خداحافظ فضای مجازی! شاید فعلا، شاید هم برای همیشه

سلام همه پاره های جونم
سلام شب روشنیهای همیشه باحال
سلام سعید
سلام امیر

سلام شهاب
سلام ابوالفضل
سلام سید و میلاد و عطا و خیلیایی که از شدت غصه دیگه نمیتونم اسامیشونو تک تک بیارم.
خیلیا در جریان همه مسائلی هستند که برا من پیش اومده و خیلیا نیستند.
اما خب هیچکس در جریان حال و روز این چند روز من نیست.
اتفاقات شومی که رخ داده بود، ادامه دار شد و یه چیزایی برام پیش اومد که حتی به اونایی که باهاشون صمیمی هم بودم هم نمیتونم بگم.

به هر حال، اصلا آرامش ندارم و باید برا درمان برم.
وضعیت روحی و جسمیم فوق العاده وخیمه.
روز به روز فشارهای عصبیم داره بیشتر میشه و ناآرومیهای روحی و جسمیم شدیدتر و زیادتر.

حد اقلش، سه چهار ماهی از محفل بیریامون، از خونه مون شب روشن، از کنفرانسامون، از خندیدنامون دور میشم.
من که کل زندگیمو از دست میدم یواش یواش
شب روشنم خب جزئی از زندگیمه

اما خب خدا کنه همین سه چهار ماه باشه
اگه شرایطم تغییر کنه، ممکنه دیگه نتونم به فضای مجازی بیام!
خیلی چیزا اوضاع روحی و جسمیمو داغون کردن!
زندگیم نابود شد!
هر اقدامی که داشتم انجام میدادم که یه سریا میدونن، همه پخش و پلا شد. چون نتونستم سر اون موعدهای مقرر تو اون مکانها باشم.
هر روز حمله های عصبیم بیشتر و بیشتر میشه. به طوری که حد اقل روزی دو سه بار افقی میشم.

دیگه نمیتونم همه چیزو باز کنم اما یه کلام بگم:

ز من خسته ی دلمرده مپرسید دگر
زندگی قصد خداحافظی از من دارد.

شاید برای آخرین بار، دلتون سفید

درباره بهنام نصیری

سلام من بهنام نصيري متولد 16/5/1371 از قزوين. دوران كودكي قبل از مدرسه رو مثل بيشتر ما نابيناها، با گريه و غم و نا اميدي اطرافيانم ميگذروندم كه ديگه ازش نگم بهتره. خيلي بد بود. پيش دبستاني (يا همون آمادگي خودمون) رو توي مدرسه استثنايي انديشه توي شهر صنعتي البرز (كه اصلا مخصوص نابيناها نبود و براي تمام معلوليتها غير از بينايي طراحي شده بود) گذروندم و كم كم پيشرفت كردم. ديگه همه باورم كرده بودن و دوستم داشتن. چون تو دوران بچگي، به بچه فوق العاده باهوش، شيرين و تو دل برو بودم. مثل بچگي همه شماها. زندگيمو خيلي راحت ادامه دادم. تا كلاس پنجم ابتدايي، تو مدرسه ناشنوايان باغچه بان قزوين، كه نابيناها هم همونجا درس مي خوندن، درس خوندم.سال پنجم و سه سال راهنمايي رو تو مدرسه نابينايان بياضيان و سال اول دبيرستان رو تو مدرسه شاهد پيامبر اعظم شهر خودمون (محمديه) ادامه دادم. سال دوم وارد شهيد محبي شدم و به خاطر افت معدل، سال سوم به قزوين برگشتم و تا آخر دوره پيش دانشگاهي، تو دبيرستان نمونه دولتي علامه جعفري مشغول به تحصيل شدم. سال 90 تو كنكور، با رتبه 1195 توي دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين، رشته فقه و حقوق قبول شدم و الان كه واستون مينويسم، کارشناس رشته فقه و حقوق اسلامی از دانشگاه هستم و معدل کارشناسیم هم 16.88 شد و کارشناسیمو تابستون 94 گرفتم. خوب از تحصيل كه بگذريم، بگم براتون كه من تو دوران مختلف زندگيم، به موسيقي و قرآن خيلي علاقه نشون مي دادم و توي هر دوش مقام زياد كسب كردم. فك نكنيد بيكارمو دنبال كار ميگردم! من از سال 90 تو هنرستان و دبيرستان كتاب مبين تو شهر قزوين، مشغول تدريس درس قرآن به بچه هاي هنرستاني و دبيرستاني (دوره اول) هستم. اونم به بچه هاي عادي! اگه ميخوايد يه كمم درباره شخصيتم بدونين، همين بس كه ميتونم با هر جور آدم كنار بيام، جوري كه از با من بودن معذب نباشه. تا دلتون بخواد شوخم. واسه همه شما آرزوی موفقیت می کنم. gmail: b.nasiri71@gmail.com skype: behnamnasiri.1371
این نوشته در اخبار, حرفای خودمونی, درد دل ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

69 دیدگاه دربارهٔ «خداحافظ فضای مجازی! شاید فعلا، شاید هم برای همیشه»

  1. میلاد نصرتی می‌گوید:

    باورم نمیشه رو شکم. شکم نه ها شک. شک هم نه شک.
    به من ربطی نداره صفحه خوانتون چطور میخونه ولی وواقعا دلم گرفت. به خدا دروغ نمیگم.
    یعنی بهنام شاد و پر انرژی که وقتی تو اسکایپ یا هرجای دیگه وقتی ناراحت بودیم بهمون روحیه میداد داره از پیشمون میره؟
    دپرسم شدید. انتظار این پست رو از هر کسی داشتم جز تو.
    ولی رفیقات رو از یاد نبر. با تو تو فضای مجازی آشنا شدم ولی تو قلبم تو فضای حقیقی اسکان پیدا کردی و اگه تو هم منو از قلبت شوت کنی بیرون من هیچوقت همچین کاری نمیکنم.
    خییییییییییلی دوست دارم.
    بیکار بودی یادی از ما کن.
    ولو به پیامکی.
    به امید دیداری مجدد چون میدونم برمیگردی

  2. میلاد نصرتی می‌گوید:

    برو دیگه پس کلمونو کندی‌
    اون دوستی که میگه چرا تو این شرایط طنزش میکنه چون دوس دارم صیرنام بهنوی با لب خندون شرشو کم کنه

  3. میلاد نصرتی می‌گوید:

    به من ربطی نداره پستته وظیفته جواب کامنتاشو بدی آفرین گلم

  4. ممل آمریکایی می‌گوید:

    سلام چطوری بهنام جون . آقا نکنه پا قدم ما سنگین بوده ما اومدیم شما میخوای بری اینجا LEFT هم نداره LEFT بدیم . داداش لفس بازی نمیکنم ولی میدونم مشکلی که من دارم کوچیک نیست برو اسکایپ آن شو ببین چی نوشتم . خیلی حرفا هست که باید صوتی بزنیم بهم . اگه مشکلت به اینترنت ربط نداره ربطش نده داداش میدونم یه وقتاییی یه اتفاق هایی میفته که آدم حوصله خودشو نداره چه برسه به نت و پت اینجور حرفا
    یه وقتایی داش بهنام مشکل با عقل و تفکر حل نمیشه باید بسپاری دست زمونه تا یا با صبر حل بشه یا به مرور زمان کم رنگ بشه مثل زخمی که روز اول از درد زمین گیر میکنه ولی به مرور یادش میره ولی جاش میمونه . فاز فک گرفتم . بیا اسکایپ هر وقت وقت کردی
    یا حق

  5. سلام.
    اصلا باورم نمیشه.
    نمیتونم حضمش کنم.
    به هیچ وجه.
    فقط میتونم بگم:
    نه.

    نمیدونم چی بنویسم.
    هر وقت تونستی بیا اسکایپ یا بگو بزنگم صحبت کنیم.

  6. hamzeh.khaghani می‌گوید:

    خب اینم رفت شادش کن !!!
    خب کسی نبود به دیار افقی برِ!!!!
    خب الان میری یعنی !؟
    نرو تو هم مثل من نمیتونی دَوم بیارییی!!نروووو
    آقا بگیرش نره !
    اصلا ولش بذار بره رفتنی رفتنی هست !!!
    دل میرود ز دستم !!صاحب دلان خدارا !!!.

  7. هادی ضیایی فر می‌گوید:

    سلام.
    خیلی متأسف شدم وقتی این پست رو خوندم
    یک دوست صمیمی برای ما شب روشنیها بود
    انشا الله که خیلی زود به فعالیتهاش در سایت شب روشن ادامه بده.
    آقا بهنام امیدوارم که حال دلتون هر چه زودتر بهتر بشه و با روحیه ای شاد به این سایت برگردید.

  8. رضا نظری می‌گوید:

    بهنام؟؟؟؟؟؟
    دیوونه چی داری میگی 😐
    زندگیم داره نابود میشه چیه مَرد؟
    تو با دل پاکی که داری ب زودی خدا کمک میکنه بعد از ۳ ۴ ماه با انرژی چند برابر بر میگردی
    اینو شدیدا مطمئنم
    —–
    خیلی مراقب خودت باش داداش.

  9. مهدی محمدقاسمی می‌گوید:

    سلام بهنام جون. این حرفا چیه میزنی؟ پس توکلت کجا رفته پسر؟ نباید به این زودی میدون خالی کنی؟ چرا باید تسلیم بشی؟ اصلا من با دوست شدن با تو شب روشنی شدم! خیلی دوستت دارم! اگه هم میری حتما به بازگشت فکر کن داداش

  10. javad.tyros می‌گوید:

    سلام داداش الهی بد نبینی.
    هر مشکلی هست انشا الله خداوند منان خودش حل میکنه.
    بگو فقط خدا را دارم و واقعاً بهش ایمان داشته باش ببین چطوری مشکلت حل میشه.
    اگه تونستی زیارت عاشورا و لا االهَ الی الله زیاد بخون.
    به امید روزی که دوباره به جمع دوستان بپیوندی و مشکل حل شده تو جمع بچه ها بیای.

  11. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سلام بهنام جان
    خیلی حیف شد, ناراحت شدم خدایا بهنامم رو سلامت بدار و سلامتیش رو بهش برگردون. اگه بری خیلی بد میشه, خوش بحال بعضیها میشه.
    باید مقاومت کنی, بخاطر شب روشن و شب روشنیها و بخاطر من نالایق.
    بخدا اگه بری دیگه وجودم معنایی نخواهد داشت و بعضیهایی که چشم و گوش دیدن ما و شنیدن صدای ما رو ندارند از ته قلب شاد خواهند شد و مراسم دبکه برگزار خواهند کرد.
    بهنام خلاصه ی کلام اگه بری منم میرم بخدا راست میگم. بیا والله هم قسم میخورم. دیگه برام اون وقت مهم نیست بذار شادی کنه, بذار شاد باشه و به ریش من و تو بخنده. مهم فقط خداست و بس.

  12. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    خیلی ناراحت شدم. تا الآن که ساعت ۲۰ و ۴۰ دقیقه هست نمیدونستم وقتی پستت رو خوندم عرق سردی بر پیشانیم نشست. احمد فلج شد این رو میگم که دشمنها شادی کنند. بخندند و بخیال خودشون فضای مجازی نابینایان رو دو قبضه کنند آره زورشون به بیناها که نمیرسه.

  13. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    میلاد میلااااد داری اعصابم رو با این شوخیهای بیمزت داغون میکنیاااا بابا داره میره دلش تنگه پریشونه نمیدونه اونوقت تو هم شوخیت گل کرده ههههه اهههه

  14. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام بچه ها.
    من این پست را نمیتونم حزم کنم.
    فقط بگم بهنام بر میگرده.
    من قول میدم.
    ولی بهنام از تو انتظار نداشتم به این زودی شونه خالی کنی.
    تو بر میگردی.
    من میدونم.
    راستی منتظر قسمت ۷ STW هستم.
    یادت نره تو, بر, می, گر, دی.

    • بهنام نصیری می‌گوید:

      سلام سعید عزیز
      من خیلی سعی کردم چنین پستی ندم
      اما خواستم درد دل کنم
      ولی میخوام یه چیزی بگم
      رفتن من، اصلا به هیچ وجه به اینترنت ربطی نداره.
      رفتن من، به هیچ وجه به معنای کم آوردن نیست.
      من هستم تا آخرش، حتی اگه تو فضای مجازی نباشم.
      فضا، فضای مجازیه!
      اما من که رفیق مجازی نیستم
      پایه تم تا آخرش

  15. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سعید اشکم رو درنییار با اینطور نوشتنت بر می گر دی. به نام دوس تت دا رم های های های هاااااای.

  16. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    بر, می, گر, دی, های, های های, هااااااای. سعید بیا تا سرم رو بذارم رو شونه هات گریه کنم شاید آروم بشم تو هم بیا باهم گریه کنیم تا شاید تسکین پیدا کنیم.

  17. شهاب می‌گوید:

    سلام بهنام جان .
    خخ میخای بری تیمارستان ؟!!!
    خخ خوبه دیگه میخندی منم میام که با هم بخندیم.
    ببین اصلا حوصله ی این کارا رو ندارم ها با زبون آدم بگو چه شده کمکت کنیم جدی میگم .
    حیف که سایته و محدودیت داره وگرنه با زبونه دیگه ای باهات حرف میزدم ببین اعصاب ندارم ها .
    بیا بیا بیا تو اصلا … میکنی نمیخای بیای اسکایپ
    مگه دسته تو هست ؟
    تا بعد میگم واست الان عصبی هستم یه چیزی میگم به تو و میلاد و سعید که کیف کنید خخخ .
    چیه میگی به میلاد و سعید چه ؟
    اصلا دلم میخاد دوست دارم به اینا هم بگم اصلا حالا که اینطور شد سید و امیر و محمد علی رو هم مورد لطفه خودم قرار میدم ها .
    پس بیا تا بیشتر نگفتم مثلا رضا رو نگم ها .

  18. میلاد نصرتی می‌گوید:

    آقا تو کمپ خوابم برده همزمان دارم میکامنتم یکی بیاد بیدارم کنه قول میدم بهش دوتا را فیش بدم بهنام جون دست خودتو میبوسه داری میری بیا آیتماتو بده من برو حد اقل آخر عمری ی ثوابی کرده باشی باشد که سر پل سراط خرتو نگیرن که چرا این کار رو نکردی؟.
    تا بیدار نشه ی ریز مینویسم به جان خودم باور ندارید تماشا کنید خوب این بره؟
    آره پس فردا میاد ی پست دیگه میده همتون پشت میکروفون مخفیی چیزی بودید الانم داره کامنتا رو میخونه و به ریشمون میخنده من که ریش ندارم حالا ولش کن.
    الان من ۳۷۶ انرژی دارم ۱۹ تا تشنمه ۶ تا هم گرسنم بیدار شدم ی تمشک میندازم بالا. راستی دوتا گیفت میگیرم ی نارنجک میدم اصلا اینا چه ربطی به این پست داره نمیدونم والا.
    الان انرژیم شد ۴۸۲ الان ۵۰۵ آخه رو دشک خوابیدم به همین خاطر هی تند تند انرژیش میره بالا.
    الانم اون خوابه که جاز میگه virus virus virus داره اونو میبینه.
    خلاصه که خیلی خوش میزگره ی دنبال ی پست واسه حرف مفت میگشتم که یافتیدم.
    الان ۶۳۰ انرژی داره کلا باحاله.
    بیدار بشیم بزنیم تو خط آتیش.
    این رضا ی آتیش درست کرده بود ۲۲۰۰۰ تا health داشت.
    آها بیدار شد منم با اجازه برم تا نشسته باز خوابش نبرده

  19. محمد می‌گوید:

    سلام. تصور شب روشن بدون آقا بهنام مشکله. اننشا اله بزودی با سلامتی کامل برمیگردی.

  20. احمد عزیززاده می‌گوید:

    بهنام جان سلام. چی بگم نمیدونم! چی بگم. چی بنویسم؟! بهنام همونطور که خودت گفتی واست دعا میکنم دعا.

  21. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    بچه ها میکروفون مقفیه گول نخورید
    میخاد پادکست ردیف کنه
    😆
    ولی در کل ناراحت شدم وقتی پستتو خوندم
    به هر هال بهنامه دیگه!
    یه بار شاد و شنگوله یه بارم میخاد بره تحت درمان
    ولی نگران نباش خوب میشی
    خدا با ماست
    فقد بهش توکل کن

  22. ali.gentleman می‌گوید:

    درود امیدوارم مشکلاتتون زودتر برطرف بشه
    درپناه حق

  23. ثنا می‌گوید:

    سلام لطفً این برای همیشه رو بردارید امید تون به خدا باشه اینو بدونید که نور و سپیدیها از دل تاریکیها و تیرگی شبها به وجود میان و دنیا این طوری نمیمونه من مطمئنم اگه ایمان و اراده تون رو قوی کنید قوی که بوده منظورم اینه که بهش یه بهایی بدید بر این ناراحتیها پیروز خواهید شد به امید و یاری خدا

  24. سلام داش بهی! نمیدونم چی بگم! اصلا نمیتونم بنویسم! فقط میگم. زنده باشی رفیق! نمیگم خداحافظ چون دوست دارم برگردی

  25. باران می‌گوید:

    سلام آقای نصیری

    فکر می کنم تصمیم درثتی گرفتین البته اگه در این مدت بتونید راه آرامشتون رو پیدا کنید

    دعا می کنم آرامشی رو بدست بیارین که دیگه هیچ مشکلی نتونه ذرهی از شادیتون رو کم کنه ..شاد و موفق در پناه خدا باشید

    • بهنام نصیری می‌گوید:

      سلام باران خانم
      ممنون که منو لایق دونستید و باهام همدردی کردید
      اصلا این مشکلم ربطی به اینترنت نداره
      دلیل رفتنم اینه که بعد پنجشنبه شاید اصلا وقت نکنم و یا نتونم به نت بیام.
      و شاید هم، عمرم کفاف نده
      به هر حال، از شما هم میخوام که همونطوری که برای برادرتون دعا میکنید، برا منم دعا کنید که شدیدا محتاج دعا هستم.
      ممنون از شما
      محتاج دعای همه شما داداشای گلم و آبجیهای باشعورم هستم

  26. میلاد نصرتی می‌گوید:

    بهنام میری برو دیگه خدافظیتو که کردی برو دیگه ای بابا

  27. سلام به شب روشن
    سلام به شب روشنیها
    و بلاخره سلام ویژه به بهنام عزیزم
    شب روشنی ترین شب روشنی
    من پستت را خوندم
    ولی لایک نکردم
    کمتر پیش میاد من وارد پستی بشم و لایک نکنم
    با کسانی رشد و نمو و زندگی کردم که اهل تسلیم نبودند
    با چنگو دندون جنگیدند
    با دست خالی جنگیدند
    خیلی وقتها میشد نان خشک هم برای خوردن نداشتند و ایستادند
    بعضی وقتها برای رفع تشنگی آب آلوده پر از نوزاد قورباغه یا کرم رو میخردند و مقاومت میکردند
    ولی مقاومت کردند و ایستادند و میدون رو به دشمن ندادند
    دشمن میگمهاآآاآآ
    نه موجودات ناچیز و بی مقداری که ارزش گذاشتن نام دشمن رو هم ندارند
    ماها میدونیم اون بی هویت کسی نیست که نه بهنام عزیز ما رو از میدون بدر کنه
    بلکه کلا کمتر از اونه که بتونه سر سوزنی عرض اندام برای کسی بکنه
    خب بهنام جان شما چطوری
    چرا پستهایی میزنید که یه بی هویت رو خوشحال میکنه
    شما که با خدایید
    شما که قرآنی هستید دیگه چرا
    از مشکلات و بیماری ی شما کمو بیش با خبرم
    انشاالله بزودی بعد از معالجه سر حالتر و قبراق تر از قبل در خدمت بهنام با اراده و محکم مون هستیم آرزویی رو که همیشه برای عزیزانم دارم رو برای تو هم دارم
    از خدا برای تو سلامتی برکت در زندگی شادی سعادت پیشرفت و موفقیت روز افزون رو درخواست میکنم و مطمینم بزودی شما رو شب روشنیتر از قبل در جمعمون خاهیم دید و داشت
    به امید اون روز که خیلی زود میاد
    در پناه همون خدا و قرآن و هُدات معصومین انشاالله
    یا حق

  28. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سلام
    کربلایی ماشاالله دیدگاههاتون خیلی انرژیبخش هست. خدا امثال شماها رو از ما نگیره. بهنام جان منم پریشب یه چیزایی نوشتم هاااا جدی نگیری یه وقت. تو واقعاً فکر میکنی اگه بری منم میرم خخخخ نه هرگز. خخ من اگه شده جای تورو هم در قسمت مدیر ویرایش بگیرم میمونم خخخخ. شکلک: مهدی در فکر تصاحب جایگاه و مقام بهنام نصیری در سایت. خخخ برم تا بهنام نیومده.

  29. حسین آذری می‌گوید:

    سلام بهنام عزیز, من هم به نوبه ی خودم دعا می کنم از تمامی مشکلات رهایی یابی و دوباره به جمع ما بچه ها برگردی و دوباره روز های خوشی را با یکدیگر سپری کنیم. توکل بر خدا.

  30. سیتا می‌گوید:

    سلام آقای بهنام نصیری برگرد، جات تو شب روشن خالیه؛
    اصنی شب روشن بی شما برای دوستان شما تاریکه،
    دانش آموزان شما هم منتظر شما هستند،
    امروز جویای احوال شما بودم،
    خواهش میکنیم به خاطر مادرت به هوش بیا و سلامت و مثه همیشه خوشحال به میان شب روشنیا بیا،
    میدونم برمیگردی و جواب کامنتمو میدین پس لطفا زودتر بیاین و جواب کامنتم رو بدین، تا قبل از اینکه این پست بره صفحه بعد،
    لطفا با سلامتی برگردین
    هنوز برای رفتن و خداحافظی خییییییلی زوده
    برگردین تا جشن امامت امام زمان رو کنار شما همین جا با دوستانتون جشن بگیرین. میدونین که این جشن هفته دیگه روز دوشنبه ۳۰آذر هست.

پاسخ دادن به محمد لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *