برا من که مهم هستش برا شما چطور؟ قسمت دوم

سلام دوستای عزیزم.

من اومدم با دومین پست محیط زیستی.

بچه ها من در پست قبلی از همه خواهش کردم که نسبت به موضوع محیط زیست حساسیت بیشتری نشون بدن.

من از شما خواستم که در مورد وضعیت خطرناک محیط زیستی کشور قشنگمون ایران، کمی با توجه بیشتر پیگیر باشید و اینو بدونید که اگه این موضوع برای تک تک افراد این جامعه به یک اولویت تبدیل نشه، آینده بدی در انتظار ما و میهن آبا و اجدادیمون خواهد بود

آره حساس بشیم مثل وقتی که میگن مثلا یک بیماریواگیر اومده و باید فلان اقدامات رو با دقت انجام بدیم. ما اون کار ها رو مو به مو انجام میدیم چون می دونیم که مسأله سلامتیمون مستقیما در معرض تهدیده.

یا مثل وقتی که مثلا قراره یک اتفاق مثل اومدن خواستگار یا رفتن به خواستگاری بیفته. خب اگه فرد خواستگار یا کسی که قراره مورد خواستگاری قرار بگیره برای طرفش مهم باشه، اون وقت آدم هر کاری می کنه که اون مراسم به بهترین شکل انجام بشه. چرا چون زندگی و آینده یک نفر مستقیما داره تعیین تکلیف میشه.

بحث محیط زیست هم باید برای همه ما به یک مسأله واقعی تبدیل بشه. اگه یه جا مثلا یک زمین رو تغییر کاربری میدن و به جای این که به یک فضای سبز تبدیلش کنن، یک برج عظیم تجاری توش در میارن، بعد میشنویم که عده ای از چنین تصمیمی به خشم میان و میرن و اعتراض می کنن و مانع انجام این کار میشن، ما پیش خودمون نگیم چه بیکارن یا نگیم که ادای روشن فکری در میارن.

بحث محیط زیست برای این افراد به یک مسأله حقیقی و واقعی تبدیل شده و دیگه فانتزی و لوکس نیست.

اونا آگاهی دارن. اونا می دونن که اگه صد تا درخت در یک محیط کاشته بشن، چه ثمراتی میتونن به بار بیارن و اگه درختان و فضای سبز از دنیای آدما حذف بشه، میتونه چقدر در سلامت جسم و روح و سلامت محیط زیستی و بسیاری ابعاد دیگه تأثیر گذار باشه.

آره ما باید خودمون آگاه بشیم و برای آگاهی تک تک اعضای جامعه مون تلاش کنیم.

منم امروز برای این که بتونم کمی در جهت افزایش این آگاهی کمک کنم، براتون از ثمراتی که  درختان  در زندگی ما انسان ها میتونن داشته باشن، خیلی کوتاه می نویسم.

 

اگه  یه کم به گذشته ها بر گردیم و یادمون بیاریم که یکی از موضوع های انشا مدرسه این بود که فواید درخت رو بنویسید و البته بیشتر فکر کنیم و یادمون بیاد که ما چی می نوشتیم، بخشی از مطلب ما دیگه تکراری میشه.

خب ما توی انشاهامون همیشه از میوه های خوشمزه درختا مینوشتیم و از سایه دلپذیرشون. اگه میخواستیم انشامون متفاوت بشه هم می نوشتیم که درختایی هم که میوه ندارن، به درد نخور نیستن و ما میتونیم از چوبشون استفاده کنیم.

این نوشته در اخبار, حرفای خودمونی, درد دل, دسته‌بندی نشده ارسال و , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «برا من که مهم هستش برا شما چطور؟ قسمت دوم»

  1. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام.
    بسیار عالی بود.
    من که کلا تو فکرشم.
    اما نمیدونم باید از کجا شروع کنم.
    راستی خانوم محب.
    فکر کنم مطلبتون ناقص رسیده.
    اگر اینجوری هستش.
    دباره بفرستین تا ویرایشش کنم.
    مرسی.
    واقعا از این که این مطالب را اطلاع رسانی میکنین ممنونم.

  2. محب می‌گوید:

    سلام
    سلام سلام
    تو رو خدا مدیران محترم سایت
    کمی دقت کمی دقت.
    من دیشب منتظر مسافر شهرستان بودم که نیمه های شب رسیدن و با رسیدنشون منم بساط نوشتن رو جمع کردم و رفتم استقبالشون
    الان که یه سر زدم به سایت شکه شدم.
    مطلب من نصفه و نیمه منتشر شده.
    تو رو خدا نه. نه.
    مابقی مطلبم مونده بود.
    وای خدای من!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *