دو کلمه حرف حساب

سلام

بیشتر از ۵۳ بار این پست رو تو ورد ویرایش کردم تا این در بیاد.

چرا

 

واقعا چرا

یعنی انصافا موندم تو کار بعضیا

به خدا موندم.

آقا جان! مگه اینجا مدیر نداره؟

مگه من یا امیر یا سعید زیر گل رفتیم آخه

آخه مگه عقده تبلیغ شدن داریم آخه؟

واقعا شب روشنو دوست دارید؟

به خدا قسم میخورم دوست ندارید.

پای قسم خودم هم هستم و ثابت میکنم

فرض کنید که ما یه دعوای خانوادگی داریم. یهو یکی بیاد تو جمع ما به خانم خونه بگه: از این خونواده جدا شو و بیا اهل خونواده همسایه بغلی شو، چون اونجا دعوا معوا خبری نیست.

ته و توهشو در میاریم میبینیم که بععععععععععله. ایشون هم از خونواده همسایه بغلی هستند

 

آقا جان

خواهش میکنم

تمنا میکنم

وکیل وصی شب روشن نشید

خواهش میکنم

تمنا میکنم

التماس میکنم

اگه سنگ شب روشن رو به سینه میزنید، عامل خوشنامیش بشید. نه عامل بدنامی.

آخه به چه علتی؟ به چه جرمی؟ به چه خطایی ما باید چوب ندونم کاریهای یه عده رو بخوریم؟

من به سعید و امیر کاری ندارم

اما اون عزیز باید بره به خاطر ندونم کاریش، تو گوش کن معذرتخواهی کنه.

همین

البته اگه خودشو شب روشنی میدونه

ببینید

این اولین بار نیست که کسی این کارا رو میکنه.

تو موارد قبلی، اینقدر طرفمون عاقل بود که دست از کارش برداشت. با اینکه واقعا داشت از شب روشن دفاع میکرد. اما قباحت کار این آقا، یکصدم قباحت کار دیشب اون دوستمون رو نداره.

بس کنید

تو رو خدا جمعش کنید این موش و گربه بازیها رو.

شب روشن مدیر داره و مدیراش هم میدونن کجا تبلیغش رو بکنند.

بذار یه مثال بزنم، ولی اگرچه گوش کن دشمن ما نیست، اما در مثال مناغشه نیست.

ببینید. کار این آقا، مثل این میمونه که تو جنگ ایران و عراق، وقتی میبینی که دو تا فرمانده عراقی با هم دارن اختلاط میکنن و به اختلاف افتادند، بری بگی زنده باد ایران. فرماندهان ایرانی با هم برادرند.

خوب اونا که نمیان بگن احسنت

میکشنت. میفهمی؟ میکشنت

حالا عزیزم. اگه خودتو شب روشنی میدونی، باید با همون اسم مستعار، بری و عذرخواهی کنی.

اوکی؟

هر چی ما درستش میکنیم، بیشتر خراب میشه ظاهرا.

 

حوصله گفتن دلتون سفید رو هم ندارم

امیدوارم که دلتون مثل حال الان دل من نباشه

آهان! اگه کامنتا بیش از حد معمول، حاشیه دار شد، دیدگاههای پست رو مدیرا خاموش میکنند

درباره بهنام نصیری

سلام من بهنام نصيري متولد 16/5/1371 از قزوين. دوران كودكي قبل از مدرسه رو مثل بيشتر ما نابيناها، با گريه و غم و نا اميدي اطرافيانم ميگذروندم كه ديگه ازش نگم بهتره. خيلي بد بود. پيش دبستاني (يا همون آمادگي خودمون) رو توي مدرسه استثنايي انديشه توي شهر صنعتي البرز (كه اصلا مخصوص نابيناها نبود و براي تمام معلوليتها غير از بينايي طراحي شده بود) گذروندم و كم كم پيشرفت كردم. ديگه همه باورم كرده بودن و دوستم داشتن. چون تو دوران بچگي، به بچه فوق العاده باهوش، شيرين و تو دل برو بودم. مثل بچگي همه شماها. زندگيمو خيلي راحت ادامه دادم. تا كلاس پنجم ابتدايي، تو مدرسه ناشنوايان باغچه بان قزوين، كه نابيناها هم همونجا درس مي خوندن، درس خوندم.سال پنجم و سه سال راهنمايي رو تو مدرسه نابينايان بياضيان و سال اول دبيرستان رو تو مدرسه شاهد پيامبر اعظم شهر خودمون (محمديه) ادامه دادم. سال دوم وارد شهيد محبي شدم و به خاطر افت معدل، سال سوم به قزوين برگشتم و تا آخر دوره پيش دانشگاهي، تو دبيرستان نمونه دولتي علامه جعفري مشغول به تحصيل شدم. سال 90 تو كنكور، با رتبه 1195 توي دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين، رشته فقه و حقوق قبول شدم و الان كه واستون مينويسم، کارشناس رشته فقه و حقوق اسلامی از دانشگاه هستم و معدل کارشناسیم هم 16.88 شد و کارشناسیمو تابستون 94 گرفتم. خوب از تحصيل كه بگذريم، بگم براتون كه من تو دوران مختلف زندگيم، به موسيقي و قرآن خيلي علاقه نشون مي دادم و توي هر دوش مقام زياد كسب كردم. فك نكنيد بيكارمو دنبال كار ميگردم! من از سال 90 تو هنرستان و دبيرستان كتاب مبين تو شهر قزوين، مشغول تدريس درس قرآن به بچه هاي هنرستاني و دبيرستاني (دوره اول) هستم. اونم به بچه هاي عادي! اگه ميخوايد يه كمم درباره شخصيتم بدونين، همين بس كه ميتونم با هر جور آدم كنار بيام، جوري كه از با من بودن معذب نباشه. تا دلتون بخواد شوخم. واسه همه شما آرزوی موفقیت می کنم. gmail: b.nasiri71@gmail.com skype: behnamnasiri.1371
این نوشته در حرفای خودمونی, درد دل ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

33 دیدگاه دربارهٔ «دو کلمه حرف حساب»

  1. شهاب می‌گوید:

    سلام به بهنام جان
    بابا انقدر این بهنام ما رو اذیت نکنید
    چشم بهنام جان انشا الله میرن و عذر خواهی میکنن تو خودتو ناراحت نکن داداش
    حالا خارج از شوخی ما با هیچ سایتی دشمنی نداریم و همه هم نوعه ما هستن و به شدت قابل احترام
    خواهش میکنم تو کارهایی که به ما مربوط نمیشه دخالت نکنیم
    تشکر

  2. مینا می‌گوید:

    کاملا حرفاتونو لایک میکنم.
    و فقط میتونم بگم متاسفم واسه بعضی از نابیناها که با ندونم کاریهاشون باعث مشکلات زیادی میشن.

  3. حسین آذری می‌گوید:

    سلام اصلا لزومی نداره که جنگی به راه بیوفته و مباحثی مضر بین سایت ها به وجود بیآد. خواهش می کنم هاشیه سازی نکنید. اگر کسی ازسایتی هم خوشش نیآد قطعا به اون سایت سر نمی زنه و کاری با گفته های دیگران نداره.
    شما اگر سایتی هم خطا داره نباید بیایید در دیگر سایت ها مطرح کنید و عوامل را درگیر این موضوع کنید.

  4. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام بهنام.
    داداش لاااااایک داری.
    فدااات.

  5. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سلام داداش بهنام.
    مممممنو ننننننزنیهااااا ممممممممنن مممممیدونم اون کارم اشتباه محض بودها! البته ازت واقعاً متشکرم که اون لحظه بزرگواری کردی و به روم نیاوردی فقط تنها تو ایمیلی که به من دادی غیر مستقیم گفتی دخالت نکن.
    داداش خعلی خعلی دوستون دارم هم تو و هم سعید و هم امیر تقل رو.
    از دست من که ناراحت نیستی؟ هستی؟
    .
    .
    .
    .
    باور کنم؟
    .
    .
    .
    .پس صورت رو بیار جلو مانیتور لپتاپت یا فرقی نداره لپتاپ رو ببر جلو صورتت.
    .
    .
    .
    اهان
    .
    .
    .
    .
    maach maach mach,booss booss booss.
    این ماچها و بوسها رو برا سعیدم بفرست اما امیر رو ماچ نمیکنم چون از صداش کمی بوی خشن بودن میاد بنابر این گازش میگیرم آن هم محکم محکم.
    همه جوره میخوامت بهنام خوشنام.

  6. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    راستی یادم رفت بگم
    اما بابت اون کاری که دیشب شد منم متأسفانه کامنتشو دیدم.
    مگه تو وکیل مدافعی!
    نمیخوام اسمشو بگم شاید درست نباشه.
    اما از تیکه ای که بهش اشاره کردی فهمیدم منظورت کار اون شب من بود
    نمیخوام با جزئیات بگم چرا که خودت میدونی.

  7. سلام! بچه ها چه خبره؟ من تو گوشکن نرفتم و نمیدونم چه خبره. دو ساعت نیومدم تو سایت اینجور شده هان. آخه اینترنت همراه اول خرابه. یکی بگه چه خبر شده؟ نکنه زلزله اومده؟ هان؟

  8. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    هیچی مجتبی جان یه بنده خدایی که کاربر این سایته رفته به کاربران سایت گوشکن میگه بیایید اینجا اینجا فلان هست. حاشیه نداره.
    این دقیقاً مثل این هست که من مهدی برم به کاربران سایت mihanfall.com بگم آقایون خانمها بیایید تو سایت p30download یا downloadha.com چون اینجا فلانه یا آنجا بهمانه.
    طبیعیه هر سایتی اهداف خاص خودشو داره و در عین حال مسائل و حواشی خاص خود مربوط به اون سایت و کاربرانش رو هم داره.
    ضمناً بهنام جان پستت رو که خوندم یاد این حدیث از امام حسین افتادم که فرمودند: کونو زینا ولا تکونو شینا.

  9. میلاد نصرتی می‌گوید:

    خوب حالا حس نوشتن دارم.‏ ببین داش لوبیا یا صادق یا هرچی.‏ فضای مجازی قهوه خونه نیست که واسه وقت گذروندن بری اونجا.‏ گوشکن یا شب روشن یا هرجای دیگه مثل ی خانواده میمونند.‏ مشکلات داخلی اونا ربطی به ما نداره.‏ مگه تو قضیه ی ی ماه پیش گوشکن تو کار ما و اون سایت که دیگه واردش نمیشم دخالت کرد که تو رفتی و اینطوری گفتی؟ آخه مگه آدم سر ی حرف که آحرش هم خود اعضای گوشکن حلش کردند درست بود که به یکی که دارای شخصیت هست بگی بیسواد؟ داداش.‏ آخییییییششششش؟ حرصم خوابید

  10. امیر مهدی می‌گوید:

    سلام آقا بهنام یه سوال داشتم. میگم چجوری میشه ما با موزیلا کار بکنیم؟

  11. سلام بچه ها بحث رو جمش کنید بهنام فقط خواست یه درد و دل کرده باشه که دوستان گوشکنی که الحمد لالله خودشون عاقلند و همون اول فهمیدند که این لوبیا خودسر عمل کرده و مدیران دخالتی نداشتند
    فقط جهت یادآوری بهنام این پست رو زدند که خواهران و برادران عزیزمان در گوشکن براشون شبهه ای به وجود نیاد که خدا رو شکر نیومده و نخواهد آمد پس دیگه کش ندید
    متشکرم

  12. میلاد نصرتی می‌گوید:

    حس نوشتن ندارم فقط اومدم بگم که کار درستی نبود.‏ داداشی هم که میدونم کیست به جای اینکه ثواب کنه کباب شده

  13. vahidemperatoor می‌گوید:

    سلام بر همه دوستان عزیز، برادر گرامی اصلً کارت درست نبود فرقی نمیکنه چه گوشکن چه شب روشن و چه هر سایت دیگه تلاشش خدمت به همه همنوعان عزیز هستش اصلً از این کار خوشم نیومد
    عوض این که مثلً تو بیایی دوستان را به صلح و آشتی دعوت کنی میایی این اداها را درمیاری چرا نمیزارید همه دوستان فرقی نمیکنه در هر سایتی که باشند اون محبت و همدلی بودن با یک دیگه را داشته باشند خواهشن ضحمات و تلاشهای دیگر دوستان عزیز را ضایع نکنید.
    داش بهنام به خدا آقایی نوکرتم دربست

  14. یلدا می‌گوید:

    سلام . طبق معمول . چرا اینقدر بعضی ها سرخوش هستن . بابا اینقدر مشکلات بزرگو کوچیک تو زندگی هست که حال نشسته غذا خوردنو از آدم میگیره چه برسه بشینی پای سیستم و ساعت ها تایپ بزنی حاشیه بسازی . ول کنین خب این خاله زنک بازی ها رو . این چی گفته . اون گفته . من نگفته . تو چرا گفته . به خدا یه وقتایی یک جا میخوام بالا بیارم کل این دنیای ندیدن ها رو ها . یه وقتایی حسابی شرمنده میشم از این شرایطم ها . همین بچه بازی ها رو میکنین . ما رو هم میبندن به ریش شماها دیگه . منظور از شماها همون عدهه از آدمهای بیکار با حوصله ی در پی حاشیه روان . همینه دیه میگن همتون عینه همین . خب نکن برادر نکن اینجور . شکلک اخم . شکلک تهوع . رفتیم بابا .

  15. عطا می‌گوید:

    سلام بر همگی عزیزان و همچنین بهنام جان.
    بنا بر عقیده شخصی هیچ وقت نخواستیم در مباحث جزئی نظر بدهیم اما به نظر میشد اقداماتی صورت داد که کار به اینجا نرسد. حال هر چه بود تمام شد ولی عزیزان اگر میخواهید تکرار مکررات صورت ندهد از این فرصت استفاده کنید و آن کنید که لازم است, و نباید فراموش شود حرمت امام زاده را متولیش نگه میدارد.

    به سبب غفلت غافل مرد ما, بیگناهانی وهن شدند
    قلعه وحوش خواندنمان اما…
    ………..
    خوش قلبی بچههای شب روشن قبلا برای ما به اثبات رسیده بود,
    همچنین معتقدیم اعضا و مدیران سایت گوشکن نیز انسانهای خوش قلبی هستند.
    اما هنوز معتقدیم که میتوان دوست بود و دوست داشت ما آرزو میکنیم که خط کش بشکند و خط کشیها از بین برود
    آقای بهنام نصیری عزیز تاکید میکنیم سخن ما به عنوان یک برادر کوچکتر به یادتان بماند
    آن هم اینکه الآن و فقط الآن وقت مناسبیست تا یک سری تصمیمات جدی و قابل اجرا اتخاذ کنید به وضع قوانینی مبادرت ورزید که جامع و مانع باشد و در مدیریت قاطع باشید نگاه نکنید که کسی ناراحت میشود یا نه مصالح را در نظر گیرید ما در مدتی پیش مطالبی مکتوب به خدمت سعید جان ارائه کردیم و در صحبتهای شفاهی در خصوص فردی خاص نکاتی گوشزد کردیم که اگر جدی گرفته میشد بعضی از اتفاقات رخ نمیداد البته ما در این مقال فقط از زاویه دید یک برادر دل سوز ظاهر شده ایم باشد که صحبتهای عطا موجبات دلزدگی عزیزان را فراهم نساخته که نیت ما جز خواستن خیر و خوبی برایتان نیست.
    ما همین جا عرض میکنیم که از استعمال الفاظی مثل قلعه حیوانات به شدت ناراحتیم ولی کاری نمیشود کرد کار زشت و رفتار ناپسند از هر که سر زند محکوم است چه از یک جوان هجده ساله و چه از یک فردی با تحصیلات فوق لیسانس.
    از جوان هجده ساله میتوان گذشت ولی از آن فرد نه
    بگذریم
    موفق و پیروز باشید.

  16. عطا می‌گوید:

    برادرم بهنام جان سوال را جواب ندادن از بی ادبان است که ما از آنها نیستیم وقت کردی توضیحاتی لازم به نظرمان میرسد که مایل به ارائه به شما هستیم هر وقت زمان شما اجازه داد مزاحمتان خواهیم شد.
    اینجا نباید ارائه شود به دلیلی که خودت میدانی.
    منتظر اجازه از سوی شما هستیم.
    تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *