یه دعوتنامه رسمی و یه عذرخواهی. بیا تو شاید اینا برا تو هم باشه

سلام
مینویسم.
نه به عنوان بهنام نصیری!
و نه با عنوان مدیر سایت شب روشن، که افتخار بزرگیه برام.

بلکه، به عنوان شخصی که مسئولیتی رو پذیرفته و باید پیگیریش میکرده، اما تنبلی کرده.

دعوتنامه رسمی تقدیم به بیدل عزیز، و هر کس دیگه ای که اوضاع شب روشنی بوودنش، مثل بیدله.

با اینکه اسم قشنگتو میدونم، اما بیدل جان. سلام!
امیدوارم زیر سایه خدای مهربون، خوب و آروم و بیدغدغه زندگی کنی.
یادمه پارسال که تمدید هاست کردیم، هاستینگمون IP ِ شما و یه سری از دوستامونو بلاک کرد.
یادمه پیگیری کردیم، اما روندش کند بود.
یادمه بعدها یادمون رفت.
یادمه که اون اواخر، یه سری سوء تفاهمها به وجود اومده بود.
و یادمه که فکر میکردم ممکنه شما فکر کنی بلاک شدنت، کار بچه های مدیریت همین شب روشن باشه.

به هر حال و با هر دلیلی، یادم رفت پیگیریها رو، اما یادم نرفت تو رو.
پس، برگرد به همون شب روشن کوچیک باصفا که با همین ورجه وورجه ها و شیطنتاش، داره کار میده دست ما.

امضا: بهنام نصیری.

 

درباره بهنام نصیری

سلام من بهنام نصيري متولد 16/5/1371 از قزوين. دوران كودكي قبل از مدرسه رو مثل بيشتر ما نابيناها، با گريه و غم و نا اميدي اطرافيانم ميگذروندم كه ديگه ازش نگم بهتره. خيلي بد بود. پيش دبستاني (يا همون آمادگي خودمون) رو توي مدرسه استثنايي انديشه توي شهر صنعتي البرز (كه اصلا مخصوص نابيناها نبود و براي تمام معلوليتها غير از بينايي طراحي شده بود) گذروندم و كم كم پيشرفت كردم. ديگه همه باورم كرده بودن و دوستم داشتن. چون تو دوران بچگي، به بچه فوق العاده باهوش، شيرين و تو دل برو بودم. مثل بچگي همه شماها. زندگيمو خيلي راحت ادامه دادم. تا كلاس پنجم ابتدايي، تو مدرسه ناشنوايان باغچه بان قزوين، كه نابيناها هم همونجا درس مي خوندن، درس خوندم.سال پنجم و سه سال راهنمايي رو تو مدرسه نابينايان بياضيان و سال اول دبيرستان رو تو مدرسه شاهد پيامبر اعظم شهر خودمون (محمديه) ادامه دادم. سال دوم وارد شهيد محبي شدم و به خاطر افت معدل، سال سوم به قزوين برگشتم و تا آخر دوره پيش دانشگاهي، تو دبيرستان نمونه دولتي علامه جعفري مشغول به تحصيل شدم. سال 90 تو كنكور، با رتبه 1195 توي دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين، رشته فقه و حقوق قبول شدم و الان كه واستون مينويسم، کارشناس رشته فقه و حقوق اسلامی از دانشگاه هستم و معدل کارشناسیم هم 16.88 شد و کارشناسیمو تابستون 94 گرفتم. خوب از تحصيل كه بگذريم، بگم براتون كه من تو دوران مختلف زندگيم، به موسيقي و قرآن خيلي علاقه نشون مي دادم و توي هر دوش مقام زياد كسب كردم. فك نكنيد بيكارمو دنبال كار ميگردم! من از سال 90 تو هنرستان و دبيرستان كتاب مبين تو شهر قزوين، مشغول تدريس درس قرآن به بچه هاي هنرستاني و دبيرستاني (دوره اول) هستم. اونم به بچه هاي عادي! اگه ميخوايد يه كمم درباره شخصيتم بدونين، همين بس كه ميتونم با هر جور آدم كنار بيام، جوري كه از با من بودن معذب نباشه. تا دلتون بخواد شوخم. واسه همه شما آرزوی موفقیت می کنم. gmail: b.nasiri71@gmail.com skype: behnamnasiri.1371
این نوشته در حرفای خودمونی, درد دل ارسال و , , , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

18 دیدگاه دربارهٔ «یه دعوتنامه رسمی و یه عذرخواهی. بیا تو شاید اینا برا تو هم باشه»

  1. رضا خطیبی می‌گوید:

    سلام بهنام جان.
    پستت آلی بود.
    هی ازت دلخور هستم.
    ولی من، اینقدر دوستت دارم که هر بلایی هم سرم بیاری، بازم برای من، همون داداش بهنامی.
    منظورم ریموو کردن از مسنجر اسکایپ هست.
    تو که بهترین و با ارزشترین رفیق من بودی، هستی و خواهی بود. چرا این کار را کردی؟
    تو باید میزاشتی پای نادونیم. نباید این کار را میکردی.
    حالا که شده، بیخیال؛ ولی هنوز هم اگه بخام بگم، میگم تو رفاقت، مرام دوستی، با هم بودن و و و غیره رو داری و ثابت کردی.
    فقط کادر مدیریت شب روشن، اینها را نمیگم که بخام مزه بریزم؛ ولی به همان خدایی که میپرستم، هیچ وقت خوبیهای کادر مدیریت شب روشن را فراموش نمی کنم.
    بهنام. در آخر، بگم دوستت دارم فراوان.

  2. سلام بر بهنام عزیز و داش بیدل خودم! بیدل جان نمیدونی چقدر دلم برای خودت، صدات، و پستهات تنگ شده. پس اگه این مطلب و کامنت رو میخونی بخاطر منم که شده برگرد و روی منو زمین نزن.باشه بسیجی؟ حتما بیا که منتظرتم

  3. سعید پناهی می‌گوید:

    بیدل کجایی؟ دقیقا کجایی؟
    کجایی تو اصلا؟ دقیقا کجایی؟
    خخخ.
    منتظرتم.

  4. سلام بیدل.
    کجایی که جات خییییلیییی خالیه.
    بیا منتظرتیم.

  5. شهاب می‌گوید:

    سلام به بهنام جان گل .
    مرسی از این پست .
    سلام بیدل جان دوسته گلم .
    من شهابم دوستت ,
    به عنوان یه دوست ازت میخوام که به سایت خودت برگردی منتظره پستات هستم زود بیا ,

  6. ناصح اسماعیلی می‌گوید:

    سلام جناب بهنام خوش به حال این بیدل گرامی بعد از یک سال به فکرش هستی کاشکی کسی بود نه یه سال بلکه پنج سال یه بار به فکر ما میفتاد البته این هم یه شوخی بود امیدوارم سایه شما سر این سایت کم نشود و جناب بیدل هم هرجا تشریف داره موفق باشه در پنای خدا

  7. بیدل می‌گوید:

    سلاااام و هزاربار سلام به دوستان گل شب روشنی! همین اول بگم که خعععععععلی معذرت میخام که دیر اومدم چون امتحان داشتم و درستو حسابی فکرم مشغول بود! من واقعا دست تک تک شما دوستان با محبت رو میبوسم. اینو مطمئن باشین بیدل هرجا باشه دوستدار دوستانش هست و هیچوقت محبتهای شمارو فراموش نخواهد کرد! ولی چیزی که هست بچه ها این اتفاقی که افتاد و من دیگه نتونستم وارد سایت بشم دقیقا از زمانی بود که گفتین یعنی تیم مدیریتی گفت که دیگه پست نذارم یا اینکه کمتر بذارم یه چیزی تو همین مایه ها و کپی هم نباشه. خب من دقیقا همینجا بود که شدیدا اطمینان پیدا کردم که عمدی تو کار بوده. البته مهم نبود چون من به هر حال به این سایت سر میزدم. شاید کمتر میومدم ولی میومدم. از طرفی هم گفتین که به خاطر پستهای من رتبه سایت کلی لطمه خورده این شد که من بخاطر اینکه این سایت و اعضاش رو دوست داشتم و راضی به ضررشون نبودم کنار رفتم. خب البته کار ندارم که یه سری از دوستان به ناحق گفتن که بیدل همش پستهای مذهبی میذاره. خدارو شکر هنوز اون پستها هست میتونین برین مطالعه کنین. بهیچوجه اینطور نبود. هم علمی بود هم طنز بود و هم مذهبی. الآنم مطمئن باشین هیچ گله ای ازتون ندارم به هر حال سایت متعلق به شما هست و تصمیم گیرنده شما هستین و من روز اولی هم که وارد سایت شدم گفتم که تیم مدیریتی هر امری بکنه من مطیعم و دیدین که بودم. الآنم پستهای من هم کپی هست و هم از بعضی کتابها. از اونجایی که خودتون گفتین به سایت لطمه میخوره من ترجیح میدم همون بازدید کننده باشم در حالی که ارادتمند تک تک دوستان گلم هستم. در آخر هم بهنامجان تشکر خیلی زیادی ازت دارم بخاطر زحمتی که کشیدی. من لایق اینهمه لطف و محبت نبودم. واقعا اظهار لطف دوستان هم که منو شرمنده کرده. انشا الله بتونم و فرصتی دستم بیاد که جبران کنم. همتون رو به خدا میسپارم همیشه شاد و سربلند باشین.

  8. ghanbar می‌گوید:

    درود
    احسنت بر توان و عزم مدیران این سایت دوست داشتنی و بسیار مثبت اندیش که به عنوان دوست در کنار یکدیگر هستند .آقا بهنام لطفا برای بهر گرفتن گروه هدف از تجربیات شما همواره با حضور سبز خود که مورد استقبال دوستانت هم هست همه نابینایان را خرسند سازید و فعالیت خودتان را از سر بگیرید .
    از حضور بی دل هم بسیار سپاسگزارم .خب حالا من کاملا اطلاع ندارم از موضوعات اما می شود که مطالب را اهم و مهم نمود و با کمی دقت برخی کپی ها را هم که مفید هستند را منتشر نمود .خواننده بودن خوب است اما نه برای بهنام و بیدل باشید اما فعال تر از زمان کنونی .من دوستی را بر همه چیز ترجیح می دهم و همه شما را به مستحکم نمودن این دوستی های ارزشمند دعوت می نمایم که با رفتارتان مهر محکم بر این دوستی بزنید .

  9. هادی ضیایی فر می‌گوید:

    سلام آقا بهنام، از اینکه صادقانه با مخاطبان خودتون صحبت میکنید بسیار سپاسگزارم امیدوارم در ادامه کارتون موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *