بیایید از شب روشن دور نشیم

بیایین یکم با من حرف بزنین.
سلام بچه ها.
حالتون چطوره؟
خوبین؟ خوشین.
من مثل شما شاید خوب باشم, شایدم بد.

نمیدونم, کلا نمیدونم چمه.
ی روز میگم همه چی خوبه ی روز میگم همه چی, بد.
راستیتش برا سایت نگرانم.
برای عدم فعالیت بچه ها, نگران.
از تکراری و یک سان شدن مطالب اینجا, نگرانم.
از حرفا و حدیثهایی که پشتسر سایتمون, شب روشن میزنن, نگرانم.
بچه ها چی شد که اینجوری شد.
من اول از خودم شروع میکنم, چرا, چرا من این همه دل سرد شدم.
چرا باید کل کامنت دهنده های ما به ۲ رقم هم نرسن.
چرا از بین ۲۵۰ نفر کاربر فقط کمتر از ۱۰ نفر در سایت مطالب بگزارند.
چرا باید هیچ کس به اینجا توجه نکند.
آره قطعا و قطعا در نو مدیریت من و اخلاق و رفتارم مشکلی هست.
نگو نیست, هست که اینجا شبی خانه ی ارواح شده.
چرا باید اولین الویت من و دوستانم و همه ی دوستان فقط باشه گروه های اسکایپی و واتس اپی,
چرا باید همه دنبال گروه و کانال تو تلگرام باشن, اما ی لحظه به اینجا فکر نکنن.
بچه ها ما, نه شما, نه. خودم.
خودم, آره خودم.
چرا فراموش کردم که اینجا روزی بود بالای ۵ پست مفید نه کپی و اینا در اینجا منتشر میشد.
چرا فراموش کردم اینجا کسانی بودن که شب و روز عاشق پادکست بودن و هر دو ماه یک پادکست اینجا میگذاشتن.
چرا وقتی من دوستام را میشمارم تعدادشان بیش از ۲۰, ۳۰ نفر هستن و همه شان هم ادعای این را دارند که عاشق شب روشن هستن, اما دریق حتی یک کامنت.
بچه, داداشا, آبجیا, بزرگا, کوچیکا, میدونم که تقصیر از منه.
اما بیایین بجای ناراهت شدن و حتی به حال مرموزانه, خندیدن, بگین اصلا بود و نبود اینجا براتون مهم هست یا نه؟
واقعا میگما, شوخی نیست.
وقتی نباشد, میگویم که, نیست.
اما وقتی هست, پس باید, همه باشند.
آره من زیاده خواهم, میخوام که باشین.
میخوام, که, باشین نه در حرف.
میخوام که باشین, در آباد کردن.
کاش یکی دلسوز اینجا بود.
و ای کاش یکم ارزش شب روشن از واتس اپ و تلگرام و اسکایپ بیشتر میشد.

درباره سعید پناهی

با سلام. بنده سعید پناهی هستم. متولد 9 اسفند سال 1375. از علایقم میتونم بگم به اینترنت, مبایل, موزیک, بازیهای نابینایی,گوش کردن به رادیو و نمایش رادیویی و و و خعععععیلی چیزهای دیگه اشاره کنم. کلا با همه چی حال میکنم. رفیق بازم, و رفیقهای ثمیمی را بیشتر از داداشهای نداشتم, دوست دارم. زاده ی استان زنجانم و از 1 سالگی در کرج یا همون استان البرز زندگی میکنم. در حال تحصیل در مقتع کارشناسی علوم تربیتی هستم. عاشق مطالعه صفحات اینترنتی هستم. پیگیر اخبار علم و فناوری هستم. به علاوه که در اسکایپ هستم, تو واتساپ و تلگرام و اینستا هم هستم. خخخ. کلا مسنجر بازم. فکر کنم هدفم کلا از اندروید خریدن همین بوده. اردیبهشت 92 با ی n73 وارد دنیای نت شدم. و اون وقتها 3g و این حرفا نبود با gprs آهنگ دانلود میکردم. بعد توسط معرفی یکی از دوستانم با سایتهای نابینایی آشنا شدم. بعد مهر ماه بود که دیگه ماهور خریدم, باورتون نمیشه من تا مهر 92 هنوز صفحهخان فارسی نداشتم. با این که از سال 83 پای کامپیوتر بودم. میدونین چرا؟ چون اون وقتها نت نمیرفتم. بعد از مهر ماهم اسکایپ نصب کردم و کم کم همه را add کردم و با همه آشنا شدم. عاشق گفت و گو تو اسکایپ بصورت صوتی هستم. کمو بیش چت هم دوست دارم. بعد اوایل آذر ماه بود که تصمیم گرفتم ی سایت بزنم, اول چنتا بلاگ تست کردم, خوشم نیومد. بعد کم کم بسرم زد, برم رو وردپرس. بعد به کمک آقای سعید درفشیان اینجارو بنا کردیم. روز 17 آذر 1392 بود که اینجارو بنا کردیم. اون وقتها زیاد اینجا کسی نمیومد. بعد دوستان کم کم با اینجا آشنا شدن. و الان هم که دیگه ی خانواده ی بزرگ شدیم به نام, شب روشن. اینجا ی سریها بهم مدیر ارشد هم میگن. اما خودم قبول ندارم. ی نو گرداننده میشه اسممو گذاشت. بیخودی هندونه تو پاچمون میکنن ههه. من تقریبن 10 درصد بینایی دارم. و از خط بریل استفاده میکنم. فقط 5 سال ابتدایی را در مدرسه ی پویا مخصوص نابیناها و کم بیناها درس خوندم. بعدش دیگه بصورت تلفیقی در مدرسه ی عادی مشغول به تحصیل شدم. راستی یادم داشت میرفت, جهت تماس با من میتونین از راه های زیر استفاده کنین. ایمیل: saeedpanahi2200@gmail.com اسکایپ: saeed-panahi تلگرام: https://telegram.me/sp1000 اینستاگرام: https://www.instagram.com/saeed10055/ خوشباشید.
این نوشته در حرفای خودمونی, درد دل, گفت و گو, مسائل مربوط به نابینایان عزیز, نظر سنجی ارسال و , , , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

62 دیدگاه دربارهٔ «بیایید از شب روشن دور نشیم»

  1. باران می‌گوید:

    سلام آقای پناهی

    خب از این جا شروع کنم که الان یه ۶ هفت ماهی هست که با شب روشن آشنا شدم و عضو این سایتم و باید بگم که پست های ارزشمندی هم از دوستان اینجا دیدم نمیگم خیلی اینجا فعال بودم و مثلا تو همه پست ها کامنت گذاشتم اما واقعا سعی کردم خیلی هم حضورم کم رنگ نباشه اما متاسفانه الان مدتیه که حس میکنم این اواخر حتی حضور خودتون تو سایت کم شده و البته دوستان دیگم خیلی حضورشون مشهود نیست . اما نه رفتن و به قول شما رو به نابودی رفتن شب روشن و یا هر سایتی که برای نابینایانه مطمئنا نمیتونه صحیح باشه اتفاقا باید بود و دید که مشکل چیه و حلش کرد که خب البته که نیاز به همکاری و کمک همه دوستان هست . باید هممون به این مسئله توجه داشته باشیم که واقعا وجود فضایی مثل این سایت و سایت های دیگه که هدف مشترکی دارن که اونم اینه که خدمتی به جامعه هدف . نابینایان . داشته باشند بسیار لازم به نظر میرسه فضایی که بشه درش از مطالب متنوع و البته که آموزنده برخوردار بود من قاطعانه میتونم بگم که خییلیا تونستند مشکلاتشون رو به ویژه در بحث کامپیوترو اینا تو همین سایتا و با کمک دوستان همنوع خودشون رفع کنن . پس با این وصف میبینیم که واقعا نبودن راهحل درستی نیست . موفق باشید

    • سعید پناهی می‌گوید:

      سلام باران خانوم.
      اولا سپاس از این که سعی کردین و میکنین که فعال باشین.
      دوم این که متاسفانه میگم, جذابیت شبکه های مجازی اونقد بالا رفته که هم من و هم دوستان و هم تیم مدیریتی از اینجا غافل شدن.
      شاید اگر حدف همان خدمت گذاری بود باز دوستان فعالیت میکردن.
      سوم این که: من هم با رفتن مخالفم, اما آخه موندن به چه قیمتی, الان باور کنین تمامی مشکلات ما از مسنجرها هست.
      نه بلکه سایت شب روشن, بلکه سایتهای دیگر هم سقوط داشته, اما نه اندازه ی سایت شب روشن.
      به هر حال امیدوارم اون راه حلی که من و شما دنبالش هستیم پیدا بشه و این پست فقط برای فعال شدن چند روزی خودم و دستان نشه.
      موفق باشید.

  2. سلام عزیزم! ببین داداش من تمامی حرفا رو لایک میکنم. اما با رفتن شدیدا مخالفم.
    من تا جایی که از دستم بر اومده فعال بوده و هستم. اما وقتی میام اینجا میبینم پستی نیست به ناچار میرم.
    به نظر من اگه پستها متنوع باشه تعداد کامنتها هم بیشتره

    • سعید پناهی می‌گوید:

      سید جان بحث رفتن به کنار.
      اما چه نو پستی,
      آیا خوبه همه ی پستا کپی باشه.
      منظورت از پست متنوع چیه.
      ببین من میتونم در روز ۱۰ تا پست متنوع کپی بزارم,
      آخه این دلیل نمیشه که عزیزم.
      منظورتو شفاف بگو.
      من یکی خودم ۵ تا پست دست نوشته رو به ۳۰ تا پست کپی ترجیح میدم,
      اما به ی شرطی میتونم خودمو به دست نوشته عادت بدم که بقیه هم از اتفاقات روز, خاطرات, چیزهای جالبی که در روز یا گذشته اتفاق افتاده بنویسن که منم بنویسم.
      خلاصه ی کامنتم این میشه:
      یک دست صدا نداره.
      اما با بشکن زدن میشه یک دستم صدا کرد خخخخ.

  3. سامان بهمنی می‌گوید:

    سلام سعید
    به خدا من هم همین عقیده رو دارم
    من بعد از سه چهار ماه با اینترنت و اصلا کلا با کامپیوتر آشتی کردم
    اومدم تو سایت شب روشن
    خدایش اول من گفتم بیشتر فعالیتم رو بزارم واسه شب روشن
    من تو سایتهای گوشکن و با تو هم عضو هستم
    ولی عقیده داشتم اینجا هم پربازدید تره و هم مطالب جالبتری داره
    باور کن خیلی تعجب کردم دیدم تو سه روز فقط چهار تا پست جدید منتشر شده
    خیلی حیفه
    من همه ی سایتهای نابینایی و همه ی بچههای نابینا رو دوست دارم
    نزارید این سایت از اسم و رسمش کم بشه
    حالا باید بگردی علت این مشکل رو پیدا کنید
    نه تنها تیم مدیریت بلکه همه ی اعضا
    در پایان هم امیدوارم مدیران دیگر سایتها سو تفاهم نکرده باشند

  4. ببین داداش پست متنوع تنها پست کپی نیست.
    میشه پست متنوع اما دست نویس هم گذاشت.
    مثلا میشه جدیدترین آهنگها و آلبومهای مربوط به خوانندگان مختلف رو گذاشت. کاری که شهاب عزیز انجام میده ولی بایستی بیشتر بشه.
    میشه مسائل و مشکلات مربوط به نابینایان عزیز رو در قالب نمایش در آورد و قرار داد. و تو هر پستی یه موضوع مطرح بشه و اون موضوع در قالب نمایش ددر بیاد و تو پستی مطرح بشه و در موردش بحث بشه. کاری که قبلا بهنام عزیز با عنوان چالش از ما واکنش از شما قرار میداد.
    میشه جدیدترین اخبار مربوط به نابینایان و جدیدترین اخبار فنآوری های مربوط به نابینایان در قالب اخبار قرار داده بشه.
    میشه جدیدترین نرم افزارهای نابینایان به همراه آموزش قرار داده بشه.
    پست کپی هم به شرطی که ارزش سایت پایین نیاد بد نیست.
    مثلا میشه تو هر صفحه از سایت ۳ تا ۴ پست کپی قرار داده بشه.
    چنانچه پستی توسط دوستی رفت تو صف بازبینی در صورتی که پستهای کپی تو اون صفحه به حد نساب رسیده باشه پست اون دوستمون چون کپی هست زمانبندی شده و در صفحه بعد منتشر بشه.
    واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خسته شدم.
    امیدوارم راه حل من بتونه کمکی بکنه

  5. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    خب, طبیعتا منم مقصرم و به گردنم میگیرم
    بعدشم, نمیشه فقد گیر داد به تلگرام و واتس اپ و اسکایپ و بقیه ی چیزا
    بیا مشقله ی دیگه ی بچه هارم نگاه کن!
    اگه دقت کنی بیشتر زمانایی که تعطیله کامنت و پست میاد تا زمانی که مدرسه و دانشگاه و کار و از اینجور چیزا هست
    بعدشم, در مورد خودم: خیلی بیش از حد تنبل شدم
    بیشتر از چند ماهه تو ذهنمه آموزش ریپرو ردیف کنم بزارم برا دانلود, تا بقیم دان بزنن گوش بدن
    یا مثلا آموزشای دیگه
    ولی تنبلی نمیذاره
    یا مثلا خودت:
    نسبت به قبل چه قدر الآن میای به سایت میرسی!
    به هر حال باید مشکلو از پایه شناخت و ریشه کن کرد

    • سعید پناهی می‌گوید:

      درود بر مدیر فنی گل شب روشن.
      فقط میلایکمت.
      راست میگی همش که شبکه ی مجازی نیست.
      ما قبلا هم اسکایپ و وات اینا میرفتیم.
      اما الان تو راست میگی, شاید تنبلی دلیل مهمشه.
      اما تنبلی بیدلیل نیست,
      من احساس میکنم بچه ها و خودم دل سرد شدیم که باید این دلسردی رو حل کنیم.
      امیر من و بقیه بچه ها کلی طرح برای اینجا داشتیم و داریم,
      پس نباید بزاریم اینجا اینجوری رها بشه.
      بچه ها بنویسین, بنویسین تا بلکه بقیه هم از خواب بیدار شدن و به ی نتیجه گیری رسیدیم.

  6. عطا می‌گوید:

    آقا اجازه
    ما هم حرف بزنیم آیا
    اجازه دادی هاااا
    من که میگم مقصر اصلی، سعید تو هستی.
    خخخ
    جدی گفتم, تو مقصر صد در صدی.
    صد در صد
    البته امیر هم خیلی مقصر هستش
    خخخ
    ای بابا این که بیشتر از صدتا شد
    جذابیت خیلی مهم هستش سعید
    یه چنتا بطری جذابیت بریز به حلقش
    خخخ
    باقیشو با بوق میگم.
    بوق بوق باااااااابوووووووققق.
    بوقی بوقی بوق بوقی
    بوقاقاق
    بوق بوق باقاق بیقاق بوووووقیقاق
    موقق بی بیقاق بوققابوق
    سایت بی بی بوق باقباباق
    و
    سعید بای بوس بی باقیبوق
    باق باق بوو ووو ووو ووو وو ووو ووو ووو ووو وووقققق سعید!
    گیر نده فقط خواستم خودت بفهمی نه دیگرون

  7. بهنام نصیری می‌گوید:

    سلام.
    دارم با گوشی کامنت میدم پس اگه غلط داشتم ببخشید.
    من حرفهامو دیشب به سعیدخان گفتم و بی سر و صدا بهش عمل هم میکنم.
    اما به شما میگم که یک فرمانده قوی کسی نیست که سرباز و اسلحه زیاد داشته باشه. چون پیروزی با صدهزار سرباز و توپ و تفنگ

  8. عسکری می‌گوید:

    سلام بر مدیر ارشد شب روشن. امیدوارم حالت خوب باشه. بازم خوشحالم که پستی شبیه پست مجتبی خادمی در گوشکن اینجا هم منتشر شد. من یه انتقاد دارم. اگه آموزشی از کامپیوتر یا اندروید در سایت قرار دادید, در بین اون با آهنگ و مطالب بی ربط به آموزش وقفه نندازید, تا هم آموزش مفید تر باشه, هم حجم فایل کمتر بشه و دوستان زودتر دانلود کنند و حجم زیادی از دست ندند. این جور آموزشها در سایت شما بیشتر منتشر میشه. البته مدیران شب روشن هم از این قضیه مستثنی نیستند. امیدوارم از این به بعد آموزشها مفید تر باشند. به قول بهنام دلت سفید.

    • سعید پناهی می‌گوید:

      سلام محمد گل و عزیز.
      حتما سعی میکنم تو آموزشهای خودم رعایت کنم.
      اما حدف دوستانی که آموزش ضبط میکنن اینه که در کنار خنده و شوخی و دور هم بودن ی چیزی هم یاد بدن.
      دوس ندارن که جو آموزشا خسته کننده باشه!
      اگر بقیه هم همچین نظری دارن بگن تا تصمیمی هم در این باب برای خودمون بگیریم.

      • عسکری می‌گوید:

        من با شوخی و خنده مخالف نیستم. تو که منو خوب میشناسی. آخه من در گروه بپرس تا بگم هم دیدم چند نفر گفتند که آموزشها باید کم حجم باشه. وقت برای خنده زیاده. گروه برای خنده هم تا دلت بخواد هست. گرچه قبول دارم که خودم هم چندین بار گروههای غیر چتی رو به هم ریختم و حتی باعث به هم ریختن گروه کتاب خوانی شدم, ولی نمیخوام این عملم دیگه تکرار نشه. گرچه این قسمت آخر دیدگاهم ربطی به پست نداشت, ولی به بزرگواری خودت ببخش اگه بی ربط حرف زدم. اگه هم خواستی میتونی آخرشو حذف کنی.

  9. علیرضا نصرتی می‌گوید:

    سلام.

    خب برادر ببین تغسیر کسی نیست به دلیل مدارس و امتحانات هستش.

    من خودم باید پست میزاشتم ولی نمیتونم این چند وقته درگیر سایتمون هستیم همش توی فروم اون چرخ میزنم خیلی از سایتهای نابینایی پر بازدیدتره.

    و به همین دلیل وقت نمیکنم بیام شب روشن.

    ببین برادر صبر کن مدارس تموم بشن خودم در روز بیش از ۳ تا پست منتشر میکنم!

    بعدش به نظر من به اونایی که بیش از ۳۰ پست دادن مقام بده تا فعالیتشون بیشتر بشه.

  10. علیرضا نصرتی می‌گوید:

    عنوان پستت هم غلط املایی داره.

    دباره نه دوباره.

  11. علیرضا نصرتی می‌گوید:

    سلام دوباره سایت مال من نیست مال ی نفریه که توی اونجا مدیر هستم مقام مثل نویسندگی و اینا.

  12. احمد جهاندار می‌گوید:

    سلااااااام داداشی.
    من از شما خواهش میکنم به هر قیمتیست این سایت خوب را حفظ کنید منظورم اینه به دلیل عدم انتشار پستهای زیاد و عدم گذاشتن کامنتهای فراوان خدای ناکرده در این سایت خوب را گل نگیرید و تعطیلش نکنید زیرا که این سایت همینطور که عنوانش هست دریچه ایست برای راهیافتن نابینایان عزیز به آن.
    من با وجود عضو بودن تو سایتهای گوش کن و با تو, ولی بیشترین کامنت و پست را تو این سایت منتشر کردم؛ زیرا که این تنها سایتیست که دوستدار آنم و به مدیران زحمتکش و خستگی ناپذیرش عشق میورزم.
    *************موفق و پیروز باشید

  13. رضا بخشی می‌گوید:

    سلام آقا سعید، خوبی؟
    میگم یک جمله ای بود که میگفت: کم گو ولی گزیده گو.
    به نظرم یک سایت میتونه دیر به دیر، به روز بشه ولی وقتی هم که به روز میشه، میتونه اطلاعات جذابی رو در اختیار خوننده هاش قرار بده. من یادم هست که یک زمانی سایت شب روشن، روزی سه یا چهار تا پست منتشر میکرد ولی محتواشون تکراری و یک نواخت بود و مدتی بود که من به سایت سر نمیزدم چون همش پستهای تکراری منتشر میشد. ملاک این نیست که سایت هر چند وقت یک بار به روز بشه مهم این هست که چه مطالبی درش نوشته میشه. بیشتر دست بزارید روی پر بارتر کردن مطالب نه پست گذاشتن زیاد. الآن با انتشار این پست، سایر نویسنده گان سایت، احساساتشون گل میکنه و چندین پست در یک روز منتشر میکنند ولی دریغ از هیچ اطلاعات کاربردی و مفیدی.
    یک مسأله ای هم که هست اینه که شما بایستی رو به طرحهای تشویقی روی بیارین نه انتشار پستهایی مثل “بیایید از شب روشن دور نشیم” و “کاش باشید، شاید باشید، باید باشید!” برای مثال، قسمت تماس با ماتون رو فعالتر کنین و بیشتر بهش برسین. من تقریباً سه یا چهار ماه پیش یک ایمیلی به آدرس shaberoshan.ir@gmail.com فرستادم که در اون ایمیل آموزش داده شده بود که چگونه jaws رو کرک کنیم که نیازی به ۰ کردن user account نباشه ولی شما نه به ایمیل من پاسخی دادید و نه آموزش رو در سایتتون منتشر کردید و یا اخیراً من یک پستی رو در شب روشن منتشر کردم که سامانه ای راه اندازی شده است که شما از طریق آن میتوانید پی به مالکیت سیمکارتهایی که به نامتان است، ببرید. یک موردی در پستم به وجود اومده بود که هم از طریق قسمت تماس با ما و هم از طریق یکی از مدیران سایت، به شما پیام دادم که این مورد را رفع کنید اما هیچ پاسخی به درخواست من ندادید. خیلی موارد دیگه هم هست ولی چون فکر میکنم که فعلاً این نوع پستها جنبه شعاری داره، بیان نمیکنم. شما قسمت تماس با ماتون رو درست کنین، اگه کسی موردی بود میاد اون قسمت و بهتون اطلاع میده. نیازی به منتشر کردن این نوع پستها نیست.

    • سعید پناهی می‌گوید:

      درود بر رضای عزیز.
      راستیتش بهنام که لبتابش مشکل پیدا کرده و از قبل عید نمیتونه کارای پشت فنی رو انجام بده.
      شهاب کم و بیش همیشه بالا سر سایت هست.
      منم که مشغول درس خوندنم و این شد که از ایمیلا جا موندیم.
      تقریبا بودن کسانی که ثبت نامشون بعد ۱ ماه تایید شد و من یکی شخصن عذر میخوام.
      بابت مشکلاتم که گفتی حل میکنیم.
      اما راجب پست جاز حتما مجدد منتشر کن چون هرچی گشتم پیداش نکردم.
      نمیدونم چی شده فکر کنم یکی دزدیدتش خخخخ.
      راجب نکاتی که گفتی سپاس.
      اگر کنکورم حل بشه و بتونم به ی دانش گاه درست حسابی در بیام جبران میکنم.

  14. مهدی محمدقاسمی می‌گوید:

    سلام به همه شب روشنیای گل. آقا حق با سعیده. ما که همیشه مدعی طرفداری از شب روشن هستیم برا این سایت کم گذاشتیم. خود من یه پست به زور تو این سایت میذاشتم که اینم دو قسمت بیشتر منتشر نکردم و درسام نذاشت ادامه بدم ولی الآن از خودم ناراحت شدم و انشا الله میرم تو کارش. بقیه هم دست به کار بشید.
    چند وقت دیگه هم ماه رمضونه و اوج پست گذاشتن و برنامه های شب روشنی که از حالا باید براش برنامه ریزی کنیم.
    پس پیش به سوی دست کشیدن به سر و گوش سایتو دوباره پر انرژی کردنش.
    تا بعد.

  15. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سلام سعید جان
    حالت چطوره برادر؟
    نبینمت غمگین باشی؟ خخخ
    حقیقتشو بخوای از خدا که پنهان نیست اما از تو برادر دوست داشتنیم چه پنهون که یه چند وقتی هست که زیاد حالو حوصله ضبط کردن آموزشو ندارم, نمیدونم شاید کسالت فصلی باشه اما این دلیل بر خدای نکرده افسردگی و پژمردگی روحی و این حرفا نیست یعنی نه اینکه حالم منقلب باشه.
    اتفاقاً همین الآنی که دارم این کامنت رو مینویسم حالم کلی الحمدالله خوبه خصوصاً که از امروز صبح که به اردوی تفریحی-زیارتی رفتیم که غروب برگشتم خونه تا ساعت ۲۱ خواب بودم بعدش شام رو جاتون خالی زدم تو رگ و اومدم به سایت سر بزنم, اول پست دنیای ضربالمثل ابوالفضل عزیزو خوندم و کیفور شدم, بعد اومدم همین پست و کامنتای دوستان رو خوندم, با نظر آقای عسکری موافقم. البته کمی حجم فایل منافاتی با شوخی و خنده نداره بلکه مثلاً میشه فرمت فایل رو ۶۴یا۵۶یا۴۸ گرفت تا حجم پایین بییاد, مضافاً به اینکه تو ضبط آموزش, اصولاً چیزی که اهمیت داره بار علمی اون هست نه صدا و نه حتی آهنگ.
    من حقیقتاً آموزشهایی خوبی میبینم حالا چه تو شب روشن یا سایتهایی دیگه, دلمم میخاد بگیرمش و یاد بگیرم اما حجمش رو که میبینم و نگاه به اینترنت حجمیم میکنم منصرفش میشم مجبور میشم تو اینترنت دنبال آموزش متنیش بگردم که نامناسب برای نابینا هست و کلی باید وقت بذارم تا یادش بگیرم.
    اما بنظرم اینکه میگی کامنتا کم شده و یا حتی بنا بگفته خودت تکرقمی شده, بنظر من مهم اینه که فردی مییاد از پستی بازدید میکنه و استفاده هم میکنه و اگه هم منصف باشه که انشاالله همه ی داداشا و آبجیهای ما همینطورند صاحب پست یا آموزشو دعا میکنه. حالا میخاد کامنت بده یا نده.
    این بهتره یا اینکه مثلاً آقای x پستی رو ببینه نخونده و دان نکرده الکی بییاد کامنت بده؟ چرا؟ برا اونکه مثلاً آمار کامنتهای پست فلانی بالا بره؟ اگه اینجوره فرضاً آمار کامنتهای فلان پست آموزشیم بشه ۱۰۰تا یا ۲۰۰تا؟ خب این چی به من میرسه؟ کما اینکه اگه ۲یا۴تا هم بشه چیزی از من کم نمیشه.
    همه ی اینها به کنار شاید خیلیها باشن که حالو حوصله کامنت دادن نداشته باشن یا بهر دلیل نخان کامنت بدن؟ بنظرم همینقد که مییان و بازدید میکنند کافیه. خدا شاهده که من به عینه دیدم که فردی بعد از انتشار فلان پستم تو شب روشن چه از بچههای خودمون یا حتی از افراد عادی که اصلاً نابینایان رو نمیشناسه مییاد تلفنی یا ایمیلی یا بعضاً تو تلگرام منو مورد لطفش قرار میده مطمئناً واسه دوستان دیگه هم همینجور هستش.
    برای نمونه عرض میکنم که من چندین بار دیدم که پستی میذارم و خانم آیت لطف میکنند و برام ایمیل تشکر میفرستند و گاهاً در کنارش سؤالاتی در همون حیطه ازم میپرسن.
    کامنتم زیاد شد ببخشید اما در پایان اینم بگم که همه ی اینا به کنار, این رکود و بقول تو و یا مجتبی خادمی عزیز, کسالتی که تو فضای شب روشن یا حتی گوشکن حاکم شده, بنظر من مقطعی هستش, بهتون قول میدم یه مواقعی میرسه که باز میشه همون سایت و همون فعالیتها و آمارهای پر و پیمون سابق.
    اما بنظر من چیزی که این وسط مهمه اینه که, حالا که تجربه به منی که ۱سال و نیمه که وارد فضای مجازی بین نابینایان شدم نشون میده که سایتها مقطعی دچار رکود میشه, گروهی باید هم در سایت شب روشن و هم تو سایتهای نظیر این و حتی سایت مجتبی خادمی عزیز, باید تشکیل بشه و مأموریتش این باشه که در کنار فعالیتهای روتینی که اعضای گروه مذکور دارن بررسی کنند که اون ایام یا اون ماههایی که سایت یهو آمارش سیر صعودی داره علل و عواملش چیه؟ و همینطور اون ماههایی که مثل الآن آمارها سیر نزولی داره عللش چیه؟ چرا اینطور میشه؟ اگه این عوامل مشخص بشن نیمی یا ۷۰درصد مسائل حل میشه.
    حرفام تمام ولی در آخر بازم تأکید میکنم که سعید جان یا مجتبی جان, البته از اینکه نام آقای خادمی رو مییارم یا از سایتشون اسم میبرم چون پست مشابه این رو تو گوشکن هم دیدم اما چون حالو حوصله کامنتیدن نداشتم و الآن که بقول معروف رگ نوشتنم اومد بالا خخخ گفتم همه رو یه جا بنویسم. بله بازم تأکید میکنم که, نگران نشید و فعال و پرتوان به فعالیتهاتون ادامه بدید چرا که این سیر نزولی بودن و کمرنگتر شدن کاملاً طبیعیه و بزودی بر خواهد گشت و دوباره ما شاهد سیر صعودی آمارها و به طبع اون فعالیتها و انتشار پستهای مفید خواهیم بود.
    موفق باشید از اینکه زیاد حرف زدم عذر میخوام.

  16. مهدی عزیززاده می‌گوید:

    سلام مجدد, آقا ببخشید فراوان کوپن صحبتم زیاد شد شرمنده
    یه نکته دیگه بذهنم رسید,
    ببینید دوستان یا حتی عزیزاد دانشآموزمون و کلاً نوجوونها و بعضاً شایدم کوچیکتر های زیادی باشن که با شوق فراوان آموزشی صوتی یا متنی میدن و من دیدم که خیلی از این آموزشها بدرد بخور هستند و اگه بعضی از نقائص فنی یا نوشتاری یا علمی اون آموزشها رو کنار بذاریم میتونند راهگشا باشند.
    برا نمونه عرض میکنم و هدفم فقط تنها و تنها نمونه هستش و خدای نکرده قصد جسارت به کسی رو ندرم.
    من میدیدم که یکی مثل علی رضا نصرتی مییاد با هزار شوق و ذوق آموزشی میده و ضبط میکنه و با هزار زحمت حجم اینترنتش رو مصرف میکنه و آپلودش میکنه و نهایتاً پست آموزش فلان رو منتشر میکنه, حالا من یا هرکس دیگه یه نقائصی تو آموزشش میبینه حالا یا صداش چنینه یا فلان جاش ایراد داره یا هرچی.
    بنظرم ما باید بیاییم و اینا رو که حالو حوصله و انرژی بیشتری دارن و میخان صرف هم نوعانشون بکنند رو تشویقشون کنیم و ایراداتشون رو خیلی مؤدبانه و با حفظ احترام و حتی رعایت غرور نوجوانی شون بهشون بگیم و در واقع این پتانسیل مثبت شون رو به سمتی هدایت کنیم که مفیدتر و با ارزشتر برا جامعه هدفشون باشه.

  17. سعید شریفی می‌گوید:

    سلام
    یکی از مشکلاتی که توی این سایت هست و باعث شده مطالبش حد اقل برای من
    جذابیت نداشته باشن اینه که بسیاری از پست ها کپی پیست هستن
    ممکنه بگید خب آقای سعید شریفی خودت بیا اینجا مطالب جدید و دست اول بذار، اما
    من ترجیح میدم مطلبی رو که کپی پیست نباشه و ارزش زیادی داشته باشه تو این سایت یا هر سایت دیگه بذارم
    اگه هدف سایت شب روشن اینه که دریچه ای به سوی پیشرفت نابینایان باز کنه
    باید برای تحقق این هدف بیشتر تلاش بشه
    مثلا آلبوم معجزه از بهنام صفوی
    برنامه ی کامل هفته ی بیست و هشتم لیگ برتر
    یا مطالب مربوط به ضرب المثل. این طور پست ها رو تو سایت های دیگه هم میشه سرچ کرد
    پست هایی که نوشتم فقط و فقط به عنوان مثال بود و من اصلا
    نویسندگانش رو هم به خوبی نمی شناسم. بنا بر این امیدوارم کسی از من رنجیده خاطر نشده باشه
    آرزوی موفقیت و پیشرفت برای شما و همه نابینایان دارم
    شاد باشید تا همیشه

    • سعید پناهی می‌گوید:

      سلام سعید عزیز.
      وقتی من ی نابینای ۲۰ ساله هستم که به اندازه ی خودم مشکلات زندگی , پول, درس, شغل رو دارم.
      وقتی من که مثلا بچه ها بهم مدیر میگن هنوز درست و حسابی استقلال ندارم.
      وقتی من هنوز ی دیپلمه ی صاده هستم,
      چجور توقع داری اینجا همه چی دست نوشته باشه!
      آخه عزیزمن باید ی چیزی اتفاق بیفته تا تجربه یی بشه من اینجا بنویسم.
      وقتی تمامی روزای من به خوردن و درس خوندن و پای کامپیوتر نشستن و خوابیدن ختم میشه چجوری میشه, دست نوشته نوشت.
      من که نمیتونم مث ی عده تخیلی بنویسم که.
      اصلا چرا وقتی من کاری نکردم و همچین چیزی برام اتفاق نیفته رو راجب باید بنویسم.
      به نظر من دروغ و تخیلی نوشتن از کپی پیست کردن هم مزخرفتره.
      البته اینا نظر من بودن و دلیلی نداره کسی هم قبولشون کنه.
      موفق باشی.

    • عسکری می‌گوید:

      سلام بر سعید شریفی! کاملا با نظرت موافقم. نظر سازنده ای دادی. بابا دمت جیز!

  18. ali.gentleman می‌گوید:

    درود مدیر من فکر میکنم اگه گاه گاهی مسابقه و برنامه های سرگرمی برگذار بشه بد نیست شرمنده تازگیا گذاشتن پست با سیمبین اینجا سخت شده یعنی من که نتونستم باگوشی پست بگذارم امروزم با کلی زحمت تونستم بانام کاربریم وارد بشم ‏سپاس ‏

  19. باران می‌گوید:

    سلام مجدد اومدم یه نکته ای که بنظرم میرسه بگم

    اونم این که آخه چرا نباید بعضی از پست ها تو سایتی که برا نابینایانه باشه بنظرم درست نیست که بگیم که فقط و فقط باید مسائل مربوط با نابینا یان اینجا منتشرشه . بله خب البته که نباید اینجور بشه که اغلب پست ها کپی و غیر مرتبط باشه اما من خودم بشخصه معتقدم که وجود مطالب مختلف اتفاقا که میتونه به هرچه جذاب شدن و جامعیت سایت کمک کنه اما خب همین طور که اکثریت کاربرا انتظار دارن میبایست بتونن مباحث مورد نیازشون رو اینجا دردسترس داشته باشن موفق باشید

    • عسکری می‌گوید:

      سلام باران خانم. ببخشید که به جای سعید به سؤال شما پاسخ میدم. درسته که مطالب کپی باعث تنوع بخشیدن به سایت میشه, ولی تا چه حد؟ توی این سایت هزاران مطلب کپی گذاشته شده که حتی کار به جایی رسیده که مطالب مربوط به نابینایان در این سایت دیگه به چشم نمیاد. حالا اگه در باره حرفتون و حتی این کامنت من سعید نکته ای داشته باشه بیاد بگه تا خوشحال شیم.

      • سعید پناهی می‌گوید:

        حرفت منطقی هست محمد جان,
        ولی تا زمانی که یک سریع از همنوعان ما به فکر باند بازی باشن همینه.
        یعنی که این میگه من میرم فلان سایت چون فلانی اونجاست, و اون یکی میگه من میرم اینجا که اینش اینجاست.
        امیدوارم متوجه شده باشی چی میگم.
        الان وضعیت سایتهای دیگه بجز گوش کن هم تقریبن همینه,
        پس نمیشه جبهه بطرف شب روشن فقط گرفت.
        من اون بالا در جواب سعید شریفی عزیز مشکلات خودمو نوشتم,
        امیدوارم قانع شده باشید.
        البته این نداشتن برنامه هم ی مشکله بلکه من بلکه همه با آن درگیرن.

  20. عطا می‌گوید:

    از جوابت حال کردم, ولی قانع نشدم.
    میپرسی چرا؟
    خب دقت کن
    بیبیبوق باقباق ویباقیقاق
    بیاقیقاقاب بوقیبوقاماق
    بروبیمابوق باقیمانیبوق
    دیبیقاقیب دقیقابیقاق
    داقیداقیداقدیدیدیبیداق
    بابابیبیباقدارارامبیباق
    امیدوارم قانع شده باشی

  21. شهاب می‌گوید:

    سلام به دوستان بخصوص سعید جان.
    از اینکه دیر اومدم معذرت میخوام ,
    میدونی سعید مشکل چیه ؟ مشکل اینجاس که اکثر ماها اهل افراط و تفریط هستیم ,
    میگم چرا .
    وقتی که سایت زدن رو بورس بود خب یه طوری شده بود که هرکی از نابیناها سایت نداشته باشه انگار فردی بی دست و پا هست که توانایی هیچ کاری رو نداره و اگه سایت نزنه خب از هم نوعش عقب میفته شروع کردیم به سایت زدن .
    تعدادشون شد تقریبا به اندازه ی کل نابینایان در حالی که مگه ما چقدر مطلب داریم که تو این همه سایت منتشر کنیم .
    شد همش تکرار ,تقلید ,کپی ,از هم بد گفتن و نهایتا طعتیلی اون سایتها یا بی مخاطب شدنشون ,
    خب گذشت و تکنولژی واسه نابینایان پیشرفت کرد خدا رو شکر .
    همه شدن اندروید دار و مسنجر واتس اپ اومد در میون .
    شد گروه در این مسنجر چیزی شد که اگه کسی در گروهی تو واتس اپ ادمین نباشه یا اصلا اگه گروه نداشته باشه خب انگار هیچی نداره و از هم نوعش باخته .
    همه به هر طریقی که بود گروه زدن و شدن به قول خودشون مدیر چند نفر مخاطب رو پیدا کردن و به کل سایت رو فراموش کردن .
    خب این راحت تر بود دیگه واسشون ,من از اون روزی میترسم که
    تلگرام هم دست رس پذیر بشه و همه به دنبال زدن کانال تو تلگرام باشن و واتس اپ هم بره کنار .
    البته من هرگز نمیگم این بد هست ها
    نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آذار .
    اما یه چیزی رو نباید فراموش کرد که اگه این سایتها نبودن کسی از نابینایان کسی رو نمیشناخت که بخواد گروه تشکیل بده در واتس اپ و مطالبش رو به اشتراک بزاره .
    در کل ببخشید اگه حرفم به درازا کشید ما باید سعی کنیم از تکنولژی عقب نمونیم درسته ولی گذشته مون رو هم در کنار این تکنولژی داشته باشیم .
    به امید بالاتر رفتن همه ی سایتهای موفق نابینایان .

  22. سلام سعید جان.
    وقتت بخیر.
    شرمنده دیر اومدم. حقیقتش جواب قانع کننده ای به نظرم نمیرسید که ذکر کنم.
    اما الآن میخوام چیزی که به ذهنم میرسه رو بیان کنم.
    ما چند تا مشکل داریم.
    ۱٫ همونطور که شهاب گفت, افراط تفریط زیاد داریم. اگه ی چیزی مد بشه، و اگه کسی هم انجامش نده، مثل همون بحثه سایت زدن و گروه تشکیل دادن و ادمین شدن. یعنی وقتی ی عده ای ی کاری انجام میده، دیگران هم اون کار رو به تقلید از شخصی که اون کار رو انجام داده، انجام میدن. مثلا همش میان سایت میزنند. وبلاگ میزنند. گروه تشکیل میدند. ولی به خداوندی خدا قسم. خودت بگو چند در صد از این سایتها، بعد از یک هفته فعالیت، یک ماه فعالیت و نهایتا شش ماه فعالیت، سقوط کردند. یعنی ما توی بعضی کارها میخواهیم از دیگران سبقت بگیریم، اما متأسفانه به درونه چاه، پرتاب میشیم.
    ۲٫ باند کشی کردن. مگه توی فضای مجازی، چند تا نابینا هست؟ مگه چند نفر هستند که با جون و دل برای سایته خودمون رو مثال میزنم، زحمت میکشند؟ اون موقع متأسفانه بعضی از ماها، نمیتونیم مثلا سعیده پناهی رو ببینیم که به ی جایی رسیده و برای مثال، سایتش داره پیشرفت میکنه. پس میاییم ی باند جدا تشکیل میدیم. چه سایت، چه گروه یا هر تجمع دیگه. بعد میاییم مرتبا بر ضده طرفه مقابل حرف میزنیم و اینقدر بد گویی میکنیم که، مثلا کاربرانه شب روشن رو به سمته خودمون سوق بدیم. بعد که این کارو کردیم و شب روشن رو از عده ای دور کردیم و باعث شدیم حتی کسانی که ی زمان مرتبا توی شب روشن پست میزاشتند، حتی ی سر هم به اونجا نزنند، قاه قاه میخندیم و میگیم: ای شد؟ حالا ببینم شب روشنیا چی کار میتونند بکنند. یا مثلا میاییم اینقدر در باره ی یکی از کاربران شب روشن بد گویی میکنیم تا بتونیم همه رو از اون شخص ور کرده و آبرویه شب روشن رو ببریم. گرچه خیلی وقتا خودمون بازنده ی این مِیدونه جنگ میشیم و آبرویه خودمون میره و از همه جا رونده میشیم، اما از رو نمیریم. که نمونه ی بارضش رو خودتون شاهد هستید و در باره اش چیزی نگم بهتره. چون همه میدونن دیگه.
    البته ی نکته ای رو هم اینجا لازم میدونم که عرض کنم. در اینجا شب روشن رو فقط به عنوانه مثال ذکر کردم.
    وگرنه خودم چاکره همه ی شب روشنیها، هستم و تا جایی که بتونم، در خدمتم.
    سومین مشکلمون اینه که برای وقتمون، برنامه ریزی نمیکنیم.
    آقا خودم رو میگم. درس دارم؟ امتحان دارم؟ آزمون دارم؟ درست.
    اما خدا وکیلی بگید، از ۲۴ ساعت ما چند ساعت رو برای خوندنه درس صرف میکنیم؟ چند ساعت دیگه اش به بیکاری و تفریح میره؟
    به خدا اگه ما هرچه قدر درس و زندگی داشته باشیم، به هر حال ی زمان فراقت هم داریم که استراحت کنیم. کیی مثلا از ۲۴ ساعت، ۱۲ ساعتش رو بکوب میشینه درس میخونه؟ هیچکس.
    مگه ی پست گذاشتن توی سایت، مگه ی فیلم صوتی آپلود کردن، مگه نسخه ی جدید نرم افزارها رو گذاشتن، مگه چهارتا کامنت گذاشتن، مگه چند تا پست مفید و با ارزش گذاشتن، آهنگ جدید، فیلم، کتاب، خاطره، داستان، برنامه و … گذاشتن توی سایت، چه قدر وقت میبره؟ آقا من در زمینه ی اندروید فلان تجربه رو دارم. مثلا میام الحاق کردنه ی متن از کلیپ برد رو به صورته ی پست منتشر میکنم. شاید خیلیها باشن واقعا بلد نباشند. چه اشکالی داره این تجربیات رو در اختیار همنوعمون قرار بدیم؟ خب ی چهارتا پست یا کامنت گذاشتن، چقدر وقت میبره؟
    الآن من با افتخار، در هفته دو روزشو میام برای دوستان دنیای ضرب المثل میزارم. مگه همین نوشتن و ویرایشه پست، چقدر وقتمون رو میگیره؟ به خدا زمانی که گشت و گذار و فعالیت توی سایت از ما اشغال میکنه، بیشتر از زمانی نیست که برای مسنجرها و ارتباطات تلفنی و اینترنتی، صرف میشه. به خدا بیشتر نیست. اگه همین شب روشن نبود، من چطوری میتونستم با سعیده پناهی آشنا بشم و باهاش در ارتباط باشم؟
    همین شب روشن مگه نبود که ی زمان طرحه ختمه قرآن اجرا میکرد. چقدر پر فیض بود؟ چقدر لذتبخش بود زمانی که دوستان در کناره هم، جمع میشدند و قرآن رو ختم میکردند؟ تازه مسابقه هم داشتیم که جذابیت این برنامه رو بیشتر میکرد. پس با کمی صرفه جویی در وقتمون، میتونیم به همه چیزمون برسیم. شاید حرفهای من رو به عنوانه ی شعار بشنوید. اما دروغ چرا. تا خودمون به گفته ی خودمون و دیگران و نظرات و انتقادات عمل و رسیدگی نکنیم، تمامی این نظرات شعار خواهند بود. هرچه قدر هم با ارزش باشه. وقتی یک معمار نقشه ی یک خونه رو تهیه میکنه، تا وقتی که اون خونه به صورته عملی طبق اون نقشه ساخته نشه، به چه دردی میخوره؟
    دوستان من. شاید به حرفهای من بخندید. اما هیچ وقت یادتون نره، بهترین و اولین کاری که میتونیم در زمینه ی پیشرفته خودمون انجام بدیم، ایجاده یک اتحاده قوی بین خودمونه. تا وقتی با هم اتحاد نداشته باشیم و بخواهیم لشکرکشی کنیم و بر ضد همدیگه شعار بدیم، به جایی نمیرسیم. و یادتون باشه. ی کاری که میخواهیم انجام بدیم یا از کسی میخواهیم برامون انجامش بده، تا جایی که میتونیم، پاش وایستیم. اگه من از اول گفتم شب روشنی ام، شب روشنی خواهم موند و چاکره شب روشنیها هم هستم. دلیل بر این نمیشه که مثلا با فلانی اگه مشکل پیدا کردم، زود قهر کنم و از شب روشن برم و پشت سرش، هزارتا حرف ناجور بسازم.
    پس دوستان. من میخوام اول از خودم، و بعد از شما خواهش کنم که ی ذره، حتی ی ذره هم که شده، هوایه همنوعمون رو داشته باشیم.
    همین.
    از طولانی شدنه کامنتم عذر میخوام. ولی سعید جان، اگه در این باره یک جلسه تشکیل میدادی و دوستان رو دور هم جمع میکردی، خیلی بهتر بود.
    انشا الله به یک نتیجه ی مطلوبی دست پیدا کنیم.
    موفق باشی.

    • سعید پناهی می‌گوید:

      چه قد زیبا و قشنگ و دلنشین و باحال نوشتی.
      چه قد از اون حرفایی که تو دلم بود رو زدی!
      چه قد پسر تو فکرت کار میکنه.
      ای کاش من و امسال من از تو یاد بگیریم و بتونیم رو حرفامون وایسیم.
      من نظراتو باز میخونم!
      هرچی از دستم بر بیاد, انجام میدم تا جلو سود جوهارو بگیرم.
      تشکر ابوالفضل عزیز.

  23. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    خب, همینجوری داشتم کامنتارو دنبال میکردم و پیش میرفتم
    اما, از همه ی افرات و تفریتایی که وجود داره بگذریم, سر این سایتا و وبلاگایی که موقتی میان و میرن چه قدر هزینه صرف میشه!, چه زمانی صرف میشه
    گروه زدن تو تلگرام و واتس اپ و از اینجور مخلفات, هیچ هزینه ای نداره و دو نفرو میاری تو گروه تموم میشه میره!
    نابودم بشه هیچی نمیشه!
    ولی سر سایت شما کلی بدبختی داری!
    البته یه عده شاید بگن یه وردپرس نصب میکنیم میریم شروع میکنیم به پست زدن میره پی کارش دیگه!
    جوابش اینه که حرفت متینه!, ولی آیا باید این پستا تو گوگل نشون داده بشه یا نه!
    اگه نشون داده نشه که بیهوده زمانتو داری صرف میکنی
    اگه بشه که باید همینجوری روش کار کنی
    قابل توجه اینکه با اینکه ما خیلی داریم رو بهینه سازی همین شب روشن کار میکنیم, ولی هنوز اندر خم یک کوچه ایم
    اینم جوابی برای افراتیان, که فقد از یه جنبه نگاه کردم بهش
    فقد و فقد این یه جنبه از بحث سایت زدن بود

    • سعید پناهی می‌گوید:

      درود امیر جان.
      مشکل گوگل واقعا مشکل عجیبی هستش.
      باید واس اونم ی راه حلی پیدا کنیم.
      تا الان که به کوچه بنبس خوردیم.
      اما راجب سایتهای که دوستان میزنن, بله حرفات درسته و امروزه میشه با سالی ۵۰۰۰ تومن هم صاحب ی سایت شد خخخ.
      اما مدیریت و به حدف رسوندن سایت خیلی حرفه.
      یعنی بتونی مسیرتو پیدا کنی, اون مهمه نه سایت زدن.
      تشکر.

  24. شهروز حسینی می‌گوید:

    سلام بچه ها. شاید خیلی به من ارتباط نداشته باشه که دخالت کنم. ولی به هر حال الهی به امید تو میریم. فقط اگه خواستید بزنید، خداییش با دست بزنید. چوب موب رو بیخیال شید انصافاً خیلی درد داره خخخ. بچه ها من مطالب تکراری نمیگم. هرچی بود بچه ها توی کامنتهای قبلی گفتن. یه زمزمه هایی مبنی بر یکی شدن گوشکن و باتو و شب روشن پیش اومده و من توی گوشکن در این رابطه یه کامنت مفصل گذاشتم و یه راهکار ارائه کردم. اون کامنت رو اینجا هم میذارم. بررسی کنید و اگر شدنی بود با هم شرایط اجرایی شدنش رو ایجاد کنیم. اینم متن کامنتم:
    سلام. در مورد جمع شدن ما در یک سایت نمیدونم درسته که نظرم رو اینجا بگم یا نه. حالا ما میگیم فوقش چهارتا چک و لگد میخوریم دیگه خخخ.
    بچه ها من با یکی شدن به این شکل موافق نیستم. وایستااااا بابا نزن. میگم با یکی شدن به این شکل موافق نیستم. نگفتم با یکی شدن در کل مخالفم که.
    ببینید بچه ها، اگر دقیق یادتون باشه و تاریخ گوشکن رو مرور کنید، میبینید که روزی بود که همه ی ما تو همین گوشکن دور هم جمع بودیم. به هر حال اختلاف سلیقه ها در ادامه باعث شد که شب روشن و بعد از اون باتو به وجود بیان. شما شک نکنید که اگر باز هم دور هم جمع بشیم، اصلاً بعید نیست که چند ماه بعد دوباره یه گروه ازمون جدا بشن و برن یه سایت دیگه بزنن. پس چرا الکی دور باطل بزنیم؟ نکته ی دیگه این که، به هر حال سیاستها و عقاید مدیران این سه سایت تفاوتهای چشمگیری با هم دارن. نمونه ی بارزش رو بیپرده میگم. این سایت چندان تمایل به ورود به مسائل مذهبی نداره و در نتیجه کاربراش هم با همین خط فکری پذیرفتنش و دارن مطالبش رو دنبال میکنن. در صورتی که باتو و شب روشن برعکس ما تمایل دارن مطالب مذهبی در سایتشون منتشر بشه و کاربرهاشون هم این رو میدونن و با علاقه این مطالب رو دنبال میکنن. حالا فکر کنید که این سه سایت با هم یکی بشن. دوباره یا گروهی که مخالف پستهای مذهبی هستن از سایت میرن و شاید یه سایتی دوباره این وسط سبز بشه، یا گروه طرفدار مذهب میرن و باز هم یه سایت ممکنه سبز بشه. من مذهب رو مثال زدم چون واضح بود. ولی در موارد دیگه هم ممکنه بین سه کادر مدیریت اختلاف سلیقه ی زیادی وجود داشته باشه که این خودش شاید بتونه باعث اختلاف و جنجال در آینده بشه و ما خیلی زود به جای اولمون برمیگردیم.
    حالا من اینها رو گفتم و میدونم توقع دارید که راهکار هم داشته باشم.
    خب من چیزی که به ذهنم رسید این بود که هر سه سایت با علایق و سلیقه ها و سیاستهای خودشون پیش برن. در کنار این سه سایت، یک اتاق فکر تشکیل بدیم که اعضای این اتاق فکر رو مدیران ارشد این سه سایت تشکیل میدن. فرض کنید دوتا از مدیرای هر سایت عضو این اتاق فکر بشن. بعد این اتاق فکر بیاد با همفکری هم، اهداف و رویکردهای هر سه سایت رو با توجه به سیاست و اهداف خاص اون سایت نظارت کنه و به نوعی هدایت کنه. نمیگم توی کار مدیران سایتها دخالت بشه. این اتاق فکر نباید دخالت مستقیم در اداره ی این سایتها توسط مدیراشون داشته باشه. ولی میتونه بر عملکرد این سه سایت در زمینه های مختلف مثل تولید محتوا و مسائل فنی و غیره نظارت کنه و مواقعی که لازمه نقدهای خودش رو بیان کنه و راهکار پیشنهاد بده. مطمئناً چون مدیران هر سه سایت در این اتاق فکر حضور دارن، این خودش باعث میشه که این سه سایت با هماهنگی حد اکثری در کنار هم کار کنن و دیگه شاهد پستهای تکراری توی سایتها نیستیم و مطالب تنوع خودشون رو در هر سه سایت حفظ میکنن و مهمتر از همه، خیلی از کاربرها در هر سه سایت ممکنه عضو بشن و بسته به علاقه ی خودشون و اهداف اون سایت فعالیت کنن. مثلاً من شاید هم به مذهب علاقه داشته باشم و هم به کامپیوتر. خب مثلاً میام پستهای کامپیوتریم رو تو گوشکن میزنم، پستهای مذهبیمم میرم تو باتو میزنم و همین تنوع باعث میشه به راحتی به اهدافم برسم و سایتها هم اهداف خودشون رو بدون مشکل دنبال کنن. پس در نتیجه ما میتونیم در عین این که سه تا سایت مجزا هستیم یه مسیر رو به طور مشترک در کنار هم پیش بریم و در عین حال به سلایق همدیگه هم احترام گذاشتیم. این اتاق فکر اگر بتونه سنجیده عمل کنه، میتونه فوق العاده مؤثر باشه و مسئولیت اصلیش برقراری تعامل حد اکثری بین این سه سایت هست. بهترین راه هم اینه که به سبک سایت ایرانراوی عمل کنیم. نمیدونم دیدید یا نه. سایت ایرانراوی افزونه ای رو فعال کرده که همیشه جدیدترین پستهای سایتهای نابینایان رو توش نشون میده. مثلاً اگر برید سر بزنید میبینید که ده پست جدید باتو و شب روشن و گوشکن همیشه توی این افزونه داره نمایش داده میشه و کاربران ایرانراوی رو لینک هر کدوم از پستها بزنن مستقیماً وارد اون سایت میشن و اون پست رو میخونن. ما هم به راحتی میتونیم با این افزونه در کنار هم باشیم. مثلاً این افزونه اگر تو گوشکن فعال بشه، هر روز شما جدیدترین پستهای باتو و شب روشن رو اینجا میبینید و میتونید لینکهاشون رو باز کنید و بخونیدشون. همین افزونه اگر تو باتو و شب روشن هم فعال بشه، پستهای هر سه سایت همزمان توی هر سه سایت منتشر میشه و کاربران هر سه سایت همزمان میتونن پستهای مورد علاقشون رو توی هر سه سایت دنبال کنن. همین کار باعث میشه که دیگه مثل قبل پستهای تکراری توی سایتها نباشن. مثلاً من اگر اینجا یه پست بزنم، دیگه نمیرم همین پست رو تو شب روشن هم بزنم. چون میدونم خود به خود لینک پست من الآن تو سایت شب روشن هست و هر کس بخواد میتونه اون رو باز کنه و پستم رو بخونه.
    من به نظرم این کار و تشکیل اتاق فکر مشترک از مدیران سه سایت خیلی بهتر از تشکیل یه سایت هست که آخرش هم احتمال اختلاف و حاشیه توش خیلی بالا هست.
    با این حال من فقط نظرم رو نوشتم و در نهایت تابع جمع و تصمیم اکثریت هستم.
    موفق باشید.

    • امیر رضا رمضانی می‌گوید:

      سلام به شهروز عزیز
      اما در مورد نظرت باید به عرضت برسونم که آره, منتها تمامی مدیرای سایتا با هم تو یه گروه اسکایپی مثلا باشن, که بتونن با هم مشورت کنن
      در مورد بحث پست زدن که هر کسی آزاده و هر جاییم برا خودش قانون داره
      در مورد یکی شدن به طور کاملم بگم که به هزاران هزار دلیل اصلا امکان نداره
      چون اختلاف عقیده و سلیقه پیش میاد
      چند نفرو میشه وفق داد با هم, حالا هر کی خوشش اومد میاد و هست, هر کی هم که نمیخواد شمارو به خیر و مارو به سلامت و اجبارم نیست
      اگه بخوایم ماها یکی بشیم اول از همه باید سر یه سری چیزا هر جوری که هست با هم کنار بیایم
      وگرنه امکانش نیست و این چرخه باز ادامه پیدا میکنه

    • عسکری می‌گوید:

      سلام. به نظرم یکی شدن سایتها بهتره. درسته که اختلاف سلیقه وجود داره, ولی این موضوع رو میشه راحت حل کرد. میشه مدیرهایی هم برای سایت بذاریم تا مسئول انتشار و ویرایش پستهایی با موضوعات مختلف بشه. ضمنا کسانی که با پستهای مذهبی مخالفند میتونند اون پستها رو نخونند. آسمون که به زمین نمیاد. چه اشکالی داره که یه سایت داشته باشیم, پستها همه در یه سایت منتشر بشه, بازدید یه پست و همچنین بازدید کل سایت بره بالا و مدیران بر اساس رأی جمع انتخاب بشن. در این صورت اختلافی هم بین کاربران به وجود نمیاد, چون خودشون مدیرا رو انتخاب کردند و با ویژگیهای اخلاقی اون مدیر آشنا هستند. تازه در این صورت همه پستا یه جا جمع میشه و ما برای دیدن پست مورد علاقمون مجبور نیستیم از سایتی به سایت دیگه بریم. اگه این طرح عملی بشه, قول میدم مشکلی ایجاد نشه

  25. عطا می‌گوید:

    سعید عزیز
    سلام
    چیز خاصی نبود فقط یکمی حال کردم که سر به سرت بذارم خخ
    ولی یادته قبلاً یه پیش بینیهایی کرده بودم
    یه کم فکر کن، یادت میادش
    گفتم باید از نو بسازیش و شکست خورده
    خب حالا من هر چی پیش بینی کرده بودم درست از آب در اومد
    بساز از نو و متفاوت

  26. بهنام نصیری می‌گوید:

    خب سلام
    من اومدم.
    دوستان برا خوندن یه کامنت ۱۰ ۲۰ خطی یا شایدم خییلی خیلی بیشتر خودتونو آماده کنید.
    بذار برم بالا منبر!
    خب
    بسم الله الرحمن الرحیم.
    دوستان من با گوشی یه کامنت گذاشتم اما نصفه شد. ولی خدا رو شکر که نصفه شد. چون الان مسیر کامنتا کلا تغییر کرده.
    بذارید از همون اول بگم!
    چی شد که این شد؟
    چی جوری شد که اینجوری شد؟
    ما سه تا اشتباه داشتیم که سر این اشتباهات، تقریبا بیشتر کاربرای فعالمونو از بین بردیم، دقیقا مثل گوش کن. من این سه تا اشتباه رو میگم، منتها بعدش هم میگم که چرا گوش کن تونست کمی از کاربرانش رو برگردونه اما ما نتونستیم. ولی قبلش از دوستان به خاطر تند نوشتنم عذر میخوام. سعید جان حالا که مسیر پستت به اینجاها رفته، برا اولین بار، منم میخوام خجالت و حیا رو بذارم کنار و هر چی تو دلمه بگم.
    اما اشتباهات ما که دقیقا برعکس اشتباهات گوش کنه اینان:
    ۱٫ تلاش برای راضی نگه داشتن ۱۰۰ درصد کاربران، به هر قیمتی که شده، حتی با پذیرش خفت و خواری.
    ۲٫ ترس بیجا از هارت و پورتهای بیمورد و دهنبین بودن.
    ۳٫ تواضع بیش از حد ممکن! تو گویی که هر ناقدی سرور و رئیس ماست و ما تنها باید در برابر انتقادات بگوییم: چشم حتما انجام میشه.
    خخخخ از سه تا بیشتر میشه. ۴٫ تلاش برای رفع اختلاف سلایق به هر نحو ممکن، حتی با وساطت در اختلاف دو کاربری که اصلا ارتباطی به ما نداشتند.
    ۵٫ تلاش برای ایجاد همدلی بین مدیران سایتها، حتی به قیمت لطمه خوردن به عزت سایت.
    ۶٫ اعتماد مدیر ارشد سایت، به هر کاربری که ادای دلسوزان را در میآورد.
    ۷٫ سکوتهایی که باید زودتر از اینها شکسته میشد.

    خب! حالا اشتباهات گوش کن رو هم مینویسم. ممکنه بگیم به ما ربطی نداره اما مقدمه ای میشه برای رد احتمال یکی شدن سایتها. دوستان گوش کنی اگر از من رنجیدند، شخصا بهم بگن تا این قسمت کامنتم رو ویرایش کنم و پیشاپیش از دوستانم معذرت میخوام.
    ۱٫ عدم رعایت حریم کاربر.
    ۲٫ کوبیدن کاربرانی که بیتجربه هستند و پستهای نپخته ای میگذارند.
    ۳٫ میدان دادن به برخی بانفوذان.
    ۴٫ احترام نگذاشتن به عقاید دیگران.
    بقیش رو نمینویسم تا مبادا وارد امور داخلی سایتشون نشم.
    یه عذرخواهی دیگه هم آخرش میذارم تا ثابت کرده باشم حرف من مقدمه استدلالمه. نه راهی برای کوباندن این دوستان.
    اما گوش کنیا، به خاطر این که تونسته بودن کاربراشونو به خودشون وابسته کنن، تونستن برگردونن یه سریا رو اما ماها هنر این کار رو نداشتیم. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
    در اون روزهایی که پست مربوط به اتحاد گوش کن و شب روشن رو زدم، یادمه پیشنهاد ادغام این دو سایت از زبون یکی از کاربران مطرح شد که اتفاقا واکنش مجتبی جان تو اون قضیه، تنها واکنش ایشون نسبت به اون ماجرا بود. یادمه ایشون میگفتند: اصلا حرف ادغام گوش کن و شب روشن رو نزنید که اصلا به هم نمیسازه. هر سایتی داره با هدف خودش کار میکنه. بذارید هرکی راه خودش رو بره، فقط قهرهای احتمالی از بین بره. یا یکی از کاربران گل گوش کنی خودش به من تو همین قضیه اتحاد میگفت که شب روشن و گوش کن دو تا خط موازیند که اصلا به هم نمیرسند.
    حالا چی شده که یهویی حرف از تبدیل این سه سایت به یه سایت بزرگ به میون اومده؟
    خب حالا من دلایلمو واسه مخالفت با ادغام سایتها اعلام میکنم و در مورد پیشنهاد شهروز هم ترجیح میدم اینجا سکوت کنم و تو جلسه مدیریتیمون، با چند تا استدلال کهمطمئنم با نوشتنش اینا، هییییییچ احد الناسی به جنبه خوب و مثبت حرفام هم فکر نمیکنه، بچه ها رو قانع کنم.
    ۱٫ شب روشن، گوش کن و با تو، هر سه، سایتهایی با مطالب فراوان و غنی هستند. اگر گوش کن را مستثنا کنیم، یا اصلا بیخیال بقیه، اگه به شب روشن نگاه کنیم، ما هرچقدر هم با هم اختلاف داشته باشیم، علنیش نمیکنیم و اصلا و ابدا، حتی فکر از بین بردن فایلهای عزیزانی که اصلا ربطی به این اختلافات ندارند رو نمیکنیم. حالا دقت کنید به این جمله آقا مجتبی تو سایت گوش کن که فرمودند: یا انتخابات رو برگزار میکنیم، یا اگه نشد که گوش کن تو مردادماه کاملا تعطیل میشه. حالا یه سؤال دارم. ما، همون مدیرایی هستیم که سر یه اتفاق مسخره، تا صبح بیدار واستادیم بالا سر سایت که وااااااااااای نکنه این روی ۹۹٫۹۹ درصد گیر کنه و فایلا خوب منتقل نشن! وااااااااااااااااای! نکنه لینک پستی خراب بشه! حالا چی جوری میتونیم به فرض محال اگه بعد ادغام شدن سایتها، همه چی گل و بلبل باشه تا اینکه یه روزی مدیر ارشدمون خسته شه و چنین فکری کنه، دست رو دست بذاریم؟ اصلا نمیخوام از آب گلالود ماهی بگیرم! اما خدای من شاهده که اون شبا تو اوج خستگی گفتم: سعید! تو این گیر و دار، پستای آهنگو بیخیال! اگه پست آهنگی آپ نشد، بیخیالش شو. اما سعید میگفت: شده تو گوگل سرچ کنید و آهنگو پیدا کنید بیخیالش نمیشم. چون لینکای ما، اعتبار ماست. چی جوری میتونی به خودت اجازه بدی که یکی بیاد و به یه پستی نیاز داشته باشه که قبلا بوده، ولی الان نیست. کاربرای ما، خدنگ ما نیستند که بگیم کاربر جون ببخشید! چون پست آهنگ مهم نبود، از انتقال فایلش صرف نظر کردیم. پس، یا همه فایلا رو انتقال میدیم، یا اگه بخوایم ناقص انتقال بدیم و به جای حل مشکل، صورت مسأله رو پاک کنیم، من دیگه نیستم. چون شب روشن ناقص به درد من نمیخوره.
    ۲٫ مدیر ارشدی که انتخاب میشه، بر اساس باندبازیهایی که متاسفانه قبلا بوده، یا شب روشنیه، یا گوش کنیه و یا باتویی! خواه ناخواه این باندبازیها واسه همه ما درونی شده و بخوایم نخوایم توش اعمال سلیقه میکنیم. اگه هم ما نخوایم، مطمئن باشید که بین دور و بریامون اختلاف پیش میاد که چرا فلانی که شب روشنیه، به من توجه نمیکنه! چرا یه گوش کنی نویسنده میشه اما من نه؟ من میتونم قشنگتر و پیچیده تر بنویسم. اما با همی زبان ساده میگم باز هم همین آش میشه و همین کاسه!
    ۳٫ حتی به فرض محال که تماااااااامی بچه ها بیخیال باندبازی شدند! همه چی گل و بلبل بود و همه چی سر جای خودش! اما تو دعواها که حلوا خیرات نمیکنن! اینو بهتون قول میدم که اگر میان دو کاربر اختلافی به وجود بیاد، ناخودآگاه قشونکشی میشه و باز روز از نو، روزی از نو! کما اینکه همین الانشم توی یک سایتش هم دیده میشه. خب فرقش چیه؟ فرقش اینه جلوی حادثه میتونه تو ابعاد کوچیکتر گرفته بشه اما وقتی حرف یه دنیای بزرگتر بشه، کنترلش سخت میشه. ما که ۲۰۰ ۳۰۰ نفریم، اینجوری میفتیم به جون هم. وای به حالمون اگه بشیم ۱۰۰۰ نفر!
    در آخر بگم که شب روشن، تا زمانی جذابه که بدونه از فلان سایت ضعیفتره و یا قویتره و برا ضعف خودش تلاش کنه. پس شب روشن، چون شب روشنه موفقه به نسبت خودش. گوش کن، چون گوش کنه موفقتره به نسبت خودش و با تو، چون با توه موفقه به نسبت خودش! اگر ادغام سایتها به همین راحتی بود، چرا ما نمیتونیم منتظر ادغام پیسی دانلود، میهن دانلود، سافت۹۸، ایرانیان دانلود و و و و و با هم بشیم؟
    هر کسی کار خودش، بار خودش، آتیش به انبار خودش!
    کُلُّ نَفسٍ بِما کَسَبَت رَهینَه. هر کس در گرو اعمال خویش است.
    دلتون سفید.
    منتظر من باشید. خییییییییییییییییییییییلی باهاتون کار دارم شب روشنیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *