آیین مسلمانی/حق نفی کینه و رحم آوردن چرا

حق گذشت، نفی کینه
چرا گذشت از عفو برتر است
اولین حقی که یک مسلمان بر مسلمانان دیگر دارد، آن است که از خطای او چشم بپوشند و از او در گذرند و لغزش (زلّه) او را ببخشایند.نکته بسیار مهم تربیتی که در این فرموده پیامبر (صلی الله علیه و آله) وجود دارد آن است که ایشان نمی فرمایند: آدمی حق دارد اشتباه کند، بلکه می فرمایند: «آدمیحق دارد که دیگران از اشتباه او درگذرند.» و واقعیت نیز همین است که آدمی حق ندارد اشتباه کند ولی اگر توقع دارد که جامعه در لغزش گاه ها، خطای او را نادیده

بگیرد، باید خود نیز خطای دیگران را نادیده بگیرد.
نکته: در قرآن مجید درباره گذشت و چشم پوشیدن نسبت به اشتباهات دیگران، گاه از تعبیر «عفو» استفاده شده و گاه از تعبیر «صفح» استفاده گردیده است. چنانکه در
آیه ۸۵ سوره حجر می فرماید: «فاصفح الصفح الجمیل» در این باره مفسرین گفته اند: در این جا خداوند به پیامبر صلی الله علیه و اله امر کرده است که از گناهان مردم
صرف نظر کند و آن ها را به بخششی زیبا ببخشد و این بخشش به گونه ای باشد که حتی مجرمان احساس ملامت و سرزنش هم نکنند. مرحوم علامه طباطبایی در المیزان در این باره می نویسند: معنای صفح و فرق آن با عفو و مفاد جمله: «فاصفح الصفح الجمیل…»«فاصفح الصفح الجمیل إنّ ربک هو الخلّاق العلیم»
در مفردات گفته است: صفحِ هر چیزی، پهنا و کناره آن است. مانند صفحه صورت، صفحه شمشیر و صفحه سنگ، و نیز صفح به معنای ترک مؤاخذه است، مانند عفو، و لکن از عفو
بلیغ تر و رساتر است، و لذا در قرآن کریم هر دو، کنار هم آمده و فرموده: «فأعفوا و اصفحوا حتی یأتی الله بأمره»، چون گاهی می شود که انسان عفو می کند ولی صفح نمی کند، و این کلمه در چند جای قرآن آمده، مانند: «فاصفح عنهم و قل سلام»[۱]، و «فاصفح الصفح الجمیل»[۲]، و «أ فنضرب عنکم الذکر صفحاً»[۳]. و از آن معنای اضافی
که گفتیم در صفح هست، عبارتست از: روی خوش نشان دادن، پس معنای «صفحتُ عنه» این است که علاوه بر این که او را عفو کردم، روی خوش هم به او نشان دادم، و یا این
است که من صفحه روی او را دیدم در حالی که به روی خود نیاوردم، و یا این است که آن صفحه ای که گناه و جرم او را در آن ثبت کرده بود ورق زده و به صفحه دیگر رد
شدم و این معنا از ورق زدن کتاب اخذ شده، گویا کتاب خاطرات او را ورق زده است. [۴]
در این جا لازم است به اثرات اجتماعیِ «گذشت» نیز توجه کنیم. جامعه ای که نمی تواند از گذشته خویش عبور کند و نمی تواند چشم بر اشتباهات گذشته بپوشد، روی به آینده ندارد. و فراموش نکنیم که جامعه از من و شما تشکیل می شود و اگر می خواهیم جامعه خوبی داشته باشیم، پس باید هر یک از خویشتن خویش شروع کنیم و هرگونه کینه و کینه توزی را از جان خویش پاک نماییم. و باور کنیم که راه سعادت ما جز با دوری از کینه توزی هموار نخواهد شد.
نکته پایانی: در آینده پیرامون علت هایی که باعث کینه شده و مانع از گذشت و چشم پوشی از لغزش های دیگران می شوند، بیشتر مینویسیم اما در اینجا تنها اشاره میکنیم که علت اصلی در این امر ـ چنانکه امام بزرگوار می نویسند ـ حبّ نفس است. ایشان در کتاب چهل حدیث به عوامل چنین خصلت هایی توجه داده و می نویسند: «یکی از
آن ها حبّ نفس است که از آن حبّ مال و جاه و شرف و حبّ نفوذ اراده و بسط قدرت تولید شود، و این ها نوعاً اسباب هیجان آتش غضب شود. زیرا که انسانِ دارای این محبت ها، به این امور خیلی اهمیت دهد و موقعیت این ها در قلبش بزرگ است، و اگر فی الجمله مزاحمتی در یکی از این ها برایش پیش آمد کند، و یا احتمال مزاحمت دهد،
بی موقع غضب کند و جوش و خروش نماید، و متملّک نفس خود نشود، و طمع و حرص و سایر مفسدات که از حب نفس و جاه در دل پیدا شده عنان از دست او بگیرد و کارهای نفس را از جاده عقل و شرع خارج کند. ولی اگر حبّش شدید نباشد، به امور اهمیت کم دهد، و سکونت نفس و طمأنینه حاصله از ترک حبّ جاه و شرف و سایر شعبات آن نگذارد،
نفس بر خلاف رویه و عادت قدمی گذارد. و انسان بی تکلّف و زحمت در مقابل ناملایمات بردباری کند و عنان صبرش گسیخته نشود و بی موقع و بی اندازه غضب نکند. و اگر
حبّ دنیا از دلش بیخ کن شود و قلع این ماده فاسده به کلی شود، تمام مفاسد نیز از قلب هجرت کند و تمام محاسن اخلاقی در مملکت روح وارد گردد. [۵]
[۱] . سوره زخرف، آیه۸۹٫
[۲] . سوره حجر، آیه۸۵٫
[۳] . سوره زخرف، آیه۵٫
[۴] . المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۲، ص۲۸۰٫
[۵] . شرح چهل حدیث، امام خمینی سلام الله علیه، ص۱۴۲و۱۴۲٫

حق رحمت اصل مدارا
رحم کنید تا خدا به شما رحم کند
دومین حق از حقوق مسلمان بر برادران دینی اش، آن است که بر اشک چشم او رحم آورد.
پیش از هر چیز لازم است به این نکته اشاره کنیم که «اشک» در فرهنگ دینی ما از زمره سلاح های انسانی است. و بنا به فرموده سید بن طاووس یکی از صفات خداوند «راحم
العبرات: رحم کننده بر اشک ها» می باشد و در ادعیه مختلف، آن گاه که انسان می خواهد خداوند را به پذیرش خواسته اش وادار کند، از این سلاح بهره می گیرد. چنانکه
در دعای کمیل می خوانیم سلاح آدمیان را گریه بر می شمارد. «و سلاحه البکاء» و یا شیخ طوسی در مصباح المتهجد از امام صادق علیه السلام دعایی را نقل می کند که در آن، حضرت می فرمایند: «اللهم إنی أسألک مسأله المسکین المستکین … مَن خضعت لک نفسه … و انهملت لک دموعه و فاضت لک عبرته[۱]: خدایم از تو می خواهم خواستن
گدای نیازمندی که خودش را برای تو خاضع کرده و بسیار گریسته و اشک از دیدگانش سرازیر شده است.» و همچنین است مرحوم کلینی که دعایی را از حضرت صادق علیه السلام نقل می کند که می فرمایند: (۲) از تو درخواست می کنم، درخواست کسی که گردنش را به درگاهش نهاده و بینی در برابرت به خاک مالیده و چهره خویش را برای تو به خاک سائیده و خویشتن را در مقابل تو خوار کرده و اشکش از ترس تو ریزان است و گریه راه گلویش را گرفته است[۳].»پس این سلاح انسانی که می تواند در ارکان عرش نفوذ کند و رحمت الهی را به جوش آورد، باید بر دل و جان ما نیز تأثیر گذارد و اگر اشکی دیدیم، بر آن رحم آوریم.
کسانی که در مقابل این سلاح ایستادگی می کنند، از حقیقت انسانیت دوری می گزینند. حضرت امام خمینی در شرح حدیث جنود عقل و جهل می نویسند: «بالجمله کسی که قلب
او از رأفت و رحمت به بندگان خدا خالی باشد، او را باید که از سلک این جمعیت خارج کرد و از حق دخول در عائله بشری محروم نمود. اهل معرفت فرمایند: بسط بساط وجود
و کمال وجود به اسم رحمن و رحیم است.» [۴]
حضرت امام همچنین به اثر اجتماعی رحمت و محبت اشاره کرده و می نویسند: «و شاید این که در حدیث شریف است که «رفق میمنت دارد و خُرق و عنف [تندی و درشتی] شوم است»، اشاره به بعض این امور باشد.. مثلاً در باب انجام امور دنیاوی آن طور که با رفق و مدارا ممکن است انسان تصرّف در قلوب مردم کند و آن ها را خاضع و رام
کند، ممکن نیست با شدّت و عنف، موفق به امری از امور شود.
فرضاً که با شدت و سلطه، کسی اطاعت از انسان کند، چون قلب او همراه نشود، از خیانت، انسان مأمون نخواهد شد. ولی رفق و دوستی، دل را رام کند که با رام شدن آن، تمام قوای ظاهره و باطنه رام شود؛ و فتح قلوب از فتح ممالک بالاتر است.
خدمت های از روی صداقت و جانفشانی ها، همه از فتح قلوب است. با فتح قلوب، فتح ممالک نیز شود. فتوحات اسلامیه در اثر فتح قلوب نظامی اسلامی بود، و الا با آن عدِه و عُدّه، این پیشرفت ها غیرممکن بود.
بالجمله رفق و مدارا در پیشرفت مقاصد، از هر چیز مؤثرتر است، و چنانچه در مقاصد دنیایی چنین است، در مقاصد دینی از قبیل ارشاد و هدایت مردم رفق و مدارا از مهمّات است که بدون آن، این مقصد شریف عملی نخواهد شد.
خدای تبارک و تعالی پس از آن که حضرت موسی و هارون علیهما السلام را مأمور فرمود که پیش فرعون بروند و او را دعوت و ارشاد کنند، از جمله دستوراتی که به آن ها می دهد، می فرماید: «إذهبا الی فرعون إنّه طغی . فقولا له قولاً لیّناً لعلّه یتذکَّر أو یخشی» دل سخت فرعون را ـ که أنانیّتش به جایی رسیده بود که به دعوی الوهیت برخاسته بود ـ باز با رفق و مدارا بهتر می توان به دست آورد. از این جهت می فرماید: «بروید پیش فرعونِ سرکشِ یاغی، و با او با نرمی و رفق سخن بگویید، شاید این سخن نرم او را متذکّر یاد خدا کند و از روز جزا بترسد.» [۵]
نکته مهمی که لازم است به آن اشاره کنیم، اثر وضعی و ناخودآگاه رحمت آوردن بر بندگان خداست، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «الراحمون یرحمهم
الرحمان. ارحموا مَن فی الأرض یرحمکم من فی السماء»[۶] خدای رحمان به رحم کنندگان رحم می کند. به کسی که در زمین است رحم کنید، تا کسی که در آسمان است به شما رحم کند.
ضمن این که انسان در مقابل چشم اشکبار نباید به سوء ظن دچار شود و تا یقین به دروغ کسی پیدا نکرد، اشک او را احترام بگذارد و حرمت آن را پاس بدارد.
حضرت امام درباره درمان بیماری شقاوت نفس نکاتی دارند که در روزهای آینده با هم مرور می کنیم.
و سخن آخر این که فراموش نکنیم کسی که از چشم خویش، قطره های اشک فرو می ریزد، به حکم آن که دل شکسته ای یافته است، دعای مستجابی نیز دارد. پس اگر به او مدد رسانیم دعای او می تواند ما را به هدایت و آرامش برساند. و چنان است که می فرماید:
سرشک گوشه گیران را چو دریابند دُر یابند
[۱] . مصباح المتهجد، ص۳۹۳ و ۳۹۴٫
[۲] . کافی، کلینی، ج۲، ص۵۹۰٫
[۳] . ترجمه اصول کافی، سید هاشم رسولی.
[۴] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، ص۲۳۳٫
[۵] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، ص۳۱۶٫
[۶] . عوالی اللئالی، ابن أبی جمهور الأحسائی، ج۱، ص۳۶۱

درباره ثنا

به نام الله مهربان خدایی که با نهایت لطف و رحمتش زندگی بخشید و قطعه ای از پازل هستی قرارم داد امید که آنی بشوم که او دوست دارد. همو که راههای تازه و درهای پیروزی را با کلیدهای طلایی مهرش میگشاید و آدمی را با دوستی مهربانی تلاش در راهش و توکل به خود به موفقیتهای چشمگیر میرساند.لیلا غلامی هستم ساکن شهرستان دوست داشتنی و خوب جهرم نابینا لیسانس روانشناسی و در مسیر موفقیتم با تکیه بر خدای بزرگ که درسهایی به من داد که متوجه بشم بهترینم خودش هست و عالیترین زندگی برام در دست خودش و من هرچه از او درس میگیرم بیشتر از نعمت هاش و زندگی لذت میبرم.خدایی که با همه وجود فهمیدم اگر قدمی برداری و حرکتی کنی قدمهای پر برکتش رو برات بر خواهد داشت و اگر دریچه ای از سمت نور رو گشودی درهای رحمتش رو پیاپی به سمتت باز خواهد کرد.جستجوگر و حقیقت طلبم دغدغه های من روشن شدن حق نابودی باطل در همه ابعاد زندگی و علم و پیروزی حقیقت و راستیهاست.برخی فعالیتها علایق و افتخارات مهم:انتقال پیامهای مهم در جهت هدفی مهمتر.فعالیتهای قرآنی و فرهنگی مجازی و بیرونی.شناخت مبانی روانشناسی حقیقی مهدویت طب سنتی اسلامی و خودشناسی.استفاده از رسانه های جمعی منور کتابها و مقالات و برنامه های متنوع و مفید.و مهمتر اینکه یادگار شهیدم داییهایی که دوستان قدیمی و تازه من هستند آشنایانی مهربون و خانواده ای با درک هوادار و دلسوزی دارم و امامی که همه جا و همه وقت در نهایت محبت مرا میفهمد و اگر چشمهای زخم خورده از تیر خطاهای خود و بیگانه به سمتمان را از این آلودگی پاک کنیم میفهمیم که او و خاندان پاکش و کلام خدایش با تک تک ما چنینند...
این نوشته در مذهبی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

11 دیدگاه دربارهٔ «آیین مسلمانی/حق نفی کینه و رحم آوردن چرا»

  1. hossein azari می‌گوید:

    سلام به خانم ثنا ممنون از پستی که گذاشتید و نکاتی ساده و ضروری را یادآور شدید.
    چه خوبه همه بتوانیم با نرمی سخن بگوییم. گذشت داشته باشیم و قدر داشته هایمان را بدانیم.

  2. سلام! مرسی از پست و مطالب زیباتون. بله آدم باید به نرمی با دیگران سخن بگوید.در مواقع ضروری گذشت چیز خوبیست. باز هم مرسی

  3. ثنا می‌گوید:

    سلام خدمت برادران بزرگوار ممنون از لطف همیشگی شما و ارادت تون به این جور مطالب بله مسایلی رو مطرح فرمودید که میخواستم نکاتش رو متذکر بشم تا چیز مبهمی وجود نداشته باشه
    بخشش میتونه کم کم و مرحله ای هم باشه و به معنی ظلم پذیری و اجازه دادن اشتباه دیگران نیست
    ما به علت برقراری اتحاد بین مسلمونها دوری از اثرات خیلی بد کینه و سالم موندن جوامع مون باید سعی کنیم ببخشیم بگذریم یا صفح کنیم که اینها راجع به افراد متفاوتند
    و ما باید سعی کنیم تا اون جا که میتونیم تلاشمون رو بکنیم با دونستن این نکته که همیشه بخشیدن ما به منزله بخشیدن خدا نیست
    ما چون در صورت نبخشیدن ممکنه بد جور از خودمون دفاع کنیم یا از حدی فراتر بریمو به خودمون یا دیگران ضرر برسونیم باید از راه بخشش عبور کنیم تا مساله ای واقع نشه اما خدا از روی عدالت و داناییش مجازات رو میکنه و همیشه به ما توصیه بخشش کرده به دلایل متعدد
    ولی اینو یادمون باشه اونی که عذر میخواد و قلبً پشیمون میشه لایق بخشش ماست امید که خدا هم ببخشه و امید که پشیمانی و یک به یک مراحل توبه از خدا و خلقش روزی همه ما بشه

  4. شهاب می‌گوید:

    سلام به خانوم ثنا
    mee khaa stam een toree beh neh veesam
    اما خب بگزریم
    مرسی از این پست زیبا و آموزنده
    امیدوارم خدا بهم انقدر قدرت بده که بتونم ببخشم تا بخشیده شوم

  5. زهرا آيت می‌گوید:

    سلام. دستت درد نکنه. مثل همیشه عالی و معنوی بود. وقتی ما کسی رو ببخشیم و از حقمون بگذریم خدا هم کسی رو که در حقمون اشتباه کرده میبخشه هم گناهان خودمونو. توی سوره نور آیه ۲۲ میخونیم: باید عفو کنند و گذشت نمایند. آیا دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده مهربان است. التماس دعا اجرت با خدا و قرآن و معصومین.

    • ثنا می‌گوید:

      سلام مرسی از دعای بسیار قشنگت ایشالا بهترینش روزی خودت البته که خداوند میبخشه من طبق یافته ها و به عقیدم باور دارم که بخشش گناهان همشم به راحتی نیست و پاره ای اشتباهات باید به طریقی جبران شن و خدا انشا الله این امکان رو فراهم میکنه تا بخشش صورت بگیره

  6. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام.
    فقط میتونم بگم لااااااایک liiiiiiiiiiiiiiiiikkkkkkkkkkkkkkeeeeeeeeeeeee به این پست
    تشکر.

  7. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    ممنون باوت پست, یه جاهایی گزشت باعث میشه که دوستیا با هم تداوم بیشتری داشته باشه و دشمنیا از بین بره

  8. ثنا می‌گوید:

    سلام بله واقعً هم بخشش دوستان واقعی حیفه که ازش بگذریم خواهش میکنم راستی با فایرفاکس مثل اینکه نمیشه نظر داد ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *