آیین مسلمانی پذیرش عذر و”رد غیبت”..خیلی مهم حتمً بخوانید

پنجمین حق
یقبل معذرته
«حق پذیرش عذر»
«عذرخواهی نباید باعث از دست رفتن منزلت اجتماعی شود.»
از زمره حقوقی که انسان ها دارند آن است که عذر آن ها در پیشگاه جامعه پذیرفته شود.
لازم به ذکر است که در روزهای قبل گفتیم که مردمان حق دارند خطایشان نادیده گرفته شود. و جامعه با کرامت و بزرگواری از کنار آن بگذرد ولی طبیعی است که همیشه این اتفاق نمی افتد و گاه خطای واقع شده از پرده کتمان برون می افتد، در این صورت است که نبی مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «حق مسلمان است که اگر عذر خواست، عذر او پذیرفته شود.» و این حقی است که گویا ـ بنا به لطف الهی ـ برای بندگان نسبت به خداوند نیز قرار داده شده است.

چنانکه درهای توبه را خداوند گشوده و همواره از مردمان خواسته است که عذر تقصیر به درگاه او برند و وعده داده است که از گناهان ایشان درگذرد. حضرت امام در این باره مینویسند: «و بدان که اگر قدمی در راه سعادت زدی و اقدامی نمودی، و با حق ـ تعالی مَجده ـ از سر آشتی بیرون آمدی و عذر ما سبق خواستی، درهایی از سعادت به رویت باز شود، و از عالم غیب از تو دستگیریها شود و حجاب های طبیعت، یک یک، پاره شود و نور فطرت بر ظلمت های مُکتَسَبه غلبه کند، و صفای قلب و جلای باطن بروز کند و درهای رحمت حق تعالی به رویت باز شود، و جاذبه الهیّه تو را به عالم روحانیت جذب کند، و کم کم محبت حق در قلبت جلوه کند و محبت های دیگر را بسوزاند،
و اگر خدای ـ تبارک و تعالی ـ در تو اخلاص و صدق دید، تو را به سلوک حقیقی راهنمایی کند و کم کم چشمت را از عالم کور کند و به خودش روشن فرماید، و دلت را از غیر خودش وارسته و به خودش پیوسته کند.» [۱]
پس آدمی همانگونه که انتظار دارد تا خداوند عذر او را بپذیرد، باید خود عذر پذیر دیگران باشد. در این باره امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه میفرمایند:اگر برادرت گناهی کرد، عذرش را بپذیر. چنانکه گویی تو غلام او هستی و او ولی نعمت توست.» و جالب تر فرمایش امام صادق علیه السلام است که: «عذر برادرت را بپذیر و اگر عذری نداشت، خود برای او عذری بتراش.» [۲]
یعنی جامعه سعی می‌کند موقعیت فرد را درک کند و به جز علل فردی خطا، با فهم موقعیت فرد در جامعه، با او همدردی کند و در عین حال به او اجازه شناخت خطا و عذرخواهی را می‌دهد
و ضمن پذیرش لغزش‌های فرد، سهم خود را در لغزش فرد محاسبه کرده و با اجازه عذرخواهی، اجتماعی بودن آسیب‌های اخلاقی را به رسمیت می‌بشناسد و سهم جامعه را در خطای فردی می‌پردازد.
خوب است پیش از آن که بیشتر از کلمات نورانی معصومین بهره بگیریم، به این نکته اشاره کنیم که «قبول معذرت»، در حقیقت گامی است در جهت این که ناهنجاری ها به هنجار تبدیل نشود. چراکه وقتی کسی پذیرفت که اشتباه کرده است، و از این امر اعتذار جست، در حقیقت پذیرفته است که آن چه واقع شده، خطا بوده است و این یک گام
به سمت بهبود جامعه است. چه بسا نپذیرفتن اعتذار باعث شود که خطاکار ـ که عذرش پذیرفته نمی شود ـ به سمت توجیه عمل خطای خود برود و این بار خود را سالم و عمل
خود را صحیح تلقّی کند و شاید به همین سبب است که امام سجاد علیه السلام می فرمایند: «هیچ کس نباشد که از تو معذرت خواهی کند، مگر این که عذرش را بپذیری اگرچه بدانی که دروغ می گوید.» [۳]
به نظر می رسد کلام حضرت، نوعی مصلحت‌گرایی اخلاقی است یعنی ارزش بالاتری به نام چشم‌پوشی از خطا نسبت به ارزش رک‌گویی ترجیح داده می شود.
در جامعه ما مرسوم است که با یادآوری خطای فرد او را تحقیر می‌کنیم اما توصیه پیامبر اسلام این است که اگر فرد به خطایش اذعان کرد یا حتی به دروغ اعلام کرد که عذر می‌خواهد، عذرش را بپذیریم و حتی عذری برایش بتراشیم تا قبح خطا روشن شود و این اشاره به فلسفه مجازات در اسلام است که در حقیقت آن چه اصل است محکوم کردن جرم و مبارزه با آن است و نه مقابله و ستیز با مجرم.
و از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت شده است که به فرزند خویش می فرمود: عذرخواهی معذرت خواه را بپذیر، چه راست گوید و چه دروغ، تا شفاعت [رسول خدا صلی الله علیه و آله] شامل حال تو گردد.» [۴]
لازم به ذکر است که فرموده مولای متقیان علیه السلام اشاره به روایتی از رسول الله صلی الله علیه و آله است که می فرمایند: «هرکس عذر معذرت خواه را ـ چه دروغگو و چه راست گو ـ نپذیرد، بر من در حوض کوثر وارد نمی شود.» [۵]نکته: باید توجه داشت که پذیرش عذر مربوط به جایی نیست که فرد گمان می کرده کار درستی انجام می دهد و بعد معلوم شده که اشتباه کرده بود. بلکه حتی اگر فرد مسلمانی دچار کجروی شد و بعد عذرخواهی کرد، باید آغوش مسلمانان به روی او گشوده شود. و شاید سرّ این نکته در این باشد که هرگاه پذیرش عذر در جامعه ای فرهنگ غالب شود، طبیعتاً معذرت خواهی در آن جامعه رواج می یابد و جامعه ای که مردمان در آن اذعان به خطا کنند، از لج بازی و اصرار بر خطا مصون می ماند.
گرفتاری ها از آن جا ناشی می شود که فکر کنیم با «عذرخواهی» از چشم مردم می افتیم و همگان ما را غیر قابل اعتماد می دانند. در حالی که نباید فراموش کنیم درد ما از جایی شروع میشود که خود را «مبرّای از خطا» بدانیم و یا نخواهیم به خطای خویش اذعان کنیم.
در حالی که به حکم عقل و دین، عصمت تنها از آنِ معصومین علیهم السلام است و بس.
پس هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی، پیشرفت در گرو پذیرش اشتباه، اذعان به خطا و گذشت و قبول معذرت خطاکار است و همین است که بزرگان را بزرگ تر و جامعه را امیدوارتر و فردا را روشن تر می سازد.
امام سجاد علیه السلام ـ که در بیان جایگاه و مقام او و پدران و فرزندانش قلم عاجز است ـ در صحیفه سجادیه و خطاب به خداوند می فرمایند:خدایا از تو عذر می خواهم اگر کسی به من بدی کرد و عذر خواست و من عذرش را نپذیرفتم.» [۶]
غزالی در احیاء العلوم[۷] نقل می کند که یکی از مشرکین در جنگی بالای سر رسول الله صلی الله علیه و آله واقع شد و در حالی که شمشیر کشیده بود، به حالت تمسخر از حضرت پرسید چه کسی از تو محافظت می کند؟ حضرت پاسخ فرمودند: «خدا». پس شمشیر از دست او افتاد و حضرت رسول آن را برداشتند و پرسیدند حال از تو چه کسی محافظت
می کند؟ گفت: این که تو بهترین هستی. پس حضرت گفتند اسلام بیاور. او گفت: اسلام نمی آورم ولی دیگر با تو جنگ نمی کنم و نه با تو همراه می شوم و نه با دشمنان تو. حضرت راه را بازگذاشتند و او را رها کردند و او در حالی که نزد یارانش می رفت به آن ها می گفت از نزد بهترین مردم پیش شما می آیم.[أیضا ن ک: مسند احمد،
ج۳، ص۲۹۰]
پایان کلام آن که: آدمی باید مراقب باشد که کاری از او سر نزند که محتاج عذرخواهی شود و اگر مرتکب خطایی شد، عذر بخواهد و اگر عذرخواهی کرد، باید عذر او پذیرفته شود و اگر عذری ندارد دیگران سعی کنند برای او عذری بیابند. پس باید همواره فرصتی برای عذرخواهی دیگران، فراهم کرد.
[۱] . شرح حدیث جنود عقل و جهل، امام خمینی، ص۸۶٫
[۲] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج۱۰، ص۱۰۰٫
[۳] . میزان الحکمه، ج۳، ص۱۸۵۹٫
[۴] . وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۲۱۷٫
[۵] . مکارم الاخلاق، ص۴۳۳٫
[۶] . صحیفه سجادیه، دعای ۳۸٫
[۷] . احیاء العلوم، غزالی، ج۲، ص۶۰۳٫
ششمین حق
یردّ غیبته
«حق دفاع از مسلمان در جایی که غیبت او را می کنند»
از جمله حقوقی که مسلمان دارد آن است که اگر در جایی غیبت او را می کنند، دیگران باید آن حرف را رد کرده و از او دفاع کنند
لازم است پیش از بیان این حق، به میزان بزرگی گناه غیبت اشاره کنیم. گناهی که امروزه ـ متأسفانه ـ از زمره شایع ترین گناهان در میان متدیّنین است. امام باقر علیه السلام از رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله روایت می فرمایند که حضرت فرمودند: «رسول خدا در حالی که بر فراز منبر نشسته بود، فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست، به هیچ مؤمنی خیر دنیا و آخرت عطا نمی‌شود، مگر به سبب حسن ظن به خدا و امید به خدا و اخلاق خوب او و اینکه خویشتن را از غیبت مؤمنان بازداشته است. به خدایی که جز او خدایی نیست، خداوند مؤمنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نمی‌کند مگر به سبب سوء ظن به خدا و کمبود در امیدواری به خدا و اخلاق بد او و غیبت مؤمنان[۱]»
در این جا لازم است یادآور شویم که در حرمت غیبت هیچ اختلافی بین مسلمانان نیست و از اجماعیات مسلّم است؛ اما متأسفانه این گناه بزرگ به حدی در جامعه اسلامی شیوع یافته است که کمتر کسی از ارتکاب آن مستثنی است. و تعجب است که جامعه و خانواده و محیط شخصی و اجتماعی ما آمیخته با آن است و هیچ کس کمترین توجهی به آن ندارد. در هر کوی و برزن، هر جریده و محفل، هر دسته و دستگاه، هر جمع و جمعیت، به‌راحتی پشت سر مسلمان و مؤمن سخن گفته می‌شود و هیچ یک از ما ـ که داعیه دینداری و عبودیت داریم ـ لحظه‌ای احساس نمی‌کنیم که نسبت به آنچه می‌گوییم و می‌شنویم، مسئولیم. هر کس از هر جا، هر چه را نقل می‌کند، می‌شنویم و چه بسا در دل شاد می‌شویم! آیا این موج کینه و نفرت و بدخواهی، نتیجه این دوری از دستورات خدای کریم نیست؟ آیا همین سادهانگاریها نیست که نتیجهاش آن شده است که پشت سر هر مؤمنی در جامعه سخن گفته میشود
و این سخن از سر حدّ غیبت فراتر رفته، به محدوده تهمت‌های عجیب میرسد و بعد به سبب آنکه کسی احساس نمیکند که باید در مقام دفاع از برادر دینی اش برآید، این غیبتها و دروغ‌ها و تهمت‌ها باور می‌شود و بعد همه ابزار دست دروغ‌بافان و تهمت‌زنان قرار میگیرند و میکنند آنچه نباید.
و کسی نیست که بپرسد آیا آنچه زمینه رفتارهای ماست، ذره ای حقیقت در خود نهفته دارد..؟
از این نظر غیبت نوعی محاکمه شخص بدون حضور اوست و از این رو غیبت نوعی فساد اخلاقی است که به نفی حقوق فرد در دفاع از خود در برابر هر سخن بی جا منتهی می‌شود
و این یکی از مواردی است که ضرورت تقدم اخلاق بر حقوق را در اندیشه اسلامی ثابت می‌کند و از طرفی دیگر میتوان گفت فساد اخلاقی غیبت، مقدمه تهمت و اتهام‌زنی است که در جامعه ما امروزه رواج بسیار دارد و به همین سبب می توان امیدوار بود که اگر غیبت ریشه‌کن شود تهمت هم برچیده می‌شود.
وقتی در روایات می‌خوانیم که رسول الله صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «کسی که اقدام کند به غیبت برادرش و کشف سرّ او، اول قدمی که بردارد، در جهنم گذارد و خداوند سرّ او را در بین خلایق کشف کند.» [۲] یا اینکه مولی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:  «دوری کن از غیبت، زیرا که آن نان آمیخته به خورش، برای سگ‌های آتش است… دروغگوست کسی که گمان کند حلال‌زاده است و حال آنکه گوشت‌های مردم را به واسطه غیبت کردن، می‌خورد. »[۳] آیا نباید این گونه احادیث اندکی ما را به خود آورد؟
آیا آنها که مسئولیت خویش را در کشف راز مردم و افشای اسرار دیگران ـ آن هم به خاطر هیچ و یا صرفاً به خاطر آنکه لحظه‌ای شاد شوند یا دیگران را خشنود سازند ـ تعریف می‌کنند، نباید لحظه‌ای به خود آیند و اگر نه برای جامعه، حداقل به حال خودشان، دل بسوزانند؟
به این حدیث شریف توجه کنیم تا بدانیم مسئله چه مقدار مهم است: رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «کسی که غیبت مسلمانی را کند، روزه‌اش باطل شود و وضوی او شکسته شود؛ و روز قیامت در حالی می‌آید که از دهن او بویی برمی‌خیزد که گندش از بوی مردار بیشتر است و اهل آنجا، از آن بوی بد اذیت می‌شوند و اگر بمیرد قبل از توبه، مرده است در صورتی که حلال شمرده چیزی را که خداوند حرام شمرده است.» [۴]
حال که پیرامون این گناه، اندکی سخن گفتیم، می توان دانست که «ردّ غیبت» و دفاع از برادر مسلمان چه اندازه مهم و با ارزش است. مرحوم نراقی در معراج السعاده در این باره می نویسد: «گناه شنونده غیبت، مثل غیبت کننده است، مگر اینکه در مقام انکار برآید و سخن آن شخص را قطع کند. یا از مجلس برخیزد. و اگر قدرت بر اینها نداشته باشد، در دل غضبناک گردد. و اگر به زبان گوید ساکت‌شو، اما در دل، مایل و طالب باشد، این از اهل نفاق است.
پس بر اهل دین لازم است که چنانچه غیبت مسلمانى را بشنوند، در مقام انکار برآیند و آن را رد کنند، و الا مستوجب نکال [عذاب] مى‌گردند. و این همان اصل برائت است یعنی اگر در مجلسی تهمتی به فرد غایب زده شد تا زمانی که خود او حضور نداشته باشد، حتی اگر ادله و اماره منطقی اقامه شود، باید فرد مسلمان، آن را در حق
فرد مسلمان دیگر انکار کند تا زمانی که ادله و اماره در حضور خود او اثبات شود. یعنی اصل اخلاقی نفی غیبت در اسلام مقدمه اصل حقوقی برائت است و به‌راستی اگر غیبت در جامعه اسلامی ریشه‌کن شود آیا بسیاری از اتهامات و گزارش‌های ناصواب علیه افراد مومن از بین نخواهد رفت؟ و اگر دریافت‌کنندگان گزارش‌های نادرست در غیاب اشخاص به این نکته توجه می‌کردند که گناه شنوده غیبت مثل غیبت‌کننده است آیا ریشه برخی اتهامات نادرست برکنده نمی‌شد؟
حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود که: «هر که مؤمنى را در نزد او ذلیل کنند و او بتواند یارى او را بکند و نکند، خدا در روز قیامت او را ذلیل مى‌سازد.» و
فرمود: «هر که رد کند از غیبت، برادر خود را و آبروى او را محافظت کند، حق است بر خدا که در روز قیامت آبروى او را نگاه دارد.» و فرمود که: «هیچ مردى نیست که بدى برادر مسلم او، در نزد او مذکور شود و او بتواند او را جانبدارى و حمایت کند ـ اگر چه به یک کلمه باشد ـ و نکند مگر اینکه خداى تعالى او را در دنیا و آخرت ذلیل مى‌کند.
و هر که بدى برادر مسلمش را در نزد او ذکر کنند و او یارى او [غیبت شونده] کند، خدا یارى او کند در دنیا و آخرت.‌» و فرمود: «هر که حمایت کند آبروى مسلمانى را، خدا در روز قیامت مَلَکى [فرشته‌ای] را مى‌فرستد که او را حمایت کند.» و فرمود: «هر که منت گذارد بر برادر خود، در خصوص غیبتى از او که در مجلسى بشود و آن را رد کند، خداى تعالى هزار در از شر را در دنیا و آخرت از او دور مى‌کند. و اگر بتواند و رد غیبت او را نکند، گناه او هفتاد مقابل آن کسى است که غیبت‌کرده است.‌»[۵]
در این باره سخن بسیار است و متأسفانه گوش ها سنگین. غضب و عداوت و کینه همراه با حسد و تفاخر و استهزاء ـ که عوامل اصلی شیوع این گناه در جامعه هستند ـ چنان در وجود ما ریشه گرفته که کلام معصومین علیهم السلام نیز دل های دربند را رهایی نمی بخشد اما می توان و باید در هر لحظه گام به جلو برداشت، باشد که خدای متعال دستگیری کند.
[۱] . کافی، شیخ کلینی، ج۲، ص۷۱٫
[۲] . شیخ صدوق، عقاب الاعمال، ص۳۴۰٫
[۳] . وسائل الشیعه، ج۸، ص۶۰۰٫
[۴] . وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۹۹٫
[۵] . مرحوم نراقی، معراج السعاده، ص۴۳۱٫

درباره ثنا

به نام الله مهربان خدایی که با نهایت لطف و رحمتش زندگی بخشید و قطعه ای از پازل هستی قرارم داد امید که آنی بشوم که او دوست دارد. همو که راههای تازه و درهای پیروزی را با کلیدهای طلایی مهرش میگشاید و آدمی را با دوستی مهربانی تلاش در راهش و توکل به خود به موفقیتهای چشمگیر میرساند.لیلا غلامی هستم ساکن شهرستان دوست داشتنی و خوب جهرم نابینا لیسانس روانشناسی و در مسیر موفقیتم با تکیه بر خدای بزرگ که درسهایی به من داد که متوجه بشم بهترینم خودش هست و عالیترین زندگی برام در دست خودش و من هرچه از او درس میگیرم بیشتر از نعمت هاش و زندگی لذت میبرم.خدایی که با همه وجود فهمیدم اگر قدمی برداری و حرکتی کنی قدمهای پر برکتش رو برات بر خواهد داشت و اگر دریچه ای از سمت نور رو گشودی درهای رحمتش رو پیاپی به سمتت باز خواهد کرد.جستجوگر و حقیقت طلبم دغدغه های من روشن شدن حق نابودی باطل در همه ابعاد زندگی و علم و پیروزی حقیقت و راستیهاست.برخی فعالیتها علایق و افتخارات مهم:انتقال پیامهای مهم در جهت هدفی مهمتر.فعالیتهای قرآنی و فرهنگی مجازی و بیرونی.شناخت مبانی روانشناسی حقیقی مهدویت طب سنتی اسلامی و خودشناسی.استفاده از رسانه های جمعی منور کتابها و مقالات و برنامه های متنوع و مفید.و مهمتر اینکه یادگار شهیدم داییهایی که دوستان قدیمی و تازه من هستند آشنایانی مهربون و خانواده ای با درک هوادار و دلسوزی دارم و امامی که همه جا و همه وقت در نهایت محبت مرا میفهمد و اگر چشمهای زخم خورده از تیر خطاهای خود و بیگانه به سمتمان را از این آلودگی پاک کنیم میفهمیم که او و خاندان پاکش و کلام خدایش با تک تک ما چنینند...
این نوشته در کتاب, مذهبی ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

14 دیدگاه دربارهٔ «آیین مسلمانی پذیرش عذر و”رد غیبت”..خیلی مهم حتمً بخوانید»

  1. بهنام نصیری می‌گوید:

    سلام ثنا خانم
    همینجوره که نوشتید
    کاش میشد حد اقل وانمود کنیم که عمل میکنیم

  2. زهرا آيت می‌گوید:

    سلام. بازم ازت تشکر میکنم. خوشحال میشم وقتی تموم شد همشو توی یه فایل و یه پست بذاری برای دانلود. عالی بود. انشا الله خدا توفیق بده که عامل باشیم. التماس دعا و ممنونم.

    • ثنا می‌گوید:

      سلام عزیزم ممنونم خدا بزرگه چرا ما نتونیم بنده خوبی برا خدا باشیم همین که هستیم یعنی این قدرت رو داریم پس خدا کنه کاری نکنیم که شرمنده بشیم راهکارهاشو باید بریم دنبالش بنظرم تمرین و کم کم ملکه ذهن و رفتار کردن فکر خوبی باشه
      مثلً من وقتی میخوام غیبت کنم یادم بیاد که این مطلب رو خوندم و به خودم نهیب بزنم و تمرین کنم با یادآوری آموخته هام و نتیجه بد کار
      و شرط مهم هم اینه که خیلی باید حواسمون جمع باشه که توجیه نکنیم که جلو کارمونو نگیریم
      فکر نکنیم این کار ما مثلاً غیبت یا هر گناه دیگه ای نیست و با دلایلی که فکرشو میکنیم قبحشو نبینیم
      گاهی توجیه و دلیل آوردنهایی آدمی رو بیچاره میکنه
      ببخشید طولانی شد اینا رو تو بهتر از من میدونیو من درس پس میدم درباره پیشنهادتم باید واسه مناسب ترین راهش فکر کنم فوقش نشد همشو یک جا به خودت میدم مرسی

  3. سلام! خیلی عالی بود مرسی خدا اجرتان بده

  4. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام
    عالی بود, ولی اگه همه ی جوامع به تمام این حقوق عمل کنن میشه مدینه ی فاضله که فارابی و خیلیای دیگه میگن

  5. حسین آذری می‌گوید:

    سلام ثنا خانم مطالبی بود که اگه هزار بار هم گفته بشه متاسفانه ادامه می یابد.
    کاش خدا یاریمان کند که از مباحث به دور باشیم و از کسی کینه به دل نگیریم و بتوانیم به راحتی برای رضای خدا از خطا ی دیگران بگذریم.
    فقط پیشنهادی که داشتم اینه که بهتر بود هر مبحث رو جدا پست میذاشتید. چون خیلی ها طاغت طولانی بودن پست ها رو ندارند و به راحتی از کنار این پست های طولانی میگذرند.
    بازم ممنونم از این پست آموزنده و هدایتبخش.

    • ثنا می‌گوید:

      سلام همین طوره.کاش واقعً ولی خدا چیزایی رو سر راه آدم قرار میده که بشه وقتی ما آدما این طوری نیستیم
      درسته موافقم ولی راجع به این پست من زیاد این احساس رو نکردم و امیدوارم هر حق خواهی به دنبال این مسایل باشه و ازشون استفاده کنه اینکه گاهی دو تا مبحث رو یک جا میکنم برای اینه که چون مطالب زیادی توی این سایت به صورت هدفمند قرار داده و میدم و این کتاب هم بخشهایی داره خواستم تعداد لا اقل پستهای این مورد زیاد نباشه و پر بارتر بشه به هر حال از این به بعد سعی به دقت بیشتری میشه
      از شما هم ممنون

  6. عطا می‌گوید:

    درود بر بانو ثنا.
    پذیرش عذر ما سبق, حق عذر خواه, که البته ای کاش و ای کاش, هر دو طرف مرافعه این را میدانستند و بالاتر از دانستن درکش میکردند.
    تشکر.

  7. سعید پناهی می‌گوید:

    سلام ثنا خانوم.
    نظر حسین را لاااایک میکنم.
    تشکر از پست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *