بایگانی برچسب: s

مرامت را بده، سوادم را بگیر.

دیگر چیزی به پایان کلاس نمانده بود. به ساعت گوشیم نگاه کردم: در حال استفاده از e-speak باز نگاه کردم. ۰۹:۱۰ در حال گفتن تکالیف بودم که صدایی از بیرون پنجره کلاس، توجهم را جلب کرد. باز هم با لحنی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرفای خودمونی, خاطرات, درد دل | برچسب‌شده , | ۱۳ دیدگاه