داستان مرگ من, و کسی که اینجا داره پست میده

سلام
نمیدونم این خودمم دارم پست میدم یا روحمه!
انگاری دست که به کیبرد میزنم میتونم لمسش کنم!

داستان چیه؟
قضیه از این قراره, که من دو روز اینویزیبل اومدم تو اسکایپ
یه هو دیدم تو گروهی که ساختیم, یکی از بچه ها یه پیام داده, با این مضمون:

سلام . . . با عرض تأسف باید ب اطلاعتون برسونم . که دوست خوبمون . امیررضا رمضانی ، دوست توانمند . موزیسین ، مخ کامپیوتر . و حرفه ای در زبان انگلیسی . . دیشب ساعت ۱۰ فوت کردن . . . بله . ایشان دیشب شمعهای تولد پسر خاله اش را فوت کرده و بچه عسبانی شده زده تو سرش . اونم ی چک زده در گوشش . بعد اینطوری حسابی از خجالت هم در اومدن.

این پیام معلومه که قصد فرد انتشار دهنده شایعه کردن نیست!, بلکه شوخی ایه, که موجب خنده میشه
هالا بشنوید از شکل شایعه و بخندید!
من اون شب اومدم و کلی داشتم میخندیدم
بعد از اون پیام, یه هو پیامه به کل اسکایپ شوت شد, و شایعه شروع شد!
جالبه که شوت کننده ی پیام, بعدشم که پیام میومد براش مبنی بر فوت من, میگفت که مرده!, خخخخخ
بعدش, تو اون روز هی موبایل من زنگ میخوره, و من جواب نمیدم, هی این زنگ بخوره, من جواب ندم
این به شایعات مرگ من دامن میزنه, و همون روز ساعت ۷ قرار بر این میشه که برای من ختم بگیرن
حتی این پیامم تو اسکایپ منتشر میشه
بله, بنده ساعت ۷ وارد میشم و دوباره گروهو به راهش میکنم
هالا بیاید قضاوت کنید!, من واقعا مردم روحم داره پست میده, یا روحی که تو جسده داره پست میده!
تو کامنتای این پست میبینمتون

درباره امیر رضا رمضانی

من یه برنامه نویس کم بینام بیشتر تو بحث سیستم عامل و هوش مصنوعی و بازی و شبکه برنامه نویسی میکنم. همینطور تو موسیقی با کامپیوتر فعالیت میکنم. پیانو رو هم بلدم به لطف خدا به فیلمهای پلیسی و جنایی و بکش بکش علاقه زیادی دارم مخصوصا زمانی که خون ریخته بشه و کشتار شدید بشه. بیشتر سعی میکنم به بقیه خدمت کنم مخصوصا نابیناها از دست کسی ناراحت نمیشم ولی خیلی سریع از کوره در میرم C++ رو تو 12 سالگی و اسمبلی رو تو 16 سالگی یاد گرفتم رو سیستم عامل AmirOS که جنبه یه آموزشی برایه خودم داشت و گیم انجین advanced audio game engineکار کردم audio game kit نسخه اولش به صورت یه کتاب خونه C++ تحت لیسانس bsl-1.0 منتشر شده. و اگه زنده بودم و حوصله داشتم advanced audio game engine رو هم کامل میکنم و منتشرش میکنم از تحصیلاتم بگم که دورانه ابتدایی و راهنمایی و اول دبیرستان رو تو مدرسه یه خزائلی گزروندم و دوم دبیرستان تا پیشدانشگاهی رو هم رفتم تو عادی که اگه به تجربه یه من میخواید بدونید عادی خیلی بهتر از استثنایی برا من بود تو دبیرستان دیپلوممو علوم انسانی گرفتم و الآنم دارم تو دانشگاهه آزاده تهران جنوب مترجمی زبانو ادامه میدم در مورده علاقم به زبان تنها نکته ای که میتونم بگم اینه که خیلی زیاد از زبان خوشم میاد و همینجوری دوست دارم ادامه بدمش راستی: مدیر سایتم و میتونید با شماره 09194098098 و آیدی اسکایپ amir.ramezani1370 و ایمیله amir.ramezani1370@gmail.com با من در تماس باشید و نظرات, پیشنهادات, انتقادات و هر چی دل تنگتون میخوادش, در مورد هر چیز بگین.
این نوشته در حرفای خودمونی, خاطرات, دسته‌بندی نشده, مسائل مربوط به نابینایان عزیز ارسال و , , , , , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

33 دیدگاه دربارهٔ «داستان مرگ من, و کسی که اینجا داره پست میده»

  1. محمد بهرامی می‌گوید:

    سلام
    خدا رحمتت کنه
    وقعا آدم خوبی بودی
    هایهایهایهایهایهایهایهایهایهایهایهایهایهایهای
    هرچی سحر آب خوردم از چشمام درومد
    این شتریه که دره خونه ی هرکسی میخوابه
    آقای پناهی مواظب داش ازی باش
    نیاد جون تورم بگیره
    نصیری من آرزومه با اهلو عیال بیام شام عروسیتو بخورم
    البته اگه عروسی نکرده باشی
    پس قابض ال ارواح رو موجاب کن که تو هم نری به راه رمضانی
    راستی اولولولولولولولولول شدم امیر جان خدا بیامرزتت که همیشه باعث میشی من اولولولولولول بشم خخخخخ بدرود

  2. سعید پناهی می‌گوید:

    امیر,
    ی سوال, حالا چرا فوت کردی؟
    هاان.
    ههه.
    خدا رحمتت بکنه.

  3. بهنام نصیری می‌گوید:

    سلام.
    امیر میلاد منو گرخوند
    وای
    خدایش اول فکر کردم میکروفون مخفیه
    بعد دیدم میلاد بغض داره
    به روم نیاوردم
    اما برا زنگ زدن به اسکایپت با مشت میکوبیدم به لپتاپ.
    اینویزی بودی ضایع جون
    خخخی
    مطمئن شدم که زنده ای
    اما داداشم
    خدا بهت عمر نوح بده

  4. سلام! عجب! پس ما امیر رضا رو از دست دادیم! وای! خیلی پسر خوبی بود. حالا اگه سایت دیداس بخوره کی بیارتش بالا؟ حالا تشییع جنازه کی هست میخوام بیام

  5. شهاب می‌گوید:

    سلام امیر نه روحه امیر .
    من تقریبا اولین کسی بودم که این پیام طنز دوستمون رو خوندم البته یکم هم ادامه دار بود .
    که چون گروه مردونه هست کلی با هم شوخی کردیم که امیر ادیت کرد خخخ .
    به هر حال خدا بهت زندگی با سعادت بده انشا الله .

  6. gentleman می‌گوید:

    درود مهندس خب اگه می خوای بمیری من مزاحمت نمیشم بکارت برس خخخ

  7. ارسلان می‌گوید:

    شهید اسکایپی امیر امیر رضا رمضانی
    اینقدر رو مودت نوشتی جواب سوال نمیدم جواب سوال نمیدم که یهو برقا رفت . اینا همش نشونه هست داش امیر خخخخخ

  8. امین می‌گوید:

    سلام امیر,‏ صد سالگیتا تو اینترنت جشن بگیریم انشاالله

  9. میلاد نصرتی می‌گوید:

    امیر اگه ما رو ختم دعوت میکنی من کباااااااااااااااااااااااااااااب میخوام.

  10. سید امحسینی می‌گوید:

    سلام.
    این شوخی اولینبار با مهران مدیری انجام شد.

  11. امیر سلام.
    خدا بهت ۲۰۰۰۰۰۰۰۰ سال عمر بده تا میتونم ازت سوال کامپیوتری بپرسم!
    میدونم به هیچ کی جواب ندی به من میدی.
    خخخخخخخ.

  12. رضا حسینی می‌گوید:

    به نام خدا. حضار عزیز قدم رنجه فرمودید تشریف آوردید/ خدا این عزیز رو رحمت کنه خیلی به گردنمون هق داشت. هرچی از درایت, کمال, با ادبی و هوش و ذکاوتش گفتیم کم گفتیم بله. هر دستی بود که راهنماییمون میکرد. بله این یک نفر صد ها دست داشت. با یک دستش با سعید چت میکرد با یک دستش دیداس زن هارو هل میداد. اما اینجا که میرسه دیگه اشک جلوی چشمام رو مثل خون گرفته انگار خون میاد از چشمام چرا آخر چرا. اون که مرد خوبیه. چرا پس اون به قتل برسه بله رسیدم به اوج اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون بود که بهمون کمک میکرد در زمینه های رایانه. بلهبودن کسانی که بهمون کمک میکردند اما اونایی که کمک میکردند تو اسکایپ نبودند. نبودند نبودند. نبودند.
    حالا همه تکرار کنید. امییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییر چرا از بین ما رفتی. امیییییییییییییییییییییر کاش میشد اونجا بودم. امییییییییییییییییییییییییییییییییییر. تو که هیچ دارم خودم رو میکشم بیا منو نجات بده امیییییییییییییییییییییر. از دوریت چیییییییییییییییییییییکار کنیم. آه دل من. دل من. داله میشکنه. شَرَک شیکست.
    گریه کنیم و بگیم نروُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُ امییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییر. امییییییییییییییییییییییییر نرُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُ
    بله بله. ۱۲۳ ۱ ۲ ۳ ۱ ۲ چرا میکروفون اینجور شد. هال پاشید بریم که الان امیر میاد جولو پلاسمون رو از اینجا بیرون پرت میکنه.

    ختم امیر

    لا ِلاهَ ِلا الله لا ِلاهَ ِلَ الله محمد رسول الله سلوات.
    دارم قبرشو آماده میکنم. البته کسی پیدا نشد من بچه رو به این امر بزرگ قمارده اند.
    آآآآآی فریاد بزنید که امیر رَََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََََفت مارو نََََََََََََََََََََََََََََََََََََبُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُُرد. آآآآآآآآآه. انگار یک نیزه به قلبم زدند
    صدای بیل و کندن قبر. اما قبر کنده نمیشه. اووووووووووووووووووووووووووو ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت. آره. کنده شد. اما.
    امیر با دستان زور مندش کفنش رو پاره کرده اومد به دنبالم. هالا من بودو امیر بودو. هیچ کودوممون هم نرسیدیم. تا این که
    من سر رایانه ام رسیدم هالا چتورید هالتون خوبه چتوره هووو.
    سلام دوستان. مطاسفم که بعضیا با مرگ هم بازی میکنند.
    اما نکنید این کارو.
    با دل مردم بازی نکنید. آدم اول دلش میشکنه. بعد از این که خوندن پیام تموم میشه آدم میخنده.
    بله چرا چرا چرا امیر میشد اون شمعارو فوت نمیکردی می اومدی شمعای من رو فوت میکردی. هان. جوابمون بدید. خخ اینا همش شوخی بودند.
    مرسی از کامنتی که دادم.
    تشکر.
    به خدا میسپارمتون.
    و این کامنت رو به خدا میسپارم. انشا الله ویرایش کامل شده و تعیید بشه مرسی.

  13. علیرضا نصرتی می‌گوید:

    دروغه دوستان اینا میخواستن بهنام نثیری رو میکروفون مخفی کنن که خودشون میکروفون مخفی شدن

  14. rezakhatibi می‌گوید:

    هیچ مقع نگو من دارم میمرم نترس بهنام من مصله که پشتتم برادر

  15. reza khatibi می‌گوید:

    امیر با همه چی شوخی با مرگم شوخی واااااااااااای از دست نابینا که شایی گر کل جهان است اگر یک تنابینا شاعییی کند انگار پنجاه ملین آدم شاعی کرده است

  16. reza khatibi می‌گوید:

    امیر بهترین دوست مال من بودی هستی من اگر دستم به آنهای برسد که در مرد برادر من شایعی کرده نابدش خاهم کرد

  17. کیانوش شاکری می‌گوید:

    سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااممم!
    عاره! یکی از بچه ها به یکی دیگه از بچه ها گفته بود که امیر مُرده! انگاری اونم باور کرده بود! البته من باورم نشد!
    بعد عصر دیدم امیر داره با بچه ها توی گروه چت میکنه! خیلی باحال بود! خخخخخخخخخخخخخخخخ! هِی من میخواستم به اون کسی که به من خبر داده بود تیکه بندازم، هِی ننداختم و دیگه اصلاً ننداختم!
    خلاصه که حسابی تعجب کردم!
    اینم شاخم:
    شاخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ ّخ!
    عجب شاخی بود ها! خخخخخخخخ!
    خلاصه که این طوری!
    بای!

پاسخ دادن به امیر رضا رمضانی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *