بایگانی برچسب: s

شب روشن تکونی. جان من بیاید تو ببینید این چی میگه

آروم نشسته بودم و داشتم فکر میکردم. به خودم. به زندگیم. به امسالم. به اتفاقاتی که گذشت. به خییییییییلی از چیزایی که از دست دادمشون. به اون یه ذره چیزی که به دست آوردم. اصلا تو خودم غرق بودم. -آقا! … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در حرفای خودمونی, داستان, درد دل, سرگرمی, طنز, گفت و گو | برچسب‌شده , , , | ۴۱ دیدگاه