها و حیوانات می فرمایند: «انسان های عاقل، با ادب پند گیرند و حیوانات هستند که جز با زدن به راه نخواهند آمد.»[۱۶]
پس به فرموده رسول خدا صلی الله علیه و آله، مسلمان این حق را دارد که دیگران با او مطابق با آداب اجتماعی آن جامعه رفتار کنند. تا آن چه در مواجهه با او واقع می شود، رنگ بی احترامی به خود نگیرد و وی از رفتارهای دیگران ناراحت نشود. چراکه بنا به فرموده امیرمؤمنان علیه السلام: «همان طور که زراعت به باران نیازمند
است، انسان صاحب خرد نیز به ادب نیازمند است.» [۱۷]
فراموش نمی کنم که در رفتار امام بزرگوار ما (رحمت الله علیه) آن چه بعد از تقیّد به دستورات الزامی خدای متعال، قابل مشاهده بود، و بیش از هر چیز دیگر به چشم می آمد، ادب ایشان و تقیّد ایشان نسبت به آداب اجتماعی بود. این امر تا به آن جا در زندگی امام جلوه گر بود که می توانیم بگوییم پای بندی ایشان به سنت های حسنه غیر دینی کمتر از سنت های حسنه دینی نبود.به عنوان مثال به این نکته اشاره میکنم که ایشان یک بار نوه های کوچک خود را با لفظ “تو” مورد خطاب قرار ندادند . و آخرین کلام آن که امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«بهترین میراث پدران برای فرزندان، ادب است، نه مال و ثروت. چراکه ثروت از بین می رود ولی ادب باقی میماند.» [۱۸]
[۱] . ن ک: کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۱۷۱ و ۶۵۳٫
[۲] . مکارم الاخلاق، ج۱، ص۶۵٫
[۳] . نور الثقلین، ج۵، ص۳۹۲٫
[۴] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۵، ص۴۶۵٫
[۵] . امالی، شیخ طوسی، ص۲۱۵٫
[۶] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۱۶، ص۲۳۶٫
[۷] . غرر الحکم، ح۹۹۸٫
[۸] . غرر الحکم، ح۳۵۹۰٫
[۹] . غرر الحکم، ح۲۹۰۳٫
[۱۰] . تحف العقول، ص۲۵٫
[۱۱] . غرر الحکم، ح۱۶۹۳٫
[۱۲] . غرر الحکم، ح۸۰۸۹٫
[۱۳] . مشکاه الانوار، ۲۴۷٫
[۱۴] . غرر الحکم، ح۸۲۷۱٫
[۱۵] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۱۰۴، ص۹۹٫
[۱۶] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۷، ص۲۱۱٫
[۱۷] . غرر الحکم، ح۳۴۷۵٫
[۱۸] . کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۱۵۰٫
«حق جواب سلام، سلام شعار مسلمانی»
از زمره حقوقی که یک مسلمان دارد، آن است که اگر به کسی سلام کرد، سلام او را پاسخ گفته و با او به خوبی سخن بگویند. لازم است به یاد داشته باشیم که سلام شعار بزرگ مسلمانان و ابراز صلح و دوستی به طرف مقابل است و به نوعی تقاضای سلامتی و تندرستی برای او را در بر دارد.
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «سلام، آئین ماست و امانی است که نسبت به عهد و پیمان خویش داریم.» [۱] و هم ایشان می فرمایند: «یکی از موجبات
غفران الهی، سلام کردن و سخن نیکو گفتن است.» [۲] و می فرمایند: «بخیل ترین مردم کسی است که در سلام کردن بخل بورزد.» [۳] پس باید همواره در آغاز کلام خویش و پیش از آن که سخنی بگوییم سلام کنیم چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: «سلام کنید و سپس سخن بگویید.» [۴] و جالب آن که ایشان از پدرانش از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل می فرمایند که: «هرکس پیش از سلام کردن سخن گفت، جوابش را ندهید.» [۵]  فراموش نکنیم که به فرموده رسول خدا  سلام ، شعار اسلام است و پاس داری از آن در حقیقت نگهبانی از دین داری است.
ضمن این که خوب است بدانیم، که سلام از اسماء الهی است. [۶] و در فقه اسلامی، سلام کردن مستحب ولی پاسخ به آن واجب است. [۷] و به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام باعث پیدایش محبت و کم شدن دشمنی ها می شود. [۸]  وپیش تر از این خواندیم که یکی از اموری که در ایین مسلمانی بسیار مورد تاکید قرار گرفته و از مسلمانان خواسته شده است ، ان است که در میان خودشان مهر و محبت و صمیمیت را گسترش دهند و هر چه می توانند جامعه اسلامی را از دوییت و دشمنی پیراسته کنند. در نگاه اسلامی هرچه باعث محبت شود پسندیده است و هر چه جامعه ما را به پراکندگی و عصبانیت منتهی کند، اشتباه است و به همین سبب است که باید همه در ساختن جامعه ای مهربان و با نزاکت شریک شویم و با پرهیز از پرده دری و بی ادبی ، این کار را از یک لبخند و از یک سلام آغاز کنیم و شاید به سبب این که کسی که سلام می کند، پیش قدم در امر«محبت زایی» و «دشمنی زدایی» شده است، در روایات برای او، شصت و نه ثواب مقرر گردیده و برای پاسخ گوینده تنها یک ثواب قرار داده شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در این باره می فرمایند: «با صدای بلند و رسا سلام کنید.» [۹] و «به کودکان نیز سلام کنید تا بعد از من این امر به سنت تبدیل شود.»[۱۰] همین امر مورد اشاره امام باقر علیه السلام واقع شده و ایشان می فرماید: «خداوند رواج دادن سلام را دوست دارد.» [۱۱] نکته: در روایات ما مواردی است که گفته شده «کوچکتر به بزرگتر سلام کند و اگر دو گروه به هم نزدیک شدند، آن ها که عده کمتری دارند، سلام کنند.» [۱۲] به نظر می رسد علت این امر آن است که سلام کردن نوعی ابراز احترام است. و لذا مناسب است این امر توسط کسانی که کوچک تر هستند و یا در رده کوچکتری هستند آغاز شود تابه ماهیت احترام نزدیک تر باشد. چراکه شاید در سلام «بزرگتر» رنگ و بوی تفقد و دلجویی بیشتر به چشم اید اما سلام «کوچکتر» بیشتر احترام آمیز است.  وقتی کوچکتری به بزرگتر خود سلام می کند و او را احترام می کند، در حقیقت به دستور رسول اکرم صلی الله علیه و آله عمل کرده است که می فرمایند: «پیرمردها و پیرزن های جامعه خود را احترام کنید.» [۱۳] و در عین حال، آینده خویش را نیز تضمین می کند. زیرا روزی او نیز پیر می شود و در دوره ای که ضعف بر او مستولی شد، بیش از هر زمان دیگری به احترام جوانان نیاز خواهد داشت. پس کسی که به سالمندان احترام می گذارد در حقیقت «فرهنگ احترام به بزرگان » را تحکیم می بخشد وآینده خود را قرین احترام می کند. همچنین در برخی روایات می خوانیم که «کسی که سواره است به پیاده سلام کند.» [۱۴] و این نیز به سبب آن است که سلام کردن، تکبّر را از بین می برد و لذا به جاست کسانی که در موقعیتی هستند که آن ها را به سوی«تکبّر» می کشاند، با تمرین عملی ـ که یکی از آن ها «سلام کردن به مردم عادی» است ـ خود را از این خطر برهانند. چنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «کسی که ابتداءً سلام کند، از تکبّر به دور است.» [۱۵]
سابق بر این خواندیم که آن چه بزرگان را ذلیل، و حکومت ها را تباه، و انسان ها را روسیاه می کند، تکبّر است. و آن چه شیطان را از بهشت دور کرد همین خود بزرگ بینی است. چنانکه امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هرکس بر این باور باشد که از دیگران برتر است، از مستکبران است.» [۱۶]سلمان در روایتی شنیدنی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل می کند که: «مردی بر پیامبر وارد شد و عرض کرد: سلام بر تو ای رسول خدا! حضرت فرمود: سلام و
رحمت خدا بر تو باد. سپس، مرد دیگری وارد شد و عرض کرد: سلام و رحمت خدا بر تو باد ای رسول خدا. حضرت پاسخ دادند: سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. بعد مرد دیگری آمد و عرض کرد: سلام و رحمت و برکات خدا بر تو باد. حضرت فرمود: و بر تو باد. آن مرد عرض کرد: ای پیامبر خدا ـ پدر و مادرم فدایت باد ـ فلان و فلان آمدند و بر شما سلام کردند و در جوابشان چیزی اضافه فرمودی، اما در جواب من چیزی اضافه نکردی؟! حضرت فرمود: تو چیزی برای ما باقی نگذاشتی. خدا فرموده است: «هرگاه تحیتی به شما گفته شد، به بهتر از آن یا همانند آن جواب دهید.»  و ما هم همانند تحیّت تو را به تو جواب دادیم.» [۱۷]
و نکته آخر آن که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «هرگاه کسی بر خانه ای وارد شد، سلام کند. چراکه سلام بر آن خانه برکت می آورد و فرشتگان با او انس می گیرند.» [۱۸]
[۱] . کنز العمال، هندی، ۲۵۲۴۲٫
[۲] . جامع الاخبار، ص۲۳۰٫
[۳] . امالی، شیخ طوسی، ص۸۹٫
[۴] . جامع الاخبار، ص۲۳۱٫
[۵] . خصال، ص۱۹٫
[۶] . سوره حشر، آیه۲۳ / وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۳۰٫
[۷] . وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۵۸٫
[۸] . عیون الحکم و المواعظ، ص۳۴۰٫
[۹] . روضه الواعظین، ص۴۵۹٫
[۱۰] . وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۶۲٫
[۱۱] . محاسن، ج۲، ص۱۴۳٫
[۱۲] . کافی، مرحوم کلینی، ج۲، ص۶۴۶٫
[۱۳] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۹۳، ص۳۵۷٫
[۱۴] . همان، ج۷۶، ص۷٫
[۱۵] . کنز العمال، هندی، ۲۵۲۶۵٫
[۱۶] . کافی، مرحوم کلینی، ج۸، ص۱۲۸٫
[۱۷] . الدرّ المنثور، ج۲، ص۶۰۵ / میزان الحکمه، ج۶، ص۲۵۶۳٫
[۱۸] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۶، ص۷٫

درباره ثنا

به نام الله مهربان خدایی که با نهایت لطف و رحمتش زندگی بخشید و قطعه ای از پازل هستی قرارم داد امید که آنی بشوم که او دوست دارد. همو که راههای تازه و درهای پیروزی را با کلیدهای طلایی مهرش میگشاید و آدمی را با دوستی مهربانی تلاش در راهش و توکل به خود به موفقیتهای چشمگیر میرساند.لیلا غلامی هستم ساکن شهرستان دوست داشتنی و خوب جهرم نابینا لیسانس روانشناسی و در مسیر موفقیتم با تکیه بر خدای بزرگ که درسهایی به من داد که متوجه بشم بهترینم خودش هست و عالیترین زندگی برام در دست خودش و من هرچه از او درس میگیرم بیشتر از نعمت هاش و زندگی لذت میبرم.خدایی که با همه وجود فهمیدم اگر قدمی برداری و حرکتی کنی قدمهای پر برکتش رو برات بر خواهد داشت و اگر دریچه ای از سمت نور رو گشودی درهای رحمتش رو پیاپی به سمتت باز خواهد کرد.جستجوگر و حقیقت طلبم دغدغه های من روشن شدن حق نابودی باطل در همه ابعاد زندگی و علم و پیروزی حقیقت و راستیهاست.برخی فعالیتها علایق و افتخارات مهم:انتقال پیامهای مهم در جهت هدفی مهمتر.فعالیتهای قرآنی و فرهنگی مجازی و بیرونی.شناخت مبانی روانشناسی حقیقی مهدویت طب سنتی اسلامی و خودشناسی.استفاده از رسانه های جمعی منور کتابها و مقالات و برنامه های متنوع و مفید.و مهمتر اینکه یادگار شهیدم داییهایی که دوستان قدیمی و تازه من هستند آشنایانی مهربون و خانواده ای با درک هوادار و دلسوزی دارم و امامی که همه جا و همه وقت در نهایت محبت مرا میفهمد و اگر چشمهای زخم خورده از تیر خطاهای خود و بیگانه به سمتمان را از این آلودگی پاک کنیم میفهمیم که او و خاندان پاکش و کلام خدایش با تک تک ما چنینند...
این نوشته در کتاب, مذهبی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «رعایت آداب اجتماعی و احترام به سنتها و سلام شعار مسلمانی»

  1. سلام! تشکر میکنم واقعا مطالبی که میزارید خیلی آموزنده است دستتان درد نکنه

  2. ثنا می‌گوید:

    سلام و درود بر شما و مرسی

  3. بهنام نصیری می‌گوید:

    سلام ثنا خانم
    ممنون از نوشته های بسیار زیباتون
    خیلی عالیه

  4. ثنا می‌گوید:

    سلام ممنونم از شما خدا رو شکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *