شعر طنز مایه تیله از خودم

خوب به نام خدا و سلام به همه شما عزیزان.
خوب و خوش که هستید ان شا الله.
آقا چند هفته پیش تو گروه اسکایپیمون یکی از دوستان مصرع سلامت میکنم از دوری دور رو نوشتند و از ما خواستند که ادامش رو بریم.

من هم ی خورده طنزیات بهش اضافه کردم اما پراکنده.
چند روز پیش نشستم و جمع و جورش کردم و شد اینی که الان تقدیمتون میکنم.
از دکتر محمدقاسمی عزیز هم که در رفع اشکالاتی که وارد بود به من کمک کردند تشکر میکنم.
اگر دوست عزیزی احساس میکنه این توانایی رو داره که شعر رو دکلمه کنه, با راههای ارتباطی که تو شناسنامم هست در تماس باشه.
و اما شعر.
سلامت میکنم از دوریِ دور.
دعا کردم که تو افتی تهِ گور.
غلط کردم که گفتم دوست دارم
سرم را روی پاهایت گذارم.
تو گفتی که من عاشق تو معشوق.
بدین حیلت خوری با پولِ من دوغ.
به هرجا بنگرم روی تو بینم.
نشان از فرقِ بیموی تو بینم.
تو ای بیدین و آیین و شریعت.
تو ای مرغِ مگسخارِ طبیعت.
من از عشق و محبت در فرارم.
ز دستت پا به صحرا میگذارم.
ز بس کمهوش و بیمار و خرفتی,
نوشتم این همه از رو نرفتی.
سرِ جدت مجالی دیگرم ده.
اگر خواهی مرا سیم و زرم ده.
که آن مشکل گشا و راهکار است.
خردمند از فقیران در فرار است.
بچیدم این همه نیش و کنایه.
که باز آرم سخن از تیله مایه.
ز آن برگی که سبز است و درخشان,
که باشد حبِ ما بر آن فراوان.
ز پول آن کاغذِ زیبا و خوشنام,
بگویم گرچه باید افتم از بام.
تصور میکنی من را بخیلی
که دارد ثروت و مال کثیری؟
نه من آن پولدارِ بینیازم.
که چون رنگش ببینم دل ببازم.
بگفتم در نکوهش مصرعی چند.
نیَم در خور ولی باشد ز من پند.
که ثروت گرچه نیک و خوب باشد,
اگر هم پیشِ ما محبوب باشد,
گر از یادت بری مردانگی را,
بیابی با جهان بیگانگی را.
پس ای مردِ خردورز و خردمند.
تمامش میکنم در لحظه ای چند.
اگر کلِ جهان در پول یابی,
خودت را برده بر آن غول یابی.
اگر فکر منال و فکر مالی
سیه روزی ولیکن بیخیالی
خوب دیگه همین بود باز میگم اگر دوستی میتونه دکلمش کنه با ما در ارتباط باشد

درباره میلاد نصرتی

بنا به گفته شناسنامه و اطرافیان و بابا و مامان, در هشتمین روز از سومین ماه 1376 ُمین بهار در اردبیل دیده به جهان گشودم. پینوشت: یعنی متولد پنجشنبه هشت خرداد 1376 اردبیل هستم. اسمم هم که این بالا زده میلاد نصرتی. دانشجوی رشته تاریخ از دانشگاه سراسری محقق اردبیلی هستم. سه ساله تو فضای مجازی روزگار میگذرونیم و اخلاقیاتمونم سعی میکنیم با طرف مقابل جور دربیاد. از خصوصیات اخلاقیم هم اینا هستند. در جایی که باید شاد باشیم شاد, در مکانی که باید جدی بود جدی هستم(البته بهم نمیاد جدیت) اگر کسی دنبال دوستی با من باشه ردش نمیکنم اما زمانه بهم آموخته که کبوتر با کبوتر باز با باز. اگر چیزی یا کسی باعث عصبانیتم بشه معمولا عصبانیتم رو کنترل میکنم اما خدا نیاره اون روزی رو که نتونم کنترلش کنم. پینوشت: فعلا تو فضای مجازی این اتفاق نیفتاده میباشد. در هر موضوعی هم که فکرش رو بکنید مطالعه و تحقیق داشتم. از علوم غریبه بگییییییر تا تاثیر انسان بر محیط و الی آخر. بچه درس خون میباشم و با معدلی دور و بر 17 دیپلم و پیشدانشگاهی رو قبول شدم و در کنکور هم رتبم 3158 شد. به خیلی چیزا علاقه دارم ولی نمیگم خخخخخخخ. آخه هرکی میاد اینجا ی چیزی بنویسه میگه خوب به موسیقی و کامپیوتر علاقه دارم اما بذار بگم. من فقط علاقه دارم بدونم و همین. شاید به همین خاطر هست که در خیلی موارد مطالعه میکنم. کامپیوتر و گوشی هم که اونقدری بلدیم که اگه یکی مشکلی داشت در صدد حلش بر بیاییم. در ساخت کلیپ صوتی و به اصطلاح همون میکس مسترینگ هم حرفی برای گفتن دارم و آماده همکاری با دوستان هستم. دیگه همین دیگه اگه کمکی از دستم بر بیاد در خدمتم
این نوشته در حرفای خودمونی, سرگرمی, شعر, طنز, معرفی ارسال و , , , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

8 دیدگاه دربارهٔ «شعر طنز مایه تیله از خودم»

  1. میلاد نصرتی می‌گوید:

    یا خدا این از کجا درومد پست رو من گذاشته بودما عوامل رسیدگی لطفا نویسنده رو تغییر بدید

  2. علیرضا نصرتی می‌گوید:

    دوستان با اجازه اگه اجازه بدین این پستو پاک میکنم چون این پستو من نزدم میلاد اشتباهی با یوزر نیم من زده.

  3. سلام میلاد! فکر نکنم خودت گفته باشی. به هر جهت. بسیار عالی بود

  4. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    میلاد این همین شعری بود که تو بگو بخند گذاشته بودی که بردی درستش کردی؟
    جالبتر شد و باهالتر
    مرسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *