بسم الله الرحمن الرحیم.
شب بودو اشک بودو علی بودو چاه بود,
فریاد بیصدا، غم دل بودو آه بود.
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او,
صبح سفید همچو دل شب سیاه بود.
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟,
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود.
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد,
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود.
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید,
اشک شبش به غربت روزش گواه بود.
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت,
عدلش به چشم بینگهان اشتباه بود.
همصحبتی نداشت که در نیمههای شب,
حرفش به چاه بودو نگاهش به ماه بود.
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد,
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود.
وقتی که از محاسن او میچکید خون,
عباس را به صورت بابا نگاه بود.
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون,
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود.
شاعر: استاد سازگار, متخلص به میثم
منبع: بیتوته
سلام بر علی و سلام بر عدالت کامل, سلام بر مولا علی مظهر عدالت.
سلام و درود به خدمت تکتک شما مخاطبین ارجمند
شب روشنی
امید که این شبها که در روایات به شبهای قدر مشهور هست, تقدیر مقدراتی خوبو خوشی رو برای تکتک ما رقم بزنه.
ضمن اون که بار دیگه سالروز شهادت امام علی علیهالسلام رو خدمت همه ی شما شیفتگان مولا علی تسلیت و تعزیت عرض میکنم.
بهمین مناسبت, با یکی از تکخوانیهای خودم که مخصوص چنین ایامی هست در خدمت شما گرامیان هستم.
این تکخوانی هم مانند تکخوانی رمضانم که به مناسبت حلول ماه مبارک در اینجا منتشر کردم, جهت اجرا در تواشیح آماده شده.
البته قراره شب بیست و یکم ماه مبارک که دقیقاً مصادف با شهادت امیرالمؤمنین میشه در برنامه ای در محمودآباد اجراش بکنیم.
قبل از اینکه بهتون لینک دانلود رو بدم اینم بگم که بنده چند روز پیش بعد از ظهر این فایل رو ضبط کردم با توجه به روزه بودنم امیدوارم کار خوب شده باشه. بنابر این پیشاپیش از بابت نقائصی که در کار هست عذرخواهی میکنم.
بأبی أنت و امی یا امیرالمؤمنین,
بأبی أنت و امی وبرهطی أجمعین.
وباهلی و بمالی و بناتی والبنین,
وقدت کالنفس منّی یا امام المتقین.
و ولیالله والوارث علم الاولین,
و وصی المصطفی احمد خیر المرسلین.
و ولی الحول والذا عز عنه المحدثین,
أنت اولی الناس بالناس و خیر الناس الدین.
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را,
که به ما سوا فکندی همه سایه هما را.
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین,
به علی شناختم من بخدا قسم خدا را.
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت,
متحیرم چه نامم شه ملک لافتا را.
برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن,
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را.
خب دوستان دعوت میکنم این تکخوانی رو با حجم ۶مگابایت و با مدت زمانی در حدود ۶دقیقه از لینک مستقیم زیر دانلود بفرمایید.
یا امیرالمؤمنین علیهالسلام
خب دوستان, تا دیداری دوباره, دست علی به همراهتون.
درباره مهدی عزیززاده
بنام خداوند بخشنده مهربان
ضمن عرض سلام و درود به خدمت بازدید کنندگان
این جانب:
مهدی عزیززاده خرمی
هستم
این جانب در روز شنبه مورخ 5 آبانماه سال 1363 هجری شمسی، 27 اکتبر سال 1984 میلادی و 2 صَفَر سال 1405 هجری قمری در استان مازندران شهرستان آمل متولد شدم.
از همان ابتدای کودکی من نابینا به دنیا آمدم.
دوران ابتدائی را در مدرسه استثنائی دین و دانش آمل به پایان رساندم.
سپس مقاطع راهنمایی و متوسطه و پیشدانشگاهی را مثل خیلی از همنوعانم در مدارس عادی سپری کردم.
این جانب در سال 81 در آموزشگاه شهید مدنی آمل همگام با گروهی از همنوعانم مهارتهای ICDL را زیر نظر خانم نائیجیان گذراندم. و در پایان آن دوره در امتحان مربوطه این جانب با نمره عملی 100 و نمره تئوری 99 به عنوان نفر اول انتخاب شدم.
بعد از آن چون آن زمان من کامپیوتری نداشتم به مدت 5 سال از رایانه به اجبار فاصله داشتم. بعدها در سال 86 با تهیه کامپیوتر و
تهیه بستههای آموزشی و راهنمایی دوستان خصوصاً دوست و یار با وفایم آقای عادل اکبری توانستم اکثر مهارتها را بیاموزم. در همینجا بر خود لازم میدانم در وهله
اول از سرکار خانم نائیجیان که مهارتهای پایه و اساسی کامپیوتر را به بنده آموختند و در وهله بعد از جناب آقای عادل اکبری که با صبر و حوصله در راه یادگیری
مهارتهای بیشتر کُمَکَم کردند و از هیچ کوششی دریغ نکردند و حتی هنوز هم من از محضرشان درس میگیرم صمیمانه و متواضعانه تشکر و قدردانی کنم.
این جانب در سال 87 در خانه نور جانبازان آمل به مدت 3 ماه به تدریس کامپیوتر به جانبازان عزیز شهرمان اشتغال داشتم. همچنین در سال 89 در مدرسه استثنائی شهرمان به تدریس رایانه
به دانشآموزان پرداختم. هماکنون نیز گاهاً جسته و گریخته به طور خصوصی به برخی از بچهها کامپیوتر میآموزم یا مشکلاتشان را در این حیطه برطرف میکنم.
این جانب پس از اتمام دوره پیشدانشگاهی در سال 82 در آزمون ورودی دانشگاه شرکت نمودم. و با رتبه 47747 مجاز به انتخاب رشته شدم اما در انتخاب رشته پذیرفته نشدم. با این
حال امیدم را از دست ندادم و مجدداً در سال 83 در آزمون شرکت کردم و با رتبه 23000 موفق به پذیرفته شدن در دانشگاه پیام نور شهرستان محمودآباد در رشته الهیات
و معارف اسلامی با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی شدم. و در سال 90 موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته فوق گردیدم.
من یک فرزند دختر به نام مریم دارم. که خیلی هم دوستش دارم!
الآن که دارم اطلاعات بخش شناسنامه ام رو بروز میکنم مریم خانُمَم کلاس دوم دبستان رو تمام کرده و انشاالله در مهرماه امسال به کلاس سوم دبستان خواهد رفت.
یک برادر نابینایی هم دارم اما متأسفانه خواهری ندارم البته خیلی دوست
داشتم خواهر داشته باشم چون اعتقاد قلبی من این است که خواهر نعمتی بزرگ است چرا که میتوان در کنارش یا با حرفهایش یا با قربان صدقه رفتن برادرهایش یک تسکین
دهنده روح و جان برایمان باشد. البته ما برادرها هم باید هوادار خواهرمان باشیم.
میتوانید از دو راه ایمیل و تلفن همراه با من در ارتباط باشید البته من نیز مانند اکثر دوستان نابینا تلفن گویا دارم و با پیامک هم مشکلی ندارم البته کاربر
اِسکایپ نیز هستم.
از افتخارات معنوی من تشرف 15 مرتبه به مشهد مقدس و 4 مرتبه به حرم حضرت معصومه (سلامالله علیها) و همچنین سفر روحانی کربلای معلا میباشند.
از غذاهای محبوبم ماکارونی و خوراک جگر البته جگر سیاه است.
من آدم زیاد احساسی نیستم اما خیلی زود به اشخاص دلبسته شده و به آنها وابستگی عاطفی پیدا میکنم.
به مباحث کامپیوتری و خصوصاً آموزشی در این حیطه علاقه دارم و تا آنجا که بتوانم پیگیری میکنم.
این جانب مدت یک سال در گروه تواشیح سبحان عضویت داشتم و هماکنون مثل خیلی از همنوعانم در قرائت قرآن و خوانندگی دستی دارم.
شاد باشید و سرفراز.
راههای ارتباط با من: ایمیل m.azizzadeh.amol@gmail.com
تلفن: 09114140583
سلام مهدیجان! واقعا دستت درد نکنه زیبا بود
سلام سید جان تشکر. التماس دعا.
سلام دانلودش کردم تشکر ، منهم شهادت حضرت رو تسلیت میگم
سلام تشکر خانم ریحانه.