بایگانی برچسب: s

قسمت دوازدهم کتاب کیمیاگر

سلام شب روشنیهای عزیز. امیدوارم که حالتون خوب باشه. این هم از قسمت دوازدهم جوان که سعی می کرد, یک بار دیگر صحنه خاکسپاری آغاز کتاب را بخواند, فکر کرد: چه مسخره! تقریبا دو سا است که, شروع به خواندن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۴ دیدگاه

قسمت یازدهم کتاب کیمیاگر

سلام شب روشنیهای عزیز امیدوارم که حالتون خوب باشه. من اومدم با بخش دیگه ای از داستان کیمیاگر. جوان به اتاقش رفت, و هر چه را که داشت, جمع کرد. دار و ندارش از سه کیسه پر تشکیل می شد. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۶ دیدگاه

قسمت دهم کتاب کیمیاگر

سلام دوستای عزیزم. حالتون چطوره؟ من اومدم با قسمت دهم کیمیاگر امیدوارم ازش خوشتون بیاد. مردم خسته, به بالای سربالایی می رسیدند. ادامه ی مطلب…

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۴ دیدگاه

قسمت نهم کتاب کیمیاگر

سلام بچه ها! حالتون خوبه؟ امروز هم اومدم با قسمت نهم کتاب کیمیاگر. فقط قبل از گذاشتن کتاب, از این که کامنتهارو یکی یکی جواب نمیدم عذر میخوام. من لینک پاسخرو نمیبینم. غالب سایت عوض شده, فکر میکردم برای همه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۷ دیدگاه

قسمت هشتم کتاب کیمیاگر

سلام شب روشنیهای عزیز! حالتون چطوره؟ با این که زمستونه اما امیدوارم دلهاتون بهاری باشه. بازم من اومدم با قسمت جدیدی از کتاب کیمیاگر راستی قبل از گذاشتن کتاب میخوام از کسانی که با گذاشتن کامنت باعث دلگرمی من میشن … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۷ دیدگاه

قسمت هفتم کتاب کیمیاگر پس چرا انقدر دییییییییییییییییر؟

سلام بچه ها! حالتون چطوره؟ میدونم که از دستم خیلیناراحتین. خوب, یه لحظه وایستین توضیح بدم. من می خواستم پنجشنبه قسمت بعدیرو بذارم. من از اینترنت ایرانسل استفاده می کنم, به وسیله وصل کردن کابل گوشی به لپتاپ. صبح بود … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرفای خودمونی, خاطرات, داستان, درد دل, کتاب, گفت و گو | برچسب‌شده , , , , , , , | ۱۰ دیدگاه

قسمت پنجم کتاب کیمیاگر

سلام بچه ها! حالتون چطوره؟ من اومدم با قسمت پنجم کتاب کیمیاگر بعضی وقتها خیلی دلم میخواد جای اون چوپان باشم. نظر شما چیه؟ خوب بریم سراغ ادامه کتاب پیرمرد گفته بود, من پادشاه سالیم هستم. جوانک شرمآگین, و شگفتزده … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , , | ۱۰ دیدگاه

قسمت چهارم کتاب کیمیاگر

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام دوستان! حالتون چطوره؟ من که خیلی خوبم. امروز بعد از مدتها, خیلی خیلی خوشحالم. خوب من دوباره اومدم با یه قسمت جدید از کتاب کیمیاگر امیدوارم که از این قسمت هم خوشتون بیاد.             … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , | ۱۸ دیدگاه

قسمت سوم کتاب کیمیاگر

سلام دوستای شب روشنی! امیدوارم که این روزها یکی از بهترین روزهای زندگیتون باشه. من اومدم با قسمت سوم داستان کیمیاگر افق به سرخی گرایید. و سپس خورشید پدیدار شد. جوان گفت و گویش را با پدرش به یاد آورده … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۱۷ دیدگاه

قسمت دوم کتاب کیمیاگر

بازم سلام دوستا یخوبم! من دوباره اومدم! اگه بشه سعی میکنم هر روز یه قسمت از این کتابرو بذارم. بعضی از دوستان خواسته بودن که صوتیش رو هم بذارم. حتما وقتی که نوشتن متن تموم شد, صوتیش رو هم توی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , , , | ۱۴ دیدگاه

قسمت اول کتاب کیمیاگر

سلام دوستای شب روشنی امیدوارم که حالتون خوب باشه. چند وقتی بود که خیلی دوست داشتم توی این سایت پست بذارم ولی حقیقتش موضوعیرو پیدا نمیکردم. همین دو هفته پیش بود که خوندن کتاب کیمیاگر اثر پاییول کوییلورو تموم کردم. … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در داستان, کتاب | برچسب‌شده , , | ۲۷ دیدگاه