سلاااااااااااااااااااااااااااام بر و بچ گل و گلاب شب روشنی
حالتون خوبه؟ احوالتون خوبه؟ ما رو نمیبینید خوشید؟ ناخوشید؟ خودتونو میکشید؟ نه نکشید! نمیدونم از دست من دارید چی میکشید!
ما یه آقایی داریم تو قزوین به نام سید کاظم قافله باشی! یه نابینای تمام عیاره که فقط تو فضای مجازیه که نمیبینیمش و تو فضای حقیقی بد جور داره میدرخشه و ما هم براش آرزوی موفقیت داریم.
این حاج کاظم ما، توی نشریه آیینه قزوین، یه طرحی داره که خیلی وقته داره اجراش میکنه. طرحشم اینه که تو محافل دور همی از دوستانش میخواد تا بهش چند تا کلمه پیشنهاد بدن و ایشون با این کلمات، شعر بسازه.
من خیلی از طرحش خوشم اومده بود و از خیلی وقته برنامه شو داشتم اینو اینجا پیاده کنم. یعنی شما کلمه بگین و من با کلمات شما شعر بسازم.
اما خب وقت نمیشد. الانم شهرستانم و با نت ۲g در حال اهن و تلپ کردن برای لود صفحه نوشته تازه سایت که بلکم یه پست بتونم بذارم.
حالا میگم که میخوام چی کار کنم و باید چی کار کنیم.
هر هفته، شما میایید تو کامنتا، هرکدوم سه تا کلمه، هر کلمه که دوست داشتید مینویسید. منم کلمه ها رو جمع میکنم و باهاشون یه شعر درست درمون میسازم و پنجشنبه هفته بعد میام پستش میکنم تو سایت. البته بستگی به استقبال شما هم داره.
خب! بسم الله! بیایید تو کامنتا و هر کلمه ای که به ذهنتون رسید رو بگین تا من بسازم. هر کلمه ی بیربطی هم باشه قبوله. حتی میتونم ادعا کنم که اگه بخواین میتونم آموزش درخواستی شما رو اگه متنی باشه به شعر هم در بیارم.
اما حالا اگه کسی بتونه یه کلمه بگه که من نتونم به هیچ وجه تو شعرهام جاش بدم، یه جایزه پیش من داره.
اگر انتقاد و پیشنهادی هم درباره این پست داشتید بهم حتما بگین.
راستی اینو هم بگین که شعرا رو متنی بذارم، یا صوتی بخونم؟
دلتونم خودتون رنگ کنید فعلا حال ندارم. اصلا ببینم این پست کی میاد.ر
16 پاسخ به کلمه از تو، شعر از من. مقدمه و آشنایی با پست.