مفهوم نابینا:دانشجوی نابینا (رویکرد های علمی)
پرسپکتیو ۱ (منظر)
در این بخش، دانشجویان نابینا از خلال تخصصشان مفهوم نابینا را به تحلیل میکشند.
معلولیت امری سیاستی-اجتماعی
نویسنده: فرزانه شاهمرادی
دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران
محیط اجتماعی، عمده تاثیر اختلال یا معلولیت را بر زندگی فرد تعیین میکند. فرد اعم از بینا یا نابینا، معلول یا سالم، زن یا مرد زمانی ناتوان و ازکار افتاده به شمار میآید که از امکاناتی که در دسترس عموم افراد جامعه قرار دارد (از جمله دسترسی به تسهیلات عمومی، آموزش، اشتغال، عضویت در گروههای سیاسی و اجتماعی، آزادی حرکت و…)، محروم شود. لذا توجه به این امر بسیار حایز اهمیت است که معلولیت موضوعی سیاستی محسوب میشود و نه یک موضوع سلامتی و پزشکی. سیاست (شامل قوانین) با تجویز برخی رفتارها و فعالیتها، افراد را ناتوان میسازد. بنابراین معلولیت در افراد مستقر نیست بلکه در تبعیض تحمیل شده به وسیله جامعه در محیط اجتماعی و فیزیکی که توانایی افراد را برای مستقل بودن محدود میکند، و در کنش متقابل بین آسیبهای فردی و پاسخ جامعه به آنها، قرار دارد.
در واقع مسئله این نیست که یک فرد معلول است، بلکه مسئله در جامعه ای است که به سطوح مختلف معلولیت نمیپردازد و زن یا مرد معلول را ناتوان میکند. اگر شخصی که بر صندلی چرخدار نشسته است نمیتواند به ساختمانی بلند وارد شود این موضوع ربطی به نارسایی آن زن یا مرد ندارد؛ بلکه به کسانی مربوط میشود که آن ساختمان را طراحی کرده و مدیریت میکنند. در واقع مسأله ای که معلولان دارند نقص جسمانی آنها نیست، بلکه تصوری است که افراد سالم از نقص آنها دارند .
از اینرو اکثر مشکلاتی که افراد معلول با آن مواجه میشوند ناشی از محیط اطرافشان است نه مستقیماً ناشی از خود ناتوانیها. این تفکر بیانگر الگوی اجتماعی ناتوانی است که با الگوی «قربانی» یا «نیکوکارانه» مغایرت دارد. بر اساس این الگو، جامعه به جای اینکه افراد دچار ناتوانی را قربانی ناتوانی تلقی کند، مسئول بهبود وضعیت آنها به لحاظ برخورداری از آزادی و حقوق انسانی است.
نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که اگر بناست مسئله معلولیت به عنوان یک موضوع سیاسی مطرح شود، حقوق فرد معلول از این نظر که باید با وی مانند دیگران و به صورتی منصفانه برخورد شود، یک حق مدنی است و حقوق مدنی وابسته به وجود اعتبارات مالی یا حتی تناسب اعتبارات نیست؛ و دیگر اینکه حقوق، به عدالت مربوط است و نه به امور خیریه ای، حمایتی و نوعدوستانه.
نابینا:نمای نزدیک (دوستان صمیمی)
پرسپکتیو ۲ (منظر)
در این بخش، دوستان صمیمی بینای افراد نابینا، تجربه دوستی خود را در رابطه با دوستان نابیناشان در میان گذاشته اند.
عصای سفید:امید، انگیزه، توانمندی،
نویسنده:مریم نیثاری
در نگاه اول و بدون هیچ ارتباط اجتماعی با افراد موفق این گروه و یا در جریان قرار گرفتن از موفقیتهای این افراد در حوزه های مختلف، اولین تصویری که در ذهن یک بینا ایجاد می شود محدودیت نابینایان است و شاید این سوال مطرح شود که چطور می شود این افراد مستقلا در جامعه مثل یک فرد عادی رشد کنند و به بالندگی برسند؟
اما کافیست که در جمع افراد موفقی ازین گروه قرار بگیرید آن موقع است که می بینید نه تنها بطور عادی به موفقیت نرسیده اند بلکه شاید بیش از خیلی از افراد بینا مدارج عالیه را در برترین دانشگاه های کشور طی می کنند و به بهترین موقعیت های اجتماعی و اقتصادی می رسند. تجربه بنده به عنوان کسی که به لطف خداوند در کنار این دوستان توانمند حضور دارم این است که خیلی از اوقات از توانمندی مقابله با مشکلاتشان درس می گیرم و تدبیر و گام های مصمم و استوارشان، انگیزه ی رفتن رو به جلو را به من می دهند.
مشاهدهی تلاش مضاعف دوستان نابینا و کم بینایی که از دورترین نقاط کشور به پایتخت آمده تا در یکی از بهترین دانشگاه های کشور تحصیل نمایند و همچنین پیگیری و سختکوشی شان در مواجه با مشکلات، برای بنده به عنوان یک فرد بینا قابل تامل و ستودن است و اینکه کمبود یکی از حواس باعث انزوایشان نشده و بلکه در ارتباط اجتماعی که با دیگر افراد دارند بسیار موفق بودهاند.
بنده در مدتی که با این افراد وارد ارتباط اجتماعی شدهام آنها را افرادی صبور، با انگیزه، توانمند و با تدبیر دانستهام ، شایان ذکر است که این نوع ارتباط موجب گردیده تا بسیاری از این مشخصه های شخصیتیکه در فوق ذکر گردید را در خود تقویت نمایم و در برابر سختی ها انعطاف پذیر باشم.
وقتی برای اولین بار همراه گروهی از دوستان نابینا به اردویی دو روزه رفتم دیدم که خیلی بیشتر از سفرهای کوتاهی که تابحال رفته ام به من خوش گذشته است بطوریکه به دیگر دوستان نیز که تا بحال با این افراد ارتباطی نداشته اند نیز پیشنهاد کردم حتما در سفرهای بعدی همراه ما باشند.
مطلب آخر نیز که لازم می دانم حتما ذکر شود این است که به استعدادشان در پیشرفتهای علمی،فرهنگی، ورزشی و همچنین خلاقیت و توانمندی افراد نابینا در رفع مسائل شان باید ایمان داشت و در چنین مواقعی از آنها حمایت کرد. شاید خیلی افراد باشند که از سلامت کامل برخوردارند ولی با کوچک مشکلی ارتباطشان با خدا دچار تزلزل شده و مسیر برای وسوسه های شیطانی مهیا می گردد چیزی که بنده در ارتباط با افراد نابینا مشاهده کردم، دوستی شان با خداوند و شکرگذاری نعمت هایش بود که بسیار قابل تحسین است.
نابینا:نمای دور (دیگران)
پرسپکتیو ۳ (منظر)
در این بخش، کسانی که با افراد نابینا رابطه نداشته اند تصور و درک خویش را از نابینا و نابینایی در میان گذاشته اند.
تصور و درک از نابینا و نابینایی
نویسنده:پرستو قلی زاده
فکر می کنم این اولین بار هست که دارم راحت به موضوع خاصی مثل ندیدن یکی از حواس فکر می کنم یا اینکه می تونم حتی خودم نبودنش رو تصور کنم! تا حالا من و امثال من در کل زندگیمون درگیر انجام تنها کارهای روزمره بودیم بدون اینکه فکر کنیم اگر یکی از این حواس نبود زندگی چه شکلی می شد؟چه رنگی می شد؟ اصلا زندگی از اون دید چه معنایی پیدا می کرد؟ گهگاه خیلی از ماها تو کوچه و خیابان با افرادی روبرو می شویم که ماها رو نمی بینند، آیا لحظه ای شده که خودمون را جای آنها بگذاریم؟ اولین حسی که شاید به من و امثال من دست بده حس دلسوزیه! بدون اینکه به دنیاشون فکر کنیم خیلی از ماها حتی راهمون رو هم کج می کنیم که با این افراد برخورد نداشته باشیم!!! واقعا این دلسوزی برای خودمون هست یا آنها ؟؟؟ اینکه فکر می کنیم آنها از یک نعمت مهم زندگیشون محرومند و اینکه توانایی آنها از ما کمتره! این فکری هست که ما انسانها بدون شناخت و فکر نسبت بهشون داریم. بعضی هامون هم به این نتیجه می رسیم که خدا یک نعمت رو از این افراد گرفته ولی حتما نعمت های دیگه ای رو بهشون داده که این خلأ رو از بین می بره.
اما واقعیت دنیای اونا چطوریه؟ چرا افراد سالم ترس دارند ازینکه یک معلول وارد زندگیشون بشه؟ البته این قسمت کوچکی از زندگی خودم هست،زمانی که یک پسر ناشنوا خواست به زندگی من وارد بشه ولی من به خاطر ترسی که داشتم از اون فاصله گرفتم، ولی الان که به این موضوع فکر میکنم می بینم این ضعف و کوچکی من بوده من باید بیشتر این دسته از آدمها رو می شناختم و بعد راجعبهشون فکر و قضاوت کنم
سلام بر شما! تشکر میکنم بابت انتشار ویژه نامه ۲۳ مهر بخش دوم. دستتان درد نکنه
سلام بر آقای مرتضوی عزیز. خواهش میکنم. شما لطف دارید.
سلام
ممنون عالی بود.
خدا قوت.
سلام آقای سعیدیفر. خیلی ممنون که نظر دادید. خدا به شما هم قوت بده.