با درود و عرض ادب به محضر شما گرامیان.
بعد از جنگ جهانی دوم به معلولین توجه بیشتری شد زیرا معلولین ناشی از جنگ تعداد قابل نظری از جمعیت کشورهای درگیر جنگ را تشکیل میدادند. و از آن به بعد معلولین نیز بیشتر دیده شدند هر چند تا کنون جامعه جهانی از احقاق حق این گروه به دلایلی باز مانده ولی کنوانسیون اخیر با توجه بیشتری این امر را مد نظر قرار داده است.
کنوانسیون مذکور در ایران نیز به تصویب رسیده و اکنون چند سالیست از این اقدام میگذرد و ما میخواهیم با آوردن بخشی از آن از دوستان راه نمایی بگیریم که به چه میزان به این قانون عمل شده است.
این کنوانسیون متشکل از یک مقدمه و پنجاه ماده است.
مقدمه
در مقدمه اعلانی در خصوص اعتقادات کلی و بشر دوستانه با محوریت حقوق معلولین صورت گرفته که از جمله باید به این اعلانات اشاره شود.
دول پیوسته به این کنوانسیون با یادآوری اصول اعلام شده در منشور سازمان ملل متحد که منزلت و ارزش ذاتی و حقوق برابر و لاینفک همه اعضای خانواده بشری را به عنوان بنیان آزادی، عدالت و صلح در جهان به رسمیت می شناسد. و بدین وسیله در این قسمت مقدمه اذعان میکنند که معلولین نیز از همین جامعه به حساب آمده و از همان حقوق یا تا جای ممکن از حقوق مساوی برخوردارند.
هم چنین با تاکید بر جهان شمولی، عدم انفکاک، وابستگی متقابل و ارتباط بین تمامی حقوق بشر و آزادیهای بنیادین و نیاز افراد دارای معلولیت به تضمین بهره مندی کامل و بدون تبعیض آنها از این حقوق, اساس و مبنای روشن و شفافی در خصوص رعایت حقوق بنیادین معلولین پذیرفته اند.
تعریفی که این کنوانسیون از معلولیت در این مقدمه به آن اشاره میکند نیز بسیار جالب است زیرا از دیدگاه این کنوانسیون معلولیت مفهومی تحول پذیر است و منتج از تعامل افراد دارای نقص و موانع محیطی میباشد که مشارکت کامل و مؤثر آنان در حالت برابر با سایرین در جامعه را دچار مانع میسازد, در حالی که در موادی که خواهد آمد نویسندگان و دولتهای عضو بر تساوی معلولین و افراد جامعه تاکید میکنند. اما از نکات بسیار امیدواری که در این کنوانسیون به آن اذعان شده است میتوان از جمله, به تاکید دولتهای عضو بر اهمیت جریان سازی موضوع معلولیت به عنوان جزء جدایی ناپذیر راهبردهای مرتبط با توسعه پایدار, و تبعیض علیه هر فرد بر مبنای معلولیت تخطی از منزلت و ارزش ذاتی هر فرد انسانی دانسته شده, اشاره کرد.
از همه جالبتر اعتراف جامعه جهانی به این واقعیت که با توجه به وجود این گونه اسناد و تعهدات، افراد دارای معلولیت کماکان با موانعی در مشارکت به عنوان عضو برابر جامعه و همچنین نقض حقوق بشری آنان در تمامی نقاط جهان مواجه می باشند , نگاه این دول را به واقعیات تلخ حال حاضر نگاهی همراه با بیان روشن موضوع و در ضمن وجود تناقض در گفتار و اعمال ایشان است که چرا و چرا خود اینگونه معنا را درک میکنند ولی در عمل و اجرای آن در کشورهای خود کوتاهی نموده تا فاصله حرف با عمل بر همگان معلوم گردد.
همچنین در این مقدمه تصریح میگردد که برای افراد دارای معلولیت، استقلال فردی و عدم وابستگی از جمله آزادی انتخاب، مهم می باشد و افراد دارای معلولیت باید این فرصت را داشته باشند که فعالانه در روند تصمیم گیریها در مورد سیاستها و برنامه ها از جمله مواردی که مستقیما به آنها مربوط می شود، دخالت نمایند.
نکته مهمی که در این مقدمه به نظر میرسد این است که این دول تاکید و تبین میکنند که معلولین اغلب از تبقه فقیر جامعه بوده و این فقر مشکلاتشان را تشدید میکند, و با این دید تصریح میکنند که خانواده واحد بنیادین و طبیعی در جامعه می باشد و محق است که از حمایت جامعه و دولت برخوردار باشد و به همین دلیل باید خانواده ها در جهت مشارکت برای بهره مندی کامل و یکسان از حقوق افراد دارای معلولیت توانمند گردند,
لذا افراد دارای معلولیت و اعضای خانواده آنها از حمایتها و مساعدتهای
لازم برخوردار باشند.
حال تعدادی از مواد کنوانسیون.
ماده ۱- هدف
هدف این کنوانسیون، ارتقاء، حمایت و تضمین بهره مندی برابر و کامل افراد دارای معلولیت از کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین و ارتقاء احترام نسبت به منزلت ذاتی آنها می باشد.
توضیح اینکه در این ماده همه دول امضا کننده آن قبول داشته اند که در رابطه با معلولین باید و لازم است که کار فرهنگی صورت گیرد و رسیدن به این مطلوب به خصوص ذیل خط بالا فقط با فعالیتهای فرهنگی قابل دسترس خواهد بود.
ماده ۲- تعاریف
از نظر این کنوانسیون:
«ارتباطات» شامل زبان، نمایش متن، خط بریل، ارتباطات حسی، چاپ درشت، روشهای چند رسانه ای قابل دسترس و همچنین روشها و اشکال ارتباطاتی کتبی، شفاهی، زبان ساده، انسان خوان و روشهای تقویت کننده و جایگزین، از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات قابل دسترس می گردد.
«زبان» شامل زبانهای گفتاری و ایماء و اشاره و سایر اشکال زبانـهای غیرکلامی می گردد.
توضیح اینکه در خصوص تعلیم موارد بالا حالا آنچه به نابینایان مرتبط است و حتی به دیگر معلولین, سازمان بهزیستی و سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به عنوان متولی امر تعریف شده اند که البته در بعضی از استانها فعال عمل کرده اند.
در بخش دیگری از این ماده میخوانیم.
«تبعیض بر مبنای معلولیت» به معنای هرگونه تمایز، استثناء یا محدودیت بر مبنای معلولیت است که هدف یا تأثیر آن ناتوانی و یا نفی شناسایی، بهرهمندی یا اعمال کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین بر مبنای برابر با دیگران در زمینه های مدنی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا هر زمینه دیگری می باشد. ایناصطلاح در
برگیرنده تمامی اشکال تبعیض ازجمله نفی همسانسازی متعارف نیز می گردد. «همسان سازی متعارف» به معنای اصلاحات و تغییرات مقتضی و ضروری است که فشار بی مورد و نا متناسبی را در جایی که در مورد خاصی نیاز می باشد، تحمیل ننماید تا بهره مندی یا اعمال کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین توسط افراد دارای معلولیت در شرایط برابر با سایرین را تضمین نماید.
توضیح اینکه فاصله این مطلوب تا عمل به شهادت عقل و داوری انصاف معلوم و مشهود است.
ماده ۳- اصول کلی
از جمله اصولی که در این ماده میخوانیم.
الف) احترام به منزلت ذاتی، خود مختاری فردی از جمله آزادی انتخاب و استقلال افراد.
ب) عدم تبعیض.
پ) مشارکت کامل و مؤثر و ورود در جامعه.
ت) احترام به تفاوتها و پذیرش افراد دارای معلولیت به عنوان بخشی از تنوع انسانی و بشریت.
ث) برابری فرصتها.
ج) دسترسی.
ماده ۴- تعهدات کلی.
۱- دولتهای عضو متعهد می گردند تحقق کلیه حقوق بشر و آزادیهای بنیادین برای تمامی افراد دارای معلولیت را بدون هر گونه تبعیض بر مبنای معلولیت تضمین و ارتقاء دهند. بدین منظور، دولتهای عضو متعهد می گردند:
الف) تمامی تدابیرقانونی، اداری و سایر تدابیر را در جهت اجرای حقوق به رسمیت شناخته شده در این کنوانسیون اتخاذ نمایند؛
ب) تمامی تدابیر مقتضی از جمله قانونگذاری، به منظور تغییر یا الغاء قوانین موجود، مقررات، آداب و رسوم و اعمالی که موجب ایجاد تبعیض علیه افراد دارای معلولیت می شود را اتخاذ نمایند؛
توضیح اینکه تغییرات مورد نیاز و بیان در این بند لازم است که در قوانین و آیین نامهها تبیین گردند تا به قول جامعه شناسان نهادینه و کم کم درونی شوند.
پ) حمایت و ارتقاء حقوق بشری افراد دارای معلولیت را در تمامی سیاستها و برنامه ها مد نظر قرار دهند؛
توضیح اینکه باید این موضوع هم و به خصوص در اسناد بالا دستی دیده شود و اسناد پایین دستی بر مبنا و لحاظ آن تنظیم گردد.
ت) از اعمال هر گونه اقدام یا روشی که مغایر با این کنوانسیون می باشد، خودداری کنند و تضمین نمایند که مقامات و نهادهای دولتی مطابق این کنوانسیون عمل می کنند؛
توضیح اینکه تصویب قانون یا اتخاذ روش از سوی دول عضو مغایر با این کنوانسیون قابل قبول نیست.
ث) تمامی تدابیر لازم جهت حذف تبعیض بر مبنای معلولیت توسط هر فرد، سازمان یا تشکیلات شخصی را به کار گیرند؛
توضیح اینکه پس هر تبعیض به علت معلولیت و فقط به علت معلولیت نباید صورت دهد.
ج) پژوهش و توسعه کالاها، خدمات، تجهیزات و تأسیسات منطبق با طراحی جهانی را به گونهای که در ماده (۲) این کنوانسیون تعریف شده است، انجام دهند یا ارتقاء بخشند، به نوعی که نیازمند کمترین سازگاری و هزینه در تأمین نیازهای ویژه افراد دارای معلولیت باشد، دسترسی و بهره مندی از آنها را ارتقاء بخشیده و طراحی جهانی
را در توسعه استانداردها و دستورالعملها ارتقاء بخشند؛
توضیح اینکه ارائه کالا به شکلی باشد یا شود که مثلا برای خرید نابینا و سایره معلولین احتیاج کمتری به افراد دیگر داشته باشند. و درخصوص استفاده نیز همین نکته رعایت شود.
چ) پژوهش و توسعه را انجام داده یا ارتقاء بخشیده و دسترسی و استفاده از فناوریهای جدید از جمله فناوری اطلاعات و ارتباطات، کمکهای ترددی، وسایل و فناوریهای امدادی جهت افراد دارای معلولیت با لحاظ اولویت به فناوریهای با هزینه مناسب را ارتقاء بخشند؛
(ح) اطلاعات قابل دسترس در مورد کمکهای ترددی، وسایل و فناوریهای امدادی از جمله فناوریهای نوین و نیز سایر اشکال امدادی، خدمات و امکانات حمایتی را جهت افراد دارای معلولیت، تأمین نمایند.
(خ) آموزش کارکنان و متخصصانی که با افراد دارای معلولیت در زمینه حقوق به رسمیت شناخته شده در این کنوانسیون در تعامل می باشند را به منظور ارائه خدمات و کمکهای تضمین شده توسط حقوق مذکور، ارتقاء بخشند.
توضیح اینکه سکوت بالاترین فریاد ماست خخخ
خودتان قضاوت کنید.
۴- هیچ چیز در این کنوانسیون بر مقرراتی که موجب تحقق مناسبتر حقوق افرادی که دارای معلولیت هستند و ممکن است در قانون دولت عضو یا حقوق بینالملل لازم الاجراء در آن کشور وجود داشته باشد، تأثیری نخواهد داشت. هیچ گونه محدودیت یا فسخی در مورد حقوق بشر و آزادیهای بنیادینی که توسط دولت عضو به رسمیت شناخته شده یا در آن دولت وجود دارد نسبت به این کنوانسیون، به موجب قانون، کنوانسیونها، مقررات یا
رسوم به بهانه اینکه اینکنوانسیون آن دسته از حقوق یا آزادیها را به رسمیت نمیشناسد یا آنها را با درجــه اهمیت کمتــری به رسمیت میشناسد، اعمال نمیگردد.
ماده ۵- برابری و عدم تبعیض
۱- دولتهای عضو تصدیق مینمایند که تمامی افراد در برابر قانون مساوی هستند و بدون هیچگونه تبعیضی از حمایت برابر و منافع برابر قانونی برخوردار می باشند.
۲- دولتهای عضو تمامی تبعیضها بر مبنای معلولیت را ممنوع نموده و جهت افراد دارای معلولیت برابری و حمایت حقوقی مؤثر نسبت به تبعیض در تمامی زمینه ها را تضمین می نمایند.
۳- دولتهای عضو به منظور ارتقاء برابری و رفع تبعیض، تمامی اقدامات مناسب را جهت تضمین تأمین همسان سازی متعارف اتخاذ خواهند نمود.
۴- تدابیر ویژه ای که برای تسریع یا دستیابی به برابری عملی افراد دارای معلولیت ضروری است، بر اساس این کنوانسیون تبعیض تلقی نمی گردد.
ماده ۸- آگاه سازی
۱- دولتهای عضو متعهد می گردند تدابیر فوری، مؤثر و مناسب را در موارد زیر اتخاذ نمایند:
(الف) افزایش آگاهی در تمامی جامعه از جمله در سطح خانواده در مورد افراد دارای معلولیت و ترویج احترام و منزلت افراد دارای معلولیت؛
(ب) مبارزه با اقدامات کلیشه ای، جانبدارانه و مضر مرتبط با افراد دارای معلولیت ازجمله آن دسته از موارد بر مبنای جنسیت و سن در تمامی حوزههای زندگی؛
(پ) ارتقاء آگاهی در مورد ظرفیتها و مشارکت افراد دارای معلولیت؛
۲- تدابیر نیل به این هدف عبارت است از:
(الف) آغاز و حفظ جریان آگاه سازی عمومی مؤثر، طراحی شده جهت:
(۱) تقویت پذیرش حقوق افراد دارای معلولیت؛
(۲) ارتقاء ادراک مثبت و آگاهی های اجتماعی بیشتر نسبت به افراد دارای معلولیت؛
(۳) ارتقاء شناسایی مهارتها، شایستگیها و تواناییهای افراد دارای معلولیت و مشارکت آنها در محیط کار و بازار کار.
(ب) ترویج نگرش احترام به حقوق افراد دارای معلولیت در تمامی سطوح نظام آموزشی ازجمله تمامی کودکان از سنین اولیه؛
(پ) ترغیب تمامی ارکان رسانه ای جهت به تصویر کشاندن افراد دارای معلولیت به روشی که سازگار با اهداف این کنوانسیون باشد؛
(ت) ارتقاء برنامه های آموزشی آگاه سازی مرتبط با افراد دارای معلولیت و حقوق افراد دارای معلولیت.
توضیح اینکه تمام و همه این ماده فقط و فقط در خصوص فرهنگ سازی میباشد و نهادهای تولید فرهنگ از جمله این وظایف را بر عهده دارند که در خصوص معلولین اقدامات فوق را انجام دهند.
ماده ۹- دسترسی
۱- دولتهای عضو برای توانا سازی افراد دارای معلولیت جهت مستقل زندگی نمودن و مشارکت کامل در تمامی جنبه های زندگی، تدابیر مناسبی را جهت تضمین دسترسی افراد دارای معلولیت بر مبنای برابر با سایرین به محیط فیزیکی، ترابری، اطلاعات و ارتباطات از جمله نظام و فناوری اطلاعات و ارتباطات و سایر تسهیلات و خدمات ارائـه یا فراهـم گردیده جهت عمـوم در مناطق شهـری و روستـایی اتخاذ خواهند نمود. تدابیر
مذکور که در برگیرنده تشخیصوحذف موانع و محذورات در دسترسی می باشد از جمله در موارد زیر اعمال خواهد شد:
(الف) ساختمانها، جاده ها، ترابری و سایر تأسیسات بیرونی و درونی از جمله مدارس، خانه ها، تأسیسات پزشکی و محیطهای کار؛
(ب) اطلاعات، ارتباطات و سایر خدمات از جمله خدمات الکترونیکی و خدمات اورژانس.
۲- دولتهای عضو همچنین در موارد زیر تدابیر مناسبی را اتخاذ خواهند نمود:
(الف) توسعه، اعلام و نظارت بر اجرای حداقل معیارها و خط مشی های مربوط به دسترسی به تسهیلات و خدمات آزاد یا ارائه شده جهت عموم؛
(ب) تضمین این که مؤسسات خصوصی ارائه کننده تسهیلات و خدمات آزاد جهت عموم، تمامی جنبه های دسترسی افراد دارای معلولیت را مد نظر قرار می دهند؛
(پ) تأمین آموزش جهت مرتبطین با موضوع دسترسی افراد دارای معلولیت؛
(ت) تهیه علائمی به خط بریل و سایر اشکال به سهولت قابل فهم و خواندن در ساختمانها و سایر تأسیسات آزاد برای عموم؛
(ث) تأمین انواع کمکها و میانجی گریهای حضوری از جمله راهنما، قرائت گر و مترجمین حرفه ای زبانهای ایماء و اشاره جهت تسهیل در دسترسی به ساختمانها و سایر تأسیسات آزاد جهت عموم؛
(ج) ترغیب سایر اشکال مناسب یاری و حمایت از افراد دارای معلولیت، جهت تضمین دسترسی آنها به اطلاعات؛
(چ) ترغیب دسترسی افراد دارای معلولیت به نظام و فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات از جمله اینترنت؛
(ح) ترغیب طراحی، توسعه، تولید و توزیع نظامها و فناوریهای اطلاعات و ارتباطات قابل دسترس در مراحل اولیه به گونهای که این نظامها و فناوریها با کمترین هزینه قابل دسترس گردد.
ماده ۱۳- حق دادخواهی
۱- دولتهای عضو حق دادخواهی مؤثر افراد دارای معلولیت را بر مبنای برابر با سایرین از جمله از طریق پیشبینی انطباق شکلی و مناسب با سن، به منظور تسهیل نقش مؤثر آنان به عنوان مشارکت کنندگان مستقیم و غیر مستقیم از جمله به عنوان شهود در کلیه جریانهای دادرسی حقوقی از جمله در بازجویی و سایر مراحل اولیه رسیدگی تضمین خواهند نمود.
توضیح اینکه حالا یک نابینا, یا ناشنوا, و یا دیرآموز به چه شکل میتواند شاهد قرار گیرد در نوع خودش جالب است.
۲- دولتهای عضو به منظور یاری در تضمین دسترسی مؤثر به عدالت برای افراد دارای معلولیت، آموزش مناسب برای افرادی که در حوزه اجرای عدالت کار میکنند از جمله پلیس و کارکنان زندانها را ارتقاء خواهند بخشید.
ماده ۱۷- حمایت از شأن فرد
هر فرد دارای معلولیت از حق احترام به شأن جسمانی و روحی خود بر مبنای برابربا سایرین برخوردار می باشد.
توضیح اینکه باز رسیدن به این منظور محتاج کار فرهنگیست.
ماده ۲۴- آموزش
۱- دولت های عضو، حق آموزش را برای افراد دارای معلولیت به رسمیت میشناسند. دولتهای عضو از نظر تحقق این حق، بدون تبعیض و بر مبنای فرصت برابر، نظام آموزشی فراگیری را در تمامی سطوح و به صورت آموزش مادام العمر در موارد زیر تضمین خواهند نمود:
(الف) توسعه کامل تواناییهای انسانی و حس منزلت و خود ارزشی و تحکیم احترام به حقوق بشر، آزادیهای بنیادین و تنوع انسانی؛
(ب) توسعه شخصیت، استعداد و خلاقیت توأم با تواناییهای جسمی و ذهنی افراد دارای معلولیت تا نهایت توانمندیهای آنها؛
(پ) توانمند ساختن افراد دارای معلولیت جهت مشارکت مؤثر آنان در جامعه آزاد.
۲- در تحقق این حق، دولتهای عضو تضمین خواهند نمود که:
(الف) افراد دارای معلولیت از نظام آموزش همگانی بر مبنای معلولیت مستثنی نمی گردند، و این که کودکان دارای معلولیت نیز از آموزش اجباری و رایگان ابتدایی یا متوسطه بر مبنای معلولیت مستثنی نمی گردند؛
(ب) افراد دارای معلولیت می توانند به آموزش ابتدایی و متوسطه رایگان با کیفیت و فراگیر بر مبنایبرابر با سایرین درجوامعیکه در آن زندگی مینمایند، دسترسی داشته باشند؛
(پ) همسان سازی متعارف در مورد نیازهای فردی ارائه می گردد؛
(ت) افراد دارای معلولیت حمایت لازم در حوزه نظام آموزش همگانی را به منظور تسهیل در آموزش مؤثر آنها دریافت می نمایند؛
(ث) تدابیر حمایتی فردی مؤثر در محیط هایی ارائه می گردد که حداکثر توسعه اجتماعی و دانشگاهی متناسب با اهداف حضور کامل را سبب گردد.
۳- دولت های عضو، افراد دارای معلولیت را قادر خواهند ساخت که مهارتهای توسعه اجتماعی و زندگی جهت تسهیل در مشارکت کامل و برابر آنها در امر آموزش را به عنوان اعضای جامعه فرا گیرند. بدین منظور دولتهای عضو تدابیر مناسبی را از جمله در موارد زیر اتخاذ خواهند نمود:
(الف) تسهیل آموزش خط بریل و خطهای جایگزین، شیوه های تقویتی و جایگزین، روشها و قالبهای ارتباطاتی و مهارتهای ترددی و جهت یابی، و تسهیل حمایت و راهنمایی همسان؛
(ب) تسهیل در یادگیری زبان ایما و اشاره و ارتقاء هویت زبانی جامعه ناشنوایان؛
(پ) تضمین ارائه آموزش به افراد و بویژه کودکانی که نابینا، ناشنوانا یا نابینا- ناشنوا هستند به مناسبترین زبانها، شیوه ها و روشهای ارتباطاتی برای افراد و در محیطهایی که توسعه اجتماعی و دانشگاهی را به بالاترین میزان افزایش می دهد.
۴- دولتهای عضو به منظور کمک به تضمین تحقق این حق، تدابیر مناسبی را به منظور استخدام معلمین، از جمله معلمین دارای معلولیت که از شایستگی در زبان ایما و اشاره و یا خط بریل برخوردارند و آموزش افراد حرفه¬ای و کارکنانی که در تمامی سطوح آموزشی کار می کنند اتخاذ خواهند نمود. چنین آموزشهایی مشتمل بر آگاهی از معلولیت و استفاده از شیوه های جایگزین و تقویتی و روشها و قالبهای ارتباطاتی، فنون آموزشی و مواد مورد نیاز جهت حمایت از افراد دارای معلولیت خواهد بود.
۵- دولت های عضو تضمین خواهند نمود که افراد دارای معلولیت قادر هستند به آموزشهای عالی عمومی، آموزشهای فنی و حرفه ای، آموزش ویژه بزرگسالان و آموزشهای مادام العمر بدون تبعیض و بر مبنای برابر با سایرین دسترسی پیدا نمایند. بدین منظور، دولتهای عضو، تأمین همسان سازی متعارف برای افراد دارای معلولیت را تضمین خواهند نمود.
توضیح اینکه اولا در قانون اساسی ما وفق اصل ۳ و ۳۰ به مفاد این ماده اشاره شده, و در ثانی بسیار اهمیت دارد که جامعه جهانی به عنوان مصداق عقلا استخدام معلمان معلول برای معلولین و البته برای سایر گروهها را به عنوان یک راهکار اصولی قبول دارد ولی در ایران….
بگذریم.
ماده ۲۷- کار و استخدام
۱- دولت های عضو، حق افراد دارای معلولیت را جهت کار کردن بر مبنای برابر با سایرین به رسمیت خواهند شناخت و این امر شامل حق برخورداری از فرصت امرار معاش از طریق کار آزادانه انتخاب شده و پذیرفته شده در بازار کار و محیط کاری میگردد که برای افراد دارای معلولیت باز، فراگیر و قابل دسترس باشد. دولتهای عضو از تحقق حق کار از جمله برای آن دسته از افرادی که طی دوران اشتغال دچار معلولیت می گردند از
طریق اتخاذ اقدامات مناسب از جمله قانونگذاری برای موارد زیر صیانت نموده و آن را ارتقاء خواهند بخشید:
(الف) ممنوعیت تبعیض بر مبنای معلولیت با توجه به تمامی موارد مرتبط با تمامی اشکال استخدام، از جمله شرایط جذب، استخدام و اشتغال، تداوم اشتغال، پیشبرد حرفه ای و شرایط کاری بهداشتی و ایمنی؛
(ب) حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت بر مبنای برابر با سایرین برای برخورداری از شرایط کاری مناسب و عادلانه از جمله فرصتهای برابر و دستمزد برابر برای کارهای دارای ارزش، شرایط کاری بهداشتی و ایمنی برابر از جمله محافظت از آزار و اذیت و فریادرسی از آلام؛
(پ) تضمین توانایی افراد دارای معلولیت برای اعمال حقوق اتحادیه تجاری و کارگری خود بر مبنای برابر با سایرین؛
(ت) توانمند ساختن افراد دارای معلولیت برای دسترسی مؤثر به برنامههای عمومی آشنایی فنی و حرفه ای، خدمات کاریابی و آموزشهای حرفهای و مستمر؛
(ث) ترغیب فرصتهای شغلی و پیشرفتهای حرفه ای افراد دارای معلولیت در بازار کار و همچنین یاری در یافتن، کسب، حفظ و بازگشت به اشتغال؛
(ج) ترغیب فرصتهای مربوط به خود اشتغالی، کارآفرینی، توسعه تعاونیها و شروع خود پیشه گی؛
(چ) استخدام افراد دارای معلولیت در بخش دولتی؛
(ح) ترغیب استخدام افراد دارای معلولیت در بخش خصوصی از طریق تدابیر و سیاستهای مناسب که می تواند در برگیرنده برنامه های اقدام ترجیحی، تشویقی و سایر تدابیر گردد؛
(خ) تضمین ارائه جا ومکان متعارف به افراد دارایمعلولیت درمحیطکاری؛
(د) ترغیب کسب تجربه در بازار کار آزاد توسط افراد دارای معلولیت؛
(ذ) ترغیب توانبخشی حرفه ای و تخصصی، ابقاء شغلی و برنامه های بازگشت به کار برای افراد دارای معلولیت.
۲- دولت های عضو تضمین خواهند نمود که افراد دارای معلولیت به بردگی یا بندگی کشیده نمیشوند و بر مبنای برابر با سایرین در مقابل کار با اجبار و اکراه مورد حمایت واقع می گردند.
توضیح اینکه در ایران در سالهای ۶۴ و ۸۳ به خصوص قوانینی مبنی بر اختصاص ۳ درصد از استخدام دولتی به معلولین به تصویب رسید که قدم رو به جلو اما نا کافی به حساب میآمد ولی همین میزان اندک سهمیه با تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری به چالشی جدی بدل گردید و با تفسیر بعضی از دولت مردان قوانینی که سهمیه معلولین را به رسمیت شناخت بودند با تصویب این قانون منسوخ شده و عمل به آنها غیر قانونی بود
از اینکه بگذریم به نظر معلولین و اشتغال ایشان در اصل ۴۴ قانون اساسی ایران دارای جایگاه میباشد زیرا دولت موظف به فراهم کردن شرایط شغل برای ناتوانان شده و از جمله این ناتوانان معلولین میباشند.
ماده ۳۳- نظارت و اجراء ملی
۱- دولت های عضو، بر مبنای نظام سازمانی خود، یک یا چند مرجع ملی درون دولتی را برای موضوعات مرتبط با اجراء این کنوانسیون تعیین خواهند نمود و توجه کافی را به ایجاد یا تعیین سازوکارهای هماهنگی در درون دولت به منظور تسهیل در اقدامات مرتبط در بخشهای گوناگون و سطوح مختلف مبذول خواهند کرد.
توضیح اینکه مطابق تبصره ۱- ماده واحده وزارت رفاه و تأمین اجتماعی (سازمان بهزیستی کشور) و بنیاد شهید و امور ایثارگران بهعنوان مراجع ملی موضوع ماده (۳۳) کنوانسیون تعیین میگردند تا با هماهنگی یکدیگر نسبت به اجراء مفاد کنوانسیون اقدام نمایند.
۲- دولت های عضو، طبق نظام اداری و حقوقی خود، در درون دولت عضو، چهارچوبی از جمله یک یا چند ساز و کار مستقل را در صورت اقتضاء به منظور ارتقاء، حمایت و نظارت بر اجرای این کنوانسیون ایجاد، تعیین، تحکیم یا حفظ می نمایند. دولتهای عضو در صورت تعیین یا ایجاد چنین ساز و کاری، اصول مرتبط با وضعیت و کارکرد نهادهای ملی در مورد حمایت و ارتقاءحقوق بشر را مد نظر قرار خواهند داد.
۳- جامعه مدنی و به ویژه افراد دارای معلولیت و سازمانهایی که نماینده آنها میباشند در فرآیند نظارتی، به طور کامل مشارکت و مداخله خواهند نمود.
بیان چند نکته.
۱ بسیاری از مواد این کنوانسیون کلی بوده و مختص انسان به منظور انسان است و معلولین نیز از همین انسانها میباشند پس چرا جامعه جهانی با آوردنه اصول کلی حقوق بشر که در بیانیه حقوق بشر و دیگر اسناد حقوق بین الملل نیز تصریح شده به تکرار مکررات رو آورده و بیشتر به مسائل تئوری پرداخته تا عملی.
۲ مجلس محترم در تبصره ۲ این ماده واحده تصریح میکند که مواد کنوانسیون مغایر با موازین حقوقی ایران قابل توجه و عمل نبوده.
شایان ذکر است که این تبصره همان گونه که در قانون آمده نمیتواند به قیود تحدید تعهد مطابق ماده ۴۶ کنوانسیون خللی وارد کند.
دوستان امیدوارم در زمانی معقول و نزدیک شاهد تحقق تمام مفاد این کنوانسیون باشیم.
ضمنا از کسانی که در پستهای قبلی ما از نحوه نگارش و استفاده از علائم, انتقاد داشته اند صمیمانه تشکر کرده و تاکید میکنیم با انتقاد سازنده راه پیشرفت همه ما هموارتر خواهد شد.
تشکر از بذل توجه دوستان عزیز
سلام عطا جان
ممنون که به این موضوع پرداختید.
خیلی خیلی جای تشکر داره
سلام بر آقا بهنام عزیز.
تشکر از لطفت ولی ای کاش اگر انتقاد یا پیشنهادی داشتی منعکس میکردی که خیلی دوست دارم از ما در سایتتان انتقاد شود زیرا انتقاد را یکی از راههای بهتر بودن میدانم و کسی که به من انتقاد میکند را دوست دارم زیرا اون هم میخواهد با انتقادش به من کمک کند اما انسان محتاج تعریف نیز میباشد که از شما به این سبب تشکر میکنم.
سپاس از حضورت.
سلام
ممنون باوت پرداختن به این موضوع
جالبه, قانونش هست, ولی اجرای کننده ی قانونش معلوم نیست کجاست
سکوت نکنی بهت اهانت میشه, همینجوری که تا همین الآنشم شده
درود و صد درود به آقا مهندس آقا هنرمند آقا امیر عزیز.
چه درست اشاره کردی آره معلوم نیست کجا دارد با حقوق و امکاناتی که به بهانه رفع مشکلات انسانهای با استعدادی مثل تو اخذ میکند به لذت و خوش بودن سرگرم است و امثال امیر رضا و امیر رضاها با مشکلاتشان تنها ولی مثل مرد مبارز و کوشا دست بر زانوی خود گذاشته سر پا می ایستد تا به همه بفهماند که میتواند و میتواند حتی بدون کمک وظیفه بگیران متولی به قله رسد و از بلندی به هر کس که میتواند و وظیفه دارد که کمک کند و نمیکند به خندد.
البته امیر ما, همین الآن هم میخندد.
سپاس داداش.
درود بر شما
بسیار خواندنی
تشکر
اگر بتوانید در خصوص هر مبحث یک مطلب بنویسید و به بحث بگذارید مفید تر تر تر تر تر خواهد بود
—
ماده ۵- برابری و عدم تبعیض
۱- دولتهای عضو تصدیق مینمایند که تمامی افراد در برابر قانون مساوی هستند و بدون هیچگونه تبعیضی از حمایت برابر و منافع برابر قانونی برخوردار می باشند.
۲- دولتهای عضو تمامی تبعیضها بر مبنای معلولیت را ممنوع نموده و جهت افراد دارای معلولیت برابری و حمایت حقوقی مؤثر نسبت به تبعیض در تمامی زمینه ها را تضمین می نمایند.
۳- دولتهای عضو به منظور ارتقاء برابری و رفع تبعیض، تمامی اقدامات مناسب را جهت تضمین تأمین همسان سازی متعارف اتخاذ خواهند نمود.
۴- تدابیر ویژه ای که برای تسریع یا دستیابی به برابری عملی افراد دارای معلولیت ضروری است، بر اساس این کنوانسیون تبعیض تلقی نمی گردد.
—-
موفق باشید.
درود بر بانو محترم.
حق با شماست ولی همان طور که در عنوان قید گردیده به این کنوانسیون به اجمال نگاه شده و هر ماده توضیحی بر مبنای عقیده ما دارد که بعضی از این مواد توضیح خاصی به نظر نداشت در ثانی اگر به متن دقت کنید از شما خواسته شده تا بیان کنید که این کنوانسیون تا به چه میزان در ایران به اجرا درآمده که اگر از سوی کامنت نویسها مبحثی انتخاب و اجرا یا عدم اجرا به بحث گذاشته میشد آن وقت من به منظور پست میرسیدم در هر حال شما نیز در جامعه نابینایان زندگی میکنید باید بتوانید تشخیص دهید که این موارد تا چه اندازه اجرا و در اساس تا چه میزان به قوانین پایین دستی ورود کرده است. زیرا این گونه کنوانسیونها به خودی خود قابلیت اجرا ندارد باید مفاد و مباحث این موارد در مثلا برنامههای توسعه پنج ساله متداول دیده شود و شما به عنوان جامعه مد نظر نتایج ملموسی در زندگی خود مشاهده کنید تصریح میشود که لازم نیست که معلول در قوانین جستجو کند و بیاید اینجا نظر دهد منظور این است که شما قضاوت کنید که این موارد با توجه به تجربه خود تا چه میزان اجرا میشود که اگر اجرا میشود هیچ و اگر اجرا نمیشود از متولیان امور خود مطالبه کنید که قصد ما از طرح این گونه مسائل در اصل چیزی جز این نیست.
زیرا خیلیها هستند که از این مباحث مطلع نبوده که بهتر است تا طرح موضوع شده و سپس مطالبه معلولین از مسئولین مطابق این اطلاعات حاصل گردد.
تشکر از نظر و حضور سرکار.
موفق باشید.
درود بر ممل جان.
آره حد اقلش همینه.
تشکر.
سلام عطا جان خاسته بودی که بگیم که این کنوانسیون تا چه حد اجرا شده!
خب من بهت میگم.
این کنوانسیون متشکل از یک مقدمه و پنجاه ماده است که فقط در انتهای کارهای پژوهشی
در قسمت منابع «کپی پیست» میشود!
ضمنا این کنوانسیون کاربرد دیگری نیز دارد:
هر گاه بهزیستی و سایر سازمانهای فعال در امور معلولین بخاهند
اشتباهات و کوتاهیهای خود را توجیه نمایند بدان استناد کرده از آن به نفع خود استفاده میکنند!
درود محمد علی جان.
کلیت نظر شما را قبول دارم ولی سازمانهایی که مطابق این مصوبه در ایران مسئول اجرا این کنوانسیون معرفی شدند میدونی که بیشتر از چه چیز بهره میبرند آره از عدم اطلاع معلولین نسبت به مفاد این کنوانسیون و دیگر قوانین مرتبط با خود.
به نظر اگر اولا اطلاعات ما بروز باشد در ثانی امر مطالبه در بین ما نهادینه شود دیگر با توجه به قانون بودجه سالیانه که برای بعضی از این مواد معمولا ردیف در نظر گرفته میشود آنگاه من مطمئنم اتفاقات خوبی رقم خواهد افتاد.
پس اول آگاهی از حق, و سپس مطالبه حق, در نتیجه اگر خدا بخواهد احقاق حق صورت خواهد گرفت.
میدونی چرا در تهران بچههای معلول امکانات بیشتری دارند البته دلایل متعددی دارد ولی به نظر من یکی از دلایل مهمش, آگاهی و مطالبه میباشد.
تشکر از حضورت و موفق باشی
سلام مرسی عطا عالی بود
درود عطا بر سید اولاد پیغمبر که درود خدا هم بر آن پیغمبر و هم بر این اولاد با صفاش.
از لطفت نسبت به خودم کمال تشکر را دارم ولی ای کاش میفرمودید که مفاد این قانون در محل سکونتتان تا به چه اندازه اجرا میشود و آیا از زمان تصویب این مقرره شما تغییر محسوسی مشاهده کردید یا خیر. در کل من از مباحثه در پستهایی که منتشر میکنم استقبال خواهم کرد چون مطمئنم با مباحثه منطقی شاید جریانسازی صحیحی صورت گیرد باز از لطف شما ممنونم موفق باشید.
سلام عطا جان مرسی خیلی خوب بود
سلام شهاب جان تشکر از نظرت ولی.
از استقلال چه خبر.
راستی ببین بیا با هم ی همکاری کنیم این آقا امیر همه چیزش عالیه به جز اینکه ی پرسپولیسی هست.
آره باید ی کاری کنیم این امیر باید تغیر نظر بده یا از مدیر بودن برش داریم یا کلا بلاکش کنیم چه طوره خوبه.
خخخخ
باز هم تشکر
درود بر عطا دانشمند.
بنظر من ۲ درصدشم اجرا نمیشه.
اصلا این مباحث تو رسانه نیز قید نمیشود.
اصلا حرفی ازش تو جامعه نیست.
تشکر.
سلام سعید جان.
وای چه قدر اصلا.
در حالی که صدا و سیما وفق مقررات موظف به انجام مسئولیت قانونی خودش نسبت به معلولین است راست میگویی کم بررسی میکند این قوانین بیشتر در آرشیو خاک میخورد تا انتشار شده به اطلاع رسد البته به شکل معمول انتشار میشود که این امر مهم نیست باید نهادینه شود که نمیشود.
تشکر.
درودی دوباره
به نظرم این توانایی جسمانی در فراخوان های استخدامی رو با قانون نیرو های کشوری و این کنوانسیون رو اگه بررسی کنید
قابل تأمل خواهد بود!
بدرود
درود شما صحیح میفرمایید.
تشکر.