بایگانی برچسب: s

امروز چه بر سر من آمد. گفت و گو با دوستان

به نام خدا. بزارید از اول زندگیم براتون بگم تا امروز. درسته کمیش از یادم رفته. فقط به خاطر کم توانیم. ولی هرچی میگم راستن. و خیلی از اینارو خانوادم امروز هم نفهمیدن. خب شروع میکنم. صبح روز ۱۳۷۷/۱۱/۱۲ ساعت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرفای خودمونی, خاطرات, داستان, درد دل, دسته‌بندی نشده, گفت و گو, مسائل مربوط به نابینایان عزیز | برچسب‌شده , , , , | ۱۴ دیدگاه