تولدت مبارک! اِی از یاد رفته!

شب. سرد. سوز. برف. یخ. دستی که یخ زده و نفسی که …

به همون اندازه ای که یه روزی می دید همه براش سر و دست میشکونن، تنهاست.
به همون اندازه که سرش دعوا بود، تنهاست.
هه! خخ! حداقل یه روزایی پنج شیش نفر بودن که تر و خشکش کنن. ولی الان، تنهاست.

همین پارسال بود که ۴۰ ۵۰ نفر دور یه میز نشستن. یه کیک بزرگ آوردن. براش شمع گذاشتن و اونم شمع پنج سالگیشو فوت کرد. کلی براش سنگ تموم گذاشتن. ولی الان، امشب، اینجوری تنهاست.
چهار پنج تا پایه داشت. چهار پنج تا چشم داشت که شب رو به صبح می رسوندن که نکنه زمان بگذره و هست و نیستش نابود بشه. همه شون رفتن پی کار خودشون. تنهاست.
یک شب با سعید. بیست و شش دقیقه با سعید. دور همی شب روشنیا. پادکستایی که پنج تایی می نشستن ضبط می کردن. آموزش اوداسیتی. آموزش survive the wild. آموزش اسکایپ. پنج موزیک برتر. مسابقه. کتابخوانی. کنفرانس های شبانه. reaper. آموزش eurofly. آموزش a blind legend. پست های یارانه ای. هفت بیجار ها. غیژ غیژ سلول های خاکستری. وای نه کلاس ۱۴٫ و و و و و.
هر قطره ای از بارون و برف که تو سرش می خوره، یکی از اینا رو عین پتک تو سرش می کوبه. تنهاست. تنهای تنها.
نه اشتباه نکن. هر پنج تاشون هستند اما پیشش نیستند. با دستای یخ زدش، به زور گوشیشو از جیبش در میاره و تو پوشه های در هم و بر هم ریختش، دو سه تا پادکست گوش میده. عید ولایت، خورشید طوس، آموزش mable jb، آموزش redspot، آموزش psyco strike، اه. اه. اَََََََََََََََه.
گوشیشو میکوبه زمین. خیس میشه. احساس می کنه گونه هاش داره گرمای خاصی رو تجربه می کنه. پلکاش داغ شد. پنج سال خوش نامی بدجور داره گلوشو فشار میده. میاد و اینو پلی می کنه.
لطفا پلی نکرده نیا پایین چون حرفاش تموم شد.

 

سلام به همه. اینکه ۱۰۰ درصد تقصیر افت و توقف شب روشن تقصیر کادرشه یا نه کاربراش هم چند درصد مقصرند، حرف الان ما نیست.
اصلا تمام تقصیر ماهاست و تمام. این بحثو ببندیم همینجا.
ولی خیلی چیزای نگفتنی کاری کرده که ادامه ی راه رو برای ماها سخت کنه. خواهش می کنم تا آخر بخونید.

درست مثل سال قبل، مهرماه بود که گفتیم آقا اینکه سایت داره خاک میخوره به کنار! ۱۰۰ روز دیگه تولدشه بیاییم یه برنامه دست و پا شکسته تدارک ببینیم. شل بودیم. اون پارسالیا نبودیم که ظرف ۲۴ ساعت مدیر ارشد سایت که شب شبِ اونه، بیاد بشه صدا بردار. فکرمون فکر یه برنامه ۵ ۶ ساعته نبود. میخواستیم یه برنامه یه ساعته جمع کنیم که لا اقل کاری کرده باشیم، بعد تولدش بشینیم براش تصمیم بگیریم که همینجوری آهسته و پیوسته رود، یا جمعش کنیم بره.
جلسه گذاشتیم. یه کم سر کله هم زدیم. یکی گفت بهنام تو مقصری هی متواری میشی کارامونو میریزی به هم. یکی گفت آخه امیر مدیر فنی سایت کجاها سیر می کنی آخه؟! یکی گفت میلاد اِل و شهاب بِل و فلانی چنان و اون یکی چنین. دیدیم فایده نداره و کی مظلومتر از سعید، کاسه کوسه رو سر سعید بدبخت شکستیم.
هشدار: ماها کارای سایتو با رفاقتمون قاطی نمی کنیم. بعد تو سری زدنامون نشستیم هر هر خندیدیم به ریش اونایی که یه کوچولو شاید فکر کنن اینا رفاقتشون به هم خورده. رفاقت ماها مرزی تو فضا مجازی نداره دوستان!
خلاصه اینکه جلسه بدون هیچ برنامه و نتیجه گیری قبلی تموم شد. فقط برا هم دردِ دل کردیم. رََفت تااااااااااااا اول آذر.
سید نوشت تو گروه که آخه پدرتون خوب! مادرتون خوب! کجایین که فقط ۱۷ روز وقت داریم. اما دریغ از یه جواب. همه منتظر بودن یکی حرکت کنه. انگار نه تنها دستای شب روشن، پاهای ما هم برا حرکت یخ زده باشه.

دقیقا جمعه غروب دور هم جمع شدیم. قرار شد سعید یه پادکست نیم ساعتی ضبط کنه و شب تولد سایت بذاره و از همه بابت کم کاری ما همه مون عذرخواهی کنه و بگه که برا آینده ی شب روشن تو فکریم. یا بمونیم، یا یه چیزایی رو تغییر بدیم و یا که خداحافظ شما. سعید هم حرف نداشت بزنه. میگفت پشت میکروفون که میام تمام اعتماد به نفسم خورد میشه. نمیدونم چی باید بگم.

 

آهای شب روشن و کاربر های فهیم و بی نظیرش! ماها یه دست می خواستیم که هلمون بده. نیومد و ایستادیم. اگرچه خودمون هم مقصریم اصلا ۱۰۰ درصد. اما وجداناً می تونستید هلمون بدید.
آهای شب روشن! آهای کاربرا و یا بهتر بگم پر و پا قرص های همیشگیش! ماها، یعنی کادر شب روشن که الحق والانصاف تا امسال براش کم نذاشتین، بدون هیچ غروری اظهار تأسف می کنیم و اومدیم بگیم که تو فکریم و قصد داریم یه کارهایی برای ارتقا و پیشرفت شب روشن انجام بدیم. کارهایی که ما رو بیشتر از این مدیون کسانی نکنه که حمایت مالی و معنوی خودشون رو برای جایی انجام میدن که چندین ماهه داره خاک می خوره.

در آخر، کاربران و دوستان عزیزی که تو رکود شب روشن اینجا رو با پست های خوب و مفیدشون روشن نگه می داشتند باید رو سر ماها نگه داشته بشن. کسانی مثل ممل آمریکایی عزیز که بی هیچ چشم داشتی هوای شب روشنو داره و واستاده تا دستاشو ها کنه.

نظر ها بازه و همه چی آزاد. البته در چارچوب قانون ایران و ادب. همه چیز آزاده یعنی در مورد سایت و فضاش یا هر چیز دیگه باهامون صحبت کنید و بهمون راهکار بدین. ممکنه به فکر کردنمون جهت داده بشه.
اسمشو هر چیزی دوست دارید بذارید ولی الان شب روشن دقیقا همینجاست! تهِ بنبست.

درباره مدیریت سایت شب روشن

این کاربر، هویت واقعی نداشته و صرفا از آن، برای اطلاعرسانیها و پستهای مدیریتی سایت استفاده میشود. www.shaberoshan.ir
این نوشته در دسته‌بندی نشده ارسال و , , برچسب شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

21 دیدگاه دربارهٔ «تولدت مبارک! اِی از یاد رفته!»

  1. سعید پناهی می‌گوید:

    خیلی حرف داشتم بزنم خیلی.
    خیلی زیاد دلم گرفته.
    خیلی زیاد دوس داشتم بنویسم.
    اما نمیشه, نشدنی هست.
    شاید ی روزی نوشتم یا براتون همینجا ی پادکست گذاشتم.
    اما امشب نه.
    امشب کل افکارم بهم ریخته هستش.
    فقط ی کلام بگم ما باختیم, بدم باختیم و شاید نشه کاریشم کرد.

    • ممل آمریکایی می‌گوید:

      دکی ,,, حشمت فردوس شونصد سال سن داشت زندگیشو باخت خودشو نباخت
      بعد هفتاد سال گفت خوش اومدی به میدون تره بار
      تو هم بعد از یک سال خوش اومدی به مجازی
      چی رو باخت دادی سعید جون
      اگه سایت مشکل داشته باشه مثل سایت های دیگه تعمیر میشه اگه باز مثل دو سال پیش ftp جفتک زده باشه اونم ریدیف میشه یا هر مشکلی دیگه باشه که فنی باشه حل میشه
      حرفام رو تو کامنت بعدی میزنم تو هم هر چه دل تنگت میخواهد بگو بهتره صادقانه همه از بی معرفتی ها بگیم

  2. امیر رضا رمضانی می‌گوید:

    سلام.
    نمیدونم از کجا شروع کنم.
    از اینکه دارم میبینم زحمتایی که همه با هم کشیدیم داره اینجوری میشه، یا اینکه بهونه بیارم که کار دارم و اینا، یا بدتر کنم بیام بگم پست ندارم.
    چی بگم. خودتون بگید. من چی باس بگم.
    باورش سخته سایتی که اینجوری پاش بودیم، (شب سرش بیخوابی کشیدیم با اینکه حتی فرداش امتحان داشتیم)، به این روز افتاده.
    نمیدونم.
    نمیدونم چی بگم و چه جوری شروع کنم.
    شما بیاید بگید.

  3. فاطمه خلیلی می‌گوید:

    سلام سلام سلاااام به همه من نسبت به همتون کمتر حرف برا زدن دارم ولی امروز با این پست خیلی خیلی زیاد اشک ریختم چون تقریبا از سال ۹۳ کسی بودم که پنهان تمام مطالب رو میخوندم هیچ وقت اهل کامنت دادن و این بحثا نبودم اما با آقای ممل آمریکایی خیلی زیاد موافقم ببینید با همه هستم درسته که سایت الاان بی محتوا شده یکمی ولی اگه همه این ۵۰ نفری که این پستو خوندیم ی کوچولو فقط ی کوچولو بخوایم بهت کمک کنیم سایت به جایی میرسه که باز خیلیا بخوان زمینش بزنن من فقط میگم شماها دارین راهی رو میرید که شش سال خیلیا خواستن برید و اتحادتون نزااشت اما الان خودتون با دست خودتون دارید تقدیمشون میکنید من به عنوان ی کاربر کوووچوووولوو ببینید دارم میگم کووووچوووولوو حاضرم هر کارییی که برا سایت هست انجامش بدم از تولید محتوا گرفته تا کلی مطالب که بتونم بزاااااارم ولی باید مامان بابای سایت که هردوش ی نفرههه بیاااد اینجا دست بچه هاشو بگیرههه تا بلند شیم آقاا من میگم بیاااید همین جا دقت کنید همینجااا تو همین کامنتا ی یا علی بگیم بریم جلوووووو بخدا کار پیش میرههه ما از حشمت فردوس فقط نباید سریال دیده باشیم کهه باید یچی یاد گرفته باشیم یااا نه پس نبازید خودتونو و نمیبازیم خودمونو فقط کمک کنیم تا همچی درست شهه ببخشید که خیلی حرف زدم همه این شش سال سکوت امشب تلافی شد به شدت حالا مدیر خوان اشکمونو که در اوردی به شدت حد اقل کیک برامون بیااااار بخوریم ی چایی یا نسکافه یا یچی بیااار بخوریم اعصابمون آروم شهه که با این چشا نریم بیرون مامانمون بیاد یقه شما رو بگیرهههه که بگههه چرا اشک بچمونو در اوردییییی هاااااان کیک میخوااام فعلا یا حق رفتم که یچی اینجا تو آشپزخونه سایت پیدا کنم رفتم که بیااید شما هم

    • سعید پناهی می‌گوید:

      سلام خانوم خلیلی.
      اولا از اضافه شدنتون به جمع بر و بچ شب روشنی بسیار خوشحالم و امیدواریم در کنار هم بتوین م فعالیتهای خوبی داشته باشیم.
      و از حمایتتون هم بی نحایت سپاس گذاریم.
      مطمعنن هرچی استقبال بیشتر باشه باز قدرتش رو پیدا میکنیم از اول شروع کنیم و به روز های اوجمون برسیم.
      فقط باید ببینیم چند نفر حاضرن چراغ روشن بیان و دستمون رو بگیرن.
      فقط خوندن که دردی رو دوا نمیکنه.

  4. abi می‌گوید:

    سلام وقتتون بخیر
    مشکل اصلی اینجاست که همه منتظرن یه نفر شروع کننده ی همه چی باشه
    اینه که اینی میشه که الآن هست
    با افسوس و گریه و عزاداری کردن چیزی حل نمیشه
    فردا باز این عزاداری ها از یاد میرن و باز روز از نو روزی از نو
    بهتره هرکی هرکاری ازش برمیاد همین حالا دست بکار بشه و منتظر نشینه که کی یکی پیدا میشه و حرکتو شروع میکنه

  5. عطا می‌گوید:

    سلام
    انگار چشمو یه بار بازو بسته کردم که یه دفعه فهمیدم چندین سال گذشتش یادش به خیر اینجا قبلا خیلی با صفا بودش
    هنوز با اشخاصی مثل امیر رضا در ارتباطم یا اون میزنگه یا من
    امیر رضا یادگاریی هستش که از شب روشن برداشتم برا خودم خب
    خخخ
    اگر میخواهی تاریخ مصرف نداشته باشی با صفا باش
    همین

  6. عطا می‌گوید:

    ببین یا جمش کن
    یا از نو بساز
    البته اگر بخواهی میتونی از نو بسازی
    تو میتونی شما میتونید اونا میتونن همه میتونن اوه همه میدونن خخخ
    منم میخونم امیر رضا هم میرقصه
    تو هم دوست داشتی برقص
    خخخ

  7. ممل آمریکایی می‌گوید:

    سلام .. داداش چشمی نداریم که چشم داشتی داشته باشیم .. خخخخ
    مخلصیم
    همه و همه ما دلی و عشقی واسه هم کم و زیاد گذاشتیم .. من که خدا شاهده وظیفه انسانی خودم میدونم … منی که بگم همین آموزش گذاشتن عکس روی آهنگ رو یک سال دنبالش بودم تا بخاطر حیته کاری خودم انجام بدم چرا دوستان بخوان اسیری بکشن ..منی که با یک ساعت وقت گذاشتن میتونم آموزش ضبط کنم تا نفرات دیگه روزها یا روزها اذیت نشن چرا نباید انجام بدم …
    من که خودم شخصا و شخصا بلا نسبت همه دوستان بی معرفتی و بی شعوری خودم میدونم که بخاطر یک ساعت وقت گذاشتن بخوام اسیری چندین و چندین دوستان رو نادید بگیرم .. عاقلانه و عادلانه نیست
    حالا داستان بی معرفتی آدما از اونجا شروع میشه که هر کی واسه خودش دوکون مجازی راه انداخته حاجی بازاری شده
    چه گروه ها و چه کانال هایی که تو شبکه های مجازی مثل تلگرام که نساختن رنگابرنگ و مدل به مدل
    مثلا گروه پرسش و پاسخ راجب سوالات موبایل و کامپیوتر شونصد تا زدن خوب میخوای خدمت کنی لااقل یه گروه بزنید یکی بشید به خلق الله خدمت کنید
    مثلا بگن فلانی گروه زده حساب بانکیش پر میشه
    سوال ها هم یکی در میون تکراری و تکراری هستن عضو جدید میاد سوال دیروزی رو دوباره میپرسه .. خوب اینم عاقلانه و عادلانه نیست
    نه میشه سوال و جواب سوال ها رو انبار کرد که تازه راه از راه رسید با یه سرچ ساده به مقصودش برسه
    اما اگه تو همین سایت سوالات و جواب سوالات رو دسته بندی کنید و آپلود بشه چقدر شیک و مجلسی هست و دیگه تکراری نیست و ملت هم صبح تا شب روزهای تکراری و سوالات تکراری سر و کله نمیزنن
    مثلا راجب اسپیک از صفر تا صدش رو حالا چند تا سوال میشه توضیح داده بشه با یه سرچ ساده اوکی بشه
    حالا از بی معرفتی هامون بگیم
    آدم نمیتونه بخاطر مجازی از کار و زندگی بیفته درست اما حد اقل حد اقل میتونه ماهی یکی دو ساعت وقت بزاره واسه اینجا …
    ما هفت هشت ده تا بودیم و هستیم واسه پست گذاشتن .. اگه هر کدوم ماهی یه پست هم بزاریم هفته ای یکی دو تا پست داره سایت .. اما امان از بی معرفتی که ماهی یک ساعت هم وقت نمیزاریم
    اینجا درش بسته نمیشه .. سالی یه پست بدرد بخور بزارید بهتره تا روزی چند تا پست پشمکی که حتی روش اینتر نمیزنن گذاشته بشه .. پس هفت هشت ده نفری که هستیم ماهی یک ساعت هر کدوم وقت بزاریم هفته ای دو تا پست بدرد بخور تحویل ملت میدیم
    خودم از زیاد نشستن پای سیستم اذیت میشم اما تا هر وقت که باشم اینجا هم هستم حتی سالی یه پست ..
    شاید واسه خیلی ها سوال بشه و باشه که وقتی که تلگرام هست سایت چه معنی داره … … اول اینکه نه به تلگرام اینا اعتبار هست و نه دسترسی به محتوای کانال و گروه ها .. با سرچ کردن به مطلب شیش ماه یک سال پیشش نمیشه دسترسی داشت اگه همون لحظه تو کانال یا گروه باشی دانلود کردی اگه نه که دیگه از غافله عقب موندی
    همین جا ماهی یبار پست سفره خونه ای بزنیم هر ماه هم راجب یک موضوع مهارت زندگی همراه خاطره بازی دور هم باشیم . هم فال هم نماشا
    واسه مدیریت کانال و گروه شب روشن هم روزی یک ساعت مشخص تعیین کنید که هردمبیل نشه
    هر کدوم از ما هم اگه شاغل باشیم یا مشغله داشته باشیم یا حتی در مجازی درآمدزایی داشته باشیم بازم ماهی یک ساعت رو باید اینجا وقت بزاریم
    تولد شب روشن هم تبریک میگم .. انشاالله تولد ۹۹ سالگی
    بیا پیک نیک رو فوت کن تا ۹۹ سال زنده باشی
    یا حق

  8. رضا خطیبی می‌گوید:

    سلام به همه دوستان شب روشنی تولد سایتو تبریک میگم هیی یادش بخیر این جا خیلی خوب بود شب روشنو دوست دارم نه بخاطر پستاش نه بخاطره کامنتاش و نه به خاطر هاشیه هاش بخاطر خود ش و بخاطر ادما های با سفاش سعید شهاب امیر بهنام سعید خیلی دوستتون دارم شب روشنو هرچی باشه هرکاری باشه چه از خدمات چهاز هرچی میتونم کمک کنم اگه کمکی از دستم بر میاد تو را خدا بگین من تولد سایت مشحد بودم شرمنده نتونستم بیام

  9. رضا قادری می‌گوید:

    با درود فراوان به همه شب روشنی ها بخصوص مدیران عزیزش
    من به نوبه خود از زحمات بی‌منت شما دوستان تشکر و قدر‌دانی میکنم
    و امیدوارم با قدرت و البته حمایت دوستان به کارتان ادامه بدید تا باز هم جامعه نابینایان از مطالب خوبتان بهره‌مند گردند
    در آخر یه سوال از دوستان داشتم …من چند بار قصد داشتم تا مطالبی رو در سایت به اشتراک بذارم و برای این کار نیاز به ثبت نام در سایت بود ولی نمیدونم مشکل از کجاست که بعد از کامل کردن فرم ثبت نام و رفتن به بازبینی هنوز که هنوزه پیام یا ایمیلی مبنی بر موفقیت ثبت نام بنده ارسال نمیشه !
    از دوستان مدیر خواهش میکنم این بخش رو تست کنند …ارادتمند همه شما

  10. ریحان می‌گوید:

    سلام.
    مثل این که این پست رو خیلی دیر دیدم و دیگه تبریک گفتن نداره.
    اما این حجم از رکود در یه سایت، مطمئنا کاربر هاش رو از دست میده.
    مسلما در بوجود اومدن این مسئله دسترس پذیر شدن شبکه های اجتماعی نقش زیادی داشته. همونطور که میبینیم حتی گوش کن هم به نوعی گرفتار این قضیه هست.
    میدونید به نظرم پست زدن هم خلاقیت میخواد و هم دانش و وقت. که متاسفانه، خیلی از ماها، هم گرفتار زندگی هامونیم و هم شاید تخصص چندانی نداریم.
    من هم این سایت رو وقتی شناختم و ثبت نام کردم و سعی کردم مشارکتی داشته باشم، بواقع از این سایت خوشم اومد و برام فضای خوبی بود.
    اما طبیعی هست که وقتی میبینم، پست زیادی این جا منتشر نمیشه، کمتر رغبتی به دیدن سایت داشته، باشم. و خب البته طبیعی هم هست دیگه.
    به نظرم خیلی خوبه ایده ای باشه که اینجا رونق پیدا کنه، ولی خب حالا که بچه های شب روشنی و گوش کنی اینقدر خداروشکر با هم خوبن و همکاری دارن و مدیرای شب روشن بیشتر اونجا و بویژه متمرکز به تیمتاک هستند، به همون یه سایت واحد برای نابینایان فکر بشه، خیلی بهتره.

پاسخ دادن به سعید پناهی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *