حق همراهی در یافتن گم شده و بهترین یاری رسانی:این نیز مهم

حق بهترین یاری رسانی،
رنگ کارهای ما باید خدایی باشد
ناگفته پیداست که از اموری که می تواند کمک های ما را زیباتر و بهتر کند آن است که در کمک کردن به دیگران از هر گونه منّت گذاشتن اجتناب کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «احسان های خود را از یاد ببرید تا زنده بمانند. چراکه منّت نهادن احسان را ضایع کرده و از بین می برد.» [۱] و می فرمایند: «اگر تو
خوبی کردی آن را فراموش کن و اگر به تو خوبی شد، آن را همواره به یاد داشته باش.» [۲] پس باید همه تلاش کنیم ـ حتی اگر می خواهیم ارزش کار ما بالاتر رود و در یادها بماند ـ از منّت گذاشتن بر دیگران دوری گزینیم و کارهای خوب خود را به منّت آلوده نکنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «معیار خوبی کردن، آن است

که در آن منت نهاده نشود.» [۳]نکته: کارهای ما اگرچه به ظاهر مشابه است ولی دارای رنگ هایی است که آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. شما وقتی به خاطر کمک به کسی به او پول می دهید این کار شما از رنگی خاص بهره می برد. گاه این کار شما به خاطر محبت و صمیمیت است، گاه به خاطر ترحّم و دلسوزی، گاه به سبب نخوت و تکبر و گاه برای تحقیر طرف مقابل انجام
می شود و گاهی نیز این کمک به علل دیگری تحقق می یابد. فراموش نکنیم که «دست گیرنده» بهتر از هر کس از رنگ و بوی کار شما مطلع می شود و آن را حس می کند. و دقیقاً به همین سبب است که برخی اوقات کمک کردن شما و «پول» دادن هایتان نه تنها باعث محبت و دوستی نمی شود، بلکه تنفّر و بددلی را پدید می آورد. و این نیست مگر به
سبب آن که «دست گیرنده» در این کمک، رنگ زشت تکبّر و تحقیر و خود بزرگ بینی را می بیند و از آن طعم ناپسندی را درمی یابد. و این در حالی است که گاه یک کمک کوچک به سبب آن که از سر محبت و عشق صورت می گیرد، چه بسیار صمیمیت پدید می آورد. پس باید تلاش کنیم تا در احسان و یاری به دیگران، نیّت های خود را پاک گردانیم و آن را در مقابل عظمت روح انسان و ارزش وجودی «کمک گیرنده» کوچک به شمار آوریم. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «دیدم که احسان جز با سه کار نتیجه نمی پذیرد:کوچک شمردن آن، پوشاندن آن و شتاب کردن در انجام آن؛ زیرا هرگاه کار نیکی که می کنی به نظر خودت کوچک آید، آن را در نظر کسی که بدو احسان کرده ای بزرگ ساخته ای و هرگاه آن را بپوشانی (و به رخ نکشی)، به کمالش رسانده ای و هرگاه در انجامش شتاب ورزی، گوارایش کردی، در غیر این صورت، احسان خود را بی ارزش و ناگوار ساخته ای.» [۴]
پس همه ـ چه آن ها که از مال و قدرت خویش می بخشند و چه آن ها که از امکانات عمومی به دیگران کمک می کنند ـ باید از آلوده کردن کمک و نصرت به هر نوع منّت و منافع شخصی و گروهی اجتناب کنند. چراکه در غیر این صورت نه تنها «کمک گیرنده» از آن لذت نمی برد، بلکه مزد و اجر اخروی نیز نصیب نمی شود. همچنین لازم است که«کمک به دیگران» به گونه ای باشد که به آبروی آن ها آسیب وارد نشود و «کرامت انسانی» آن ها گزند نبیند. چراکه در غیر این صورت، اگر هم مشکل مالی کسی برطرف شود، قلب و روح او آزرده می شود و جنبه های معنوی و غیر مادی «یاری رسانی» لحاظ نگردیده است و چه بسا کمک گیرنده دل آزرده تر از قبل شود. فراموش نکنیم که ما اگر توانی برای حل مشکلات مردم یافته ایم تنها به سبب لطف و عنایت الهی بوده است. پس اگر مالی داریم و یا از قدرت سیاسی و از منزلت اجتماعی بهره مندیم باید قدردان مردمی باشیم که خداوند سفارش انها را به همه کرده و اگر انها نبودند ما نیز از انچه داریم بی بهره بودیم. نکته دیگر آن که در کمک کردن، بهتر است به گونه ای به دیگران کمک کنیم که احتیاج آن ها به طور کامل برآورده شود و چنین نباشد که «مستحق» برای رفع کامل مشکلاتش به کسان دیگری هم روی آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «به نهایت رساندن خوبی، از آغاز کردن آن بهتر است.» [۵] و امیرالمؤمنین علیه السلام
می فرمایند: «زیبایی خوبی کردن و احسان به تمام کردن آن است.» [۶] پس چه بهتر که اگر می توانیم، به گونه ای به مردم کمک کنیم که علاوه بر این که او را از سختی برهانیم، مشکل او را نیز به طور کلی برطرف کنیم.
در اینجا لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که در «خوبی کردن» لازم نیست که طرف مقابل، آدمی به تمام معنی خوب و پارسا باشد. بلکه احسان به هم نوع، بدون توجه به مذهب و مرام او از اهمیت برخوردار است و «کمک کننده» را به سوی «خوب شدن» سوق می دهد. امام کاظم علیه السلام در روایتی شنیدنی می فرمایند: «پدرم دست مرا گرفت و فرمود: پسرم! همچنان که من دست تو را گرفته ام، پدر من نیز دست مرا گرفت و فرمود: پدرم علی بن الحسین علیهما السلام دست مرا گرفت. و فرمود: پسرم! به هر کس که از تو احسانی خواست، احسان کن؛ زیرا اگر لایق احسان باشد، تو بجا احسان کرده ای، و اگر لایق آن احسان نباشد، تو لیاقت و فضیلت احسان کردن را یافته ای. اگر مردی از طرف راستت به تو ناسزا گفت و سپس به سمت چپت آمد و از تو پوزش خواست، پوزش او را بپذیر.» [۷]
و کلام آخر آن که یکی از کمک های ما به دیگران آن است که «خوب و بد» را به وی نشان دهیم و وی را به سوی نیکی و تقوا راهنمایی کنیم. و صد البته در این باره باید هدف ما، جلب منافع خودمان نباشد، بلکه به نیت بهترشدن برادرمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، به این امر اقدام کنیم و چنین نباشد که فرموده امام باقر علیه السلام تحقق یابد که: «در آخرالزمان کسانی می آیند که پیرو عده ای هستند ریاکار که دم از عبادت و زهد می زنند ولی سفیه و ناپخته اند و فقط زمانی امر به معروف و نهی از منکر می کنند که آسیبی به آن ها نرسد.» [۸]
[۱] . غرر الحکم، ح۲۵۲۶٫
[۲] . همان، ح۴۰۰۰٫
[۳] . همان، ح۹۷۲۴٫
[۴] . کافی، مرحوم کلینی، ج۴، ص۳۰ / میزان الحکمه، ج۸، ص۳۶۹۱٫
[۵] . امالی، شیخ طوسی، ص۵۹۶٫
[۶] . غرر الحکم، ح۴۷۵۲٫
[۷] . کافی، مرحوم کلینی، ج۸، ص۱۵۲ / میزان الحکمه، ج۸، ص۳۶۸۵٫
[۸] . کافی، مرحوم کلینی، ج۵، ص۵۵٫
حق همراهی در یافتن گم شده.
حکمت گم شده مومن
از جمله حقوق سی گانه ای که در کلام رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای هر مسلمان قرار داده شده، آن است که در یافتن گمشده اش، او را یاری رسانند. «ارشاد ضالّه» به این معنی است که دیگران، مسلمان را برای یافتن گمشده اش راهنمایی کرده و به او در این امر کمک کنند. اگر نشانی از آن دارند، در اختیارش بگذارند و
اگر نشانی ندارند، نسبت به این امر بی تفاوت نبوده و به او در حلّ مشکل یاری رسانند.
فراموش نکنیم که انسان ریشه در «اُنس» دارد و به همین سبب از گم شدن چیزهایی
که به آن ها انس و دلبستگی دارد، رنج می کشد. این رنج ـ البته ـ نسبت مستقیمی با اهمیت آن شئ برای انسان دارد و حتی در بسیاری از اوقات «رنج حاصل از گم کردن»از مصیبتی که از دست دادن آن ها پدید می آورد، بیشتر است. به یاد بیاوریم که خانواده های مفقودین عزیز در دوران دفاع مقدس چه بسیار ـ و در برخی اوقات بیشتر از خانواده های شهدا ـ درد و رنج تحمل کردند. پس باید همواره تلاش کنیم تا به مسلمانان در یافتن گمشده شان کمک کنیم.
نکته: از جمله «گمشده های انسان»، حکمت و دانش است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «حکمت گمشده مؤمن است. پس هر کس در هر جا آن را یافت، آن را در بر گیرد.»[۱] و این «گمشده» به قدری از اهمیت برخوردار است که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «اگر آن را نزد مشرکین و منافقین نیز یافتید، فراگیرید.» [۲]
پس به حکم فرموده نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله همه باید تلاش کنند تا حکمت که گمشده مردمان است به آن ها بازگردانده شود. و صد البته در این میان نقش خود آدمی از همه برجسته تر است. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «بر شهوت و خواهش نفس چیره شو، حکمتت به کمال رسد.» [۳] و می فرمایند: «حکمت جز با خویشتنداری از گناه به دست نمی آید.» [۴]
مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار حدیثی را از شب معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند که در آن شب، خدای سبحان به پیامبر خود می فرماید: «ای احمد! هرگاه بنده شکم خویش را گرسنگی دهد و زبانش را نگه دارد، حکمت را به او بیاموزم. اگر کافر باشد، حکمت او دلیلی بر ضد او و وبال گردنش خواهد بود و اگر مؤمن باشد حکمتش برای او نور و برهان و شفا و رحمت خواهد شد. پس، آن چه را نمی دانسته است، بداند؛ و آن چه را نمی دیده است، ببیند.
نخستین چیزی که به او نشان دهم، عیب های خودش می باشد تا بدین سبب از پرداختن به عیب های دیگران بازماند و دقایق علم را به او نشان دهم تا شیطان به وجود او راه نیابد.»[۵]
پس می توان ماه رمضان را ـ که به فرموده خدا شکم ها گرسنه اند و دل ها با حضرت حق پیوند بیشتری دارند ـ به یافتن حکمت اختصاص داد. امیرمؤمنان علیه السلام میفرمایند: «هر چه حکمت نیرومند تر شود، شهوات ناتوان تر می شوند.» [۶] و امام صادق علیه السلام برای بارورتر کردن حکمت می فرمایند: «اندیشیدن زیاد به این امر،
کمک می کند.» [۷]نکته دیگر آن که در کلام مولی الموحّدین ثمره حکمت، حفظ دین است. [۸] پس یکی از راه هایی که می تواند به یافتن گمشده دیگران کمک کند، آن است که آن ها را در
«دین داری» یاری رسانیم و دقیقاً به همین سبب است که «امر به معروف» از جمله حقوق مسلمانان است. امام کاظم علیه السلام می فرمایند: «از جمله حقوق واجب برادرت آن است که آن چه برای او در دنیا و آخرت سودمند است، به او بگویی.» [۹] و چون این کار از حقوق مسلمانان است، باید شرایط آن را فراهم آورید و آنگاه به آن اقدام
کنید. در «امر به معروف» به فرموده امام صادق علیه السلام: «لازم است فرمان دهنده، به آن چه می گوید عمل کند و عدالت را رعایت کند و به زبان ملایم امر و نهی کند.» [۱۰] ضمن این که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تصریح دارند که: «انسان نادان، نمی تواند امر به معروف کند.» [۱۱] و هم ایشان می فرمایند: «کسی که امر
به معروف می کند، باید این کار را به شیوه خوب و منطقی انجام دهد.» [۱۲]
پس حق هر کس آن است که به او در یافتن گمشده اش یاری رسانیم و از آن جا که گمشده همه ما «خوبی و درست کاری» است، همه باید به هم در این کار کمک کنیم. و چون«خوب شدن» جز با «روش خوب» حاصل نمی شود، باید با زبان سالم، عمل صالح و قلب بی کینه، به همدیگر در «بهتر شدن» یاری رسانیم.
ناگفته پیداست که «زبان تند و پرخاشگر» و «ابروی گره خورده»، نمی تواند بهترین روش برای امر به معروف باشد. ضمن این که در نهی از منکر نیز لازم است تلاش کنیم تا آن ها را به زشتی عملشان واقف نماییم. چراکه در آن صورت خود ـ به حکم فطرت انسانی ـ از آن دست می کشند. امام جواد علیه السلام می فرمایند:
هر کس کار زشتی را، خوب به حساب آورد، در آن کار شریک است.» [۱۳]و کلام آخر آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خداوند عموم مردم را عذاب می کند، مگر آن هنگام که در صدد تغییر خلاف کاری های عده ای خاص نباشند، ولی اگر درصدد تغییر بودند، خداوند عامّه مردم را عذاب نمی کند.» [۱۴] و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هرگاه مردمی در برابر کارهای بدی که میانشان صورت می گیرد دم فرو بندند، و آن را تغییر ندهند، خداوند کیفر خود را شامل همه آن ها می کند.» [۱۵]
[۱] . کافی، مرحوم کلینی، ج۸، ص۱۶۷٫
[۲] . امالی، طوسی، ص۶۲۵ / نهج البلاغه، حکمت۸۰ / غرر الحکم، ح۱۸۲۹٫
[۳] . غرر الحکم، ۲۲۷۲٫
[۴] . غرر الحکم، ح۱۰۹۱۶٫
[۵] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۷، ص۲۹ / میزان الحکمه، ج۳، ص۱۲۶۶٫
[۶] . غرر الحکم، ح۷۲۰۵٫
[۷] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۷۸، ص۲۴۷٫
[۸] . غرر الحکم، ح۴۹۰۳٫
[۹] . کافی، مرحوم کلینی، ج۸، ص۱۲۶٫
[۱۰] . خصال، ص۱۰۹٫
[۱۱] . نوادر الراوندی، ص۲۱٫
[۱۲] . کنز العمال، هندی، ۵۵۲۳٫
[۱۳] . کشف الغمه، ج۳، ص۱۳۹٫
[۱۴] . کنز العمال، هندی، ۵۵۱۵٫
[۱۵] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۱۰۰، ص۷۸٫

درباره ثنا

به نام الله مهربان خدایی که با نهایت لطف و رحمتش زندگی بخشید و قطعه ای از پازل هستی قرارم داد امید که آنی بشوم که او دوست دارد. همو که راههای تازه و درهای پیروزی را با کلیدهای طلایی مهرش میگشاید و آدمی را با دوستی مهربانی تلاش در راهش و توکل به خود به موفقیتهای چشمگیر میرساند.لیلا غلامی هستم ساکن شهرستان دوست داشتنی و خوب جهرم نابینا لیسانس روانشناسی و در مسیر موفقیتم با تکیه بر خدای بزرگ که درسهایی به من داد که متوجه بشم بهترینم خودش هست و عالیترین زندگی برام در دست خودش و من هرچه از او درس میگیرم بیشتر از نعمت هاش و زندگی لذت میبرم.خدایی که با همه وجود فهمیدم اگر قدمی برداری و حرکتی کنی قدمهای پر برکتش رو برات بر خواهد داشت و اگر دریچه ای از سمت نور رو گشودی درهای رحمتش رو پیاپی به سمتت باز خواهد کرد.جستجوگر و حقیقت طلبم دغدغه های من روشن شدن حق نابودی باطل در همه ابعاد زندگی و علم و پیروزی حقیقت و راستیهاست.برخی فعالیتها علایق و افتخارات مهم:انتقال پیامهای مهم در جهت هدفی مهمتر.فعالیتهای قرآنی و فرهنگی مجازی و بیرونی.شناخت مبانی روانشناسی حقیقی مهدویت طب سنتی اسلامی و خودشناسی.استفاده از رسانه های جمعی منور کتابها و مقالات و برنامه های متنوع و مفید.و مهمتر اینکه یادگار شهیدم داییهایی که دوستان قدیمی و تازه من هستند آشنایانی مهربون و خانواده ای با درک هوادار و دلسوزی دارم و امامی که همه جا و همه وقت در نهایت محبت مرا میفهمد و اگر چشمهای زخم خورده از تیر خطاهای خود و بیگانه به سمتمان را از این آلودگی پاک کنیم میفهمیم که او و خاندان پاکش و کلام خدایش با تک تک ما چنینند...
این نوشته در کتاب, مذهبی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 دیدگاه دربارهٔ «حق همراهی در یافتن گم شده و بهترین یاری رسانی:این نیز مهم»

  1. شهاب می‌گوید:

    سلام خانومه ثنا
    مرسی از این پست زیبا ای کاش بتونیم کمکهای دیگران را همیشه به یاد آوریم و واسه ی انجام کار برای کسی منتی سرش نزاریم اون موقعس که پیروز هستیم
    بازم تشکر

  2. سلام مرسی از این پست زیبا دستتان درد نکنه تشکر

  3. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام.
    دقیقن همان گونه هست که شما اشاره کردین.

  4. ثنا می‌گوید:

    سلام مرسی از شما دوستان
    انشا الله ملکه ذهن و اعمالمون میشه
    دقیقً نکته خوبو مهمی رو آقای فروزش فرمودند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *